- شروع کننده موضوع
- توقیف شده
- #1
first amir
کاربر خاکانجمنخورده
- ارسالها
- 2,142
- امتیاز
- 29,736
- نام مرکز سمپاد
- هاشمی نژاد 1
- شهر
- مشهد
- سال فارغ التحصیلی
- 91
- دانشگاه
- فردوســـی
- رشته دانشگاه
- مـهـنــدســی شــیـمــی / حسابداری / روانــشناســی
مهشید فنودی - شهید بهشتی - 92
نسیم اسفندیاری - شهید بهشتی - 93
یاسمن سالم - فردوسی - 93
زینب خسروجردی - فردوسی - 92
رشته: روانشناسی
کلیات:
رشته روانشناسی به طور کلی رشته ای است که به مطالعه رفتار انسان ها می پردازد و در واقع به شناخت بیشتر انسان کمک می کند. انسان ها همیشه در طول تاریخ به دنبال دلایل رفتارهایشان بوده اند؛ مساءلی مثل خواب دیدن، ادراک، انگیرش و ... که روانشناسی امروز با آن درگیر است را فیلسوفان یونان باستان هم مطرح کردند، به همین دلیل گفته می شود در روانشناسی بین گذشته و حال، استمراری بنیادی وجود دارد.
نکته اصلی این رشته توانایی کمک به همنوع است. یعنی علاقه به نوع بشر. چون در نهایت هدف این رشته تنها یک چیز است؛ بهبود زندگی انسان!
بسته به نوع دانشگاه این رشته از هر سه گروه ریاضی، تجربی و انسانی دانشجو می پذیرد. (مثلا در دانشگاه فردوسی مشهد ، داوطلبان رشته ریاضی نمی توانند این رشته را انتخاب کنند) برای انتخاب این رشته داوطلبان گروه انسانی باید رتبه خیلی بهتری در مقایسه با داوطلبان گروه تجربی داشته باشند (مخصوصا در گرایش بالینی) و این مسءله کاملا طبیعی به این علت است که رشته روانشناسی جزو اولویت های زیر گروه انسانی هست و برای زیرگروه تجربی اینطور نیست. در مقطع کارشناسی سه گرایش بالینی، عمومی و کودکان استثنایی برای رشته روانشناسی وجود دارد که ممکن است همه دانشگاه ها هر سه گرایش را نداشته باشند. در بین این سه گرایش، گرایش بالینی به نسبت پرطرفدار تر است، اما از دو گرایش دیگر هم نباید غافل شد چون چیزی که در نهایت مهم است گرایش ارشد است و به احتمال زیاد در سال های آینده گرایش های مقطع کارشناسی به طور کلی برداشته می شوند و همه دانشگاه ها در این مقطع تحت عنوان رشته روانشناسی (بدون گرایش) دانشجو می پذیرند.
توضیح پیرامون واحد های درسی:
دروس ارائه شده در ترم های اول مقطع کارشناسی کمتر به طور مستقیم مربوط به روانشناسی هستند و به تدریج در ترم های بالاتر حجم اصلی واحد های اختصاصی روان شناسی اراءه می شوند. از جمله واحد های درسی که در طول مقطع کارشناسی گذرانده می شوند می توان به روانشناسی عمومی 1 و 2، روانشناسی رشد 1 و 2، روان شناسی فیزیولوژیک، آسیب 1 و 2، روانشناسی جنایی، فیزیولوژی عمومی اعصاب و غدد، آمار توصیفی و استنباطی، متون 1 و 2، فلسفه، جامعه شناسی، علم النفس، روانشناسی مرضی و ... اشاره کرد. دروس "علم النفس" و "فلسفه" معمولا برای دانشجویانی که از رشته تجربی به این رشته آمده اند دشوار هستند و دروس "فیزیولوژی عمومی" و "روانشناسی فیزیولوژیک" برای دانشجویانی که از رشته انسانی این رشته را انتخاب کرده اند و به تبع باید وقت و انرژی بیشتری برای این دروس بگذارند. دانشجویانی که از زیرگروه تجربی وارد این رشته می شوند باید کمی روش مطالعه خود را تغییر دهند تا دچار مشکل و دلسرد نشوند چون بیشتر مفاهیم انتزاعی هستند و موجودیت فیزیکی ندارند.
یکی از کتاب های اصلی در این رشته "اصول روانشناسی هیلگارد" است که در واحد های مختلف درسی فصل های متفاوتی از این کتاب تدریس می شودواحد های "آسیب شناسی روانی" معمولا از جذاب ترین واحد های این رشته هستند که با تکیه بر کتاب "DSM-5” تدریس می شوند. برای واحد های تخصصی تر این رشته می توان از: "روانشناسی صنعتی " که در آن آموخته می شود مثلا چطور به کارمندان کمک کرد تا بازدهی بهتری داشته باشند، یا "روانشناسی سلامت" که در آن تاثیرات مسائلی مانند استرس و غیره را بر جسم و روان بررسی می شوند؛ نام برد.برای واحد درسی "پژوهش عملی انفرادی" باید یک موضوع انتخاب کرد و وارد مرکزی مثل مهد کودک یا مدرسه شد و با دادن پرسشنامه و مشاهده رفتار به جمع آوری داده و تحلیل پرداخت.
ادامه تحصیل:
واقعیتی که برای این رشته وجود دارد، با مدرک کارشناسی تقریبا کاری نمیشه کرد و حتما باید کارشناسی ارشد گرفت و با توجه به تعداد فارغ التحصیلان این رشته توصیه میشود که از همان ابتدا با هدف دکترا وارد این رشته بشوید.
برای مقطع کارشناسی ارشد 6 گرایش: عمومی، بالینی، صنعتی و سازمانی، بالینی کودک و نوجوان، روان سنجی و شناختی وجود دارد.
آزمون کارشناسی ارشد این رشته به علت حجم زیاد منابع و تعداد زیاد داوطلبین، آزمون سختی محسوب می شود و توصیه همه اساتید این است که از ترم اول خوب درس بخوانید تا جزو 3 نفر اول از نظر معدل باشید و بتوانید بدون کنکور وارد مقطع کارشناسی ارشد شوید. برای موفقیت در این رشته چارت درسی اصلا کافی نیست و حتما باید در کنار واحد های درسی دانشگاه کتاب های جانبی بخوانید و مشاهده و تجربه کنید.
آینده شغلی:
تاسیس مهد کودک و تاسیس کلینیک روانشناسی (علاوه بر داشتن مدرک باید دوره های خاصی را بگذرانید)، مشاوره تحصیلی در مدارس، کار های درمانی در کلینیک های ترک اعتیاد و بیمارستان های روانی، کار در مراکز مشاوه دانشگاه ها، مراکز بهزیستی و...
تضمین آینده شغلی این رشته فقط در گرو تلاش و پشتکار خود دانشجویان این رشته است، قدرت بیان و خلاقیت هم موارد بسیار مهمی هستند.
******
از نظر نسیم اسفندیاری
کلیت رشته با چیزی که قبل از ورود تصورش بین عوامه کاملا متفاوته که خیلی بستگی به دانشگاه داره. باید با دید یک رشته ی کاملا علمی و اکادمیک بهش نگاه کنین تا بعد از ورود دلسرد نشین. این رشته به جذابیت و لطافت چیزی نیست که کتاب های به اصطلاح روانشناسی در بازار هستن، قرار نیست با رموز موفقیت یا آرامش و یا راه های نفوذ در قلب ها مواجه بشید! اگر با پشتکار درس بخونید و مطالعات فراوونی داشته باشید،کار عملی انجام بدید میتونید به یه موقعیت و کار عالی فکر کنید. اگر وارد این رشته شدید تا آخر عمر دانشجو باقی میمونید و دائم باید به فکر یادگرفتن باشید. اراده و پشتکار زیادی میخواد، البته اگر فقط به مدرک فکر نمی کنید و قصد دارید استفاده کنید از علمتون! آینده ی شغلی خوب هم فقط در گرو اطلاعات و قدرت بیان خوبه
و اما در مورد دانشگاه شهید بهشتی، برای علوم انسانی در سطح کشور میشه برترین دانشگاه دونستش مخصوصا روان شناسی و حقوق، یکی از دانشگاه هاییه که میتونید با قدرت به توان علمیش تکیه کنید و از جو آرام و لذت بخشش در دوران تحصیلتون لذت ببرید. اگر ریز تر توضیح بدم دانشگاه دانشجو محوریه نسبتا ولی نباید با دانشگاه تهران مقایسه بشه، فضا برای گسترش دانش فراهمه و اگر به فعالیت های جانبی علاقه دارید میتونید مطمئن بشید کاملا محیط براتون آمادست!
از نظر مهشید فنودی
برای مطالعه روانشناسی باید به انسان ها علاقه داشته باشید و به وضعیت آدم ها شامل بیماری، سلامتی، خوشحالی و ... در اونها میشه اهمیت بدید، یعنی براتون مهم باشه به انسان ها کمک کنید تا زندگی بهتری داشته باشند و اگر هدفتون این باشه حتما از راه های مختلفی در روان شناسی بهش می رسید. برای مثال کمک کردن به کودکی که اوتیسم داره یا حل کردن مشکل زوج هایی که اختللف دارند با کمک به ترک اعتیاد یک فرد یا...
برای اینکه ببینید به روانشناسی علاقه دارید یا نه خیلی خوبه که هرچه زودتر کتاب های روانشناسی بخونید، این مطالعات هم الآن به شما کمک میکنه هم در دانشگاه.
از نظر یاسمن سالم
به نظر من رشته روان شناسی جای کار زیاد داره، فکر می کنم افرادی که خلاقیت دارن میتونن توش خیلی موفق باشن، جون میده واسه آدمایی که دنبال مسیر منحصر به فرد خودشونن، آدمایی که میخوان خودشون حرفی برای گفتن داشته باشن، آدمایی که روش ابداع می کنن و با روش های خودشون پیش میرن، حسی که نسبت به آیندته از جنس یه جور آزادیِ! (مث اینکه یه بیمار رو با روش خودت درمان کنی، مث همه مکتب های متفاوت روانشناسی که هرکدوم یه زمانی یه جایی از همین آزادیِ به وجود اومدن)
چیزی که اگر این رشته رو انتخاب می کنین باید براش آماده باشین به هم ریختن فکراتونه و این یه بحث خیلی جدیه، رشته روان شناسی ارتباط زیادی با فلسفه داره، خیلی از روان شناسا پایه های فکریشون از اندیشه های یک فیلسوف نشئت گرفته (مثلن فروید که خیلی ها اعتقاد دارن بیس خیلی از عقایدش شباهت زیادی به اندیشه های شوپنهاور داره)، هرچی میرین جلو گیج تر میشین چون اینجا درست و غلط وجود نداره، نمی تونین یه رویکرد رو رد کنین و یکیو قبول کنین، تنها کاری که میتونین انجام بدین اینه که بپذیرین کدوم رویکرد رو شما بشتر قبول دارین و حتی همین پذیرش هم در طول زمان ثابت نمی مونه. ممکنه بحث اینکه صرف درست یا صرف غلط اینجا وجود نداره خیلی هارو اذیت کنه. باید نسبت به عقاید ذهن باز و پذیرا داشته باشین، تا حجم زیادی از نگاه های متفاوت رو بتونین کنار هم نه تنها ببینین بلکه درک کنین!
نسیم اسفندیاری - شهید بهشتی - 93
یاسمن سالم - فردوسی - 93
زینب خسروجردی - فردوسی - 92
رشته: روانشناسی
کلیات:
رشته روانشناسی به طور کلی رشته ای است که به مطالعه رفتار انسان ها می پردازد و در واقع به شناخت بیشتر انسان کمک می کند. انسان ها همیشه در طول تاریخ به دنبال دلایل رفتارهایشان بوده اند؛ مساءلی مثل خواب دیدن، ادراک، انگیرش و ... که روانشناسی امروز با آن درگیر است را فیلسوفان یونان باستان هم مطرح کردند، به همین دلیل گفته می شود در روانشناسی بین گذشته و حال، استمراری بنیادی وجود دارد.
نکته اصلی این رشته توانایی کمک به همنوع است. یعنی علاقه به نوع بشر. چون در نهایت هدف این رشته تنها یک چیز است؛ بهبود زندگی انسان!
بسته به نوع دانشگاه این رشته از هر سه گروه ریاضی، تجربی و انسانی دانشجو می پذیرد. (مثلا در دانشگاه فردوسی مشهد ، داوطلبان رشته ریاضی نمی توانند این رشته را انتخاب کنند) برای انتخاب این رشته داوطلبان گروه انسانی باید رتبه خیلی بهتری در مقایسه با داوطلبان گروه تجربی داشته باشند (مخصوصا در گرایش بالینی) و این مسءله کاملا طبیعی به این علت است که رشته روانشناسی جزو اولویت های زیر گروه انسانی هست و برای زیرگروه تجربی اینطور نیست. در مقطع کارشناسی سه گرایش بالینی، عمومی و کودکان استثنایی برای رشته روانشناسی وجود دارد که ممکن است همه دانشگاه ها هر سه گرایش را نداشته باشند. در بین این سه گرایش، گرایش بالینی به نسبت پرطرفدار تر است، اما از دو گرایش دیگر هم نباید غافل شد چون چیزی که در نهایت مهم است گرایش ارشد است و به احتمال زیاد در سال های آینده گرایش های مقطع کارشناسی به طور کلی برداشته می شوند و همه دانشگاه ها در این مقطع تحت عنوان رشته روانشناسی (بدون گرایش) دانشجو می پذیرند.
توضیح پیرامون واحد های درسی:
دروس ارائه شده در ترم های اول مقطع کارشناسی کمتر به طور مستقیم مربوط به روانشناسی هستند و به تدریج در ترم های بالاتر حجم اصلی واحد های اختصاصی روان شناسی اراءه می شوند. از جمله واحد های درسی که در طول مقطع کارشناسی گذرانده می شوند می توان به روانشناسی عمومی 1 و 2، روانشناسی رشد 1 و 2، روان شناسی فیزیولوژیک، آسیب 1 و 2، روانشناسی جنایی، فیزیولوژی عمومی اعصاب و غدد، آمار توصیفی و استنباطی، متون 1 و 2، فلسفه، جامعه شناسی، علم النفس، روانشناسی مرضی و ... اشاره کرد. دروس "علم النفس" و "فلسفه" معمولا برای دانشجویانی که از رشته تجربی به این رشته آمده اند دشوار هستند و دروس "فیزیولوژی عمومی" و "روانشناسی فیزیولوژیک" برای دانشجویانی که از رشته انسانی این رشته را انتخاب کرده اند و به تبع باید وقت و انرژی بیشتری برای این دروس بگذارند. دانشجویانی که از زیرگروه تجربی وارد این رشته می شوند باید کمی روش مطالعه خود را تغییر دهند تا دچار مشکل و دلسرد نشوند چون بیشتر مفاهیم انتزاعی هستند و موجودیت فیزیکی ندارند.
یکی از کتاب های اصلی در این رشته "اصول روانشناسی هیلگارد" است که در واحد های مختلف درسی فصل های متفاوتی از این کتاب تدریس می شودواحد های "آسیب شناسی روانی" معمولا از جذاب ترین واحد های این رشته هستند که با تکیه بر کتاب "DSM-5” تدریس می شوند. برای واحد های تخصصی تر این رشته می توان از: "روانشناسی صنعتی " که در آن آموخته می شود مثلا چطور به کارمندان کمک کرد تا بازدهی بهتری داشته باشند، یا "روانشناسی سلامت" که در آن تاثیرات مسائلی مانند استرس و غیره را بر جسم و روان بررسی می شوند؛ نام برد.برای واحد درسی "پژوهش عملی انفرادی" باید یک موضوع انتخاب کرد و وارد مرکزی مثل مهد کودک یا مدرسه شد و با دادن پرسشنامه و مشاهده رفتار به جمع آوری داده و تحلیل پرداخت.
ادامه تحصیل:
واقعیتی که برای این رشته وجود دارد، با مدرک کارشناسی تقریبا کاری نمیشه کرد و حتما باید کارشناسی ارشد گرفت و با توجه به تعداد فارغ التحصیلان این رشته توصیه میشود که از همان ابتدا با هدف دکترا وارد این رشته بشوید.
برای مقطع کارشناسی ارشد 6 گرایش: عمومی، بالینی، صنعتی و سازمانی، بالینی کودک و نوجوان، روان سنجی و شناختی وجود دارد.
آزمون کارشناسی ارشد این رشته به علت حجم زیاد منابع و تعداد زیاد داوطلبین، آزمون سختی محسوب می شود و توصیه همه اساتید این است که از ترم اول خوب درس بخوانید تا جزو 3 نفر اول از نظر معدل باشید و بتوانید بدون کنکور وارد مقطع کارشناسی ارشد شوید. برای موفقیت در این رشته چارت درسی اصلا کافی نیست و حتما باید در کنار واحد های درسی دانشگاه کتاب های جانبی بخوانید و مشاهده و تجربه کنید.
آینده شغلی:
تاسیس مهد کودک و تاسیس کلینیک روانشناسی (علاوه بر داشتن مدرک باید دوره های خاصی را بگذرانید)، مشاوره تحصیلی در مدارس، کار های درمانی در کلینیک های ترک اعتیاد و بیمارستان های روانی، کار در مراکز مشاوه دانشگاه ها، مراکز بهزیستی و...
تضمین آینده شغلی این رشته فقط در گرو تلاش و پشتکار خود دانشجویان این رشته است، قدرت بیان و خلاقیت هم موارد بسیار مهمی هستند.
******
از نظر نسیم اسفندیاری
کلیت رشته با چیزی که قبل از ورود تصورش بین عوامه کاملا متفاوته که خیلی بستگی به دانشگاه داره. باید با دید یک رشته ی کاملا علمی و اکادمیک بهش نگاه کنین تا بعد از ورود دلسرد نشین. این رشته به جذابیت و لطافت چیزی نیست که کتاب های به اصطلاح روانشناسی در بازار هستن، قرار نیست با رموز موفقیت یا آرامش و یا راه های نفوذ در قلب ها مواجه بشید! اگر با پشتکار درس بخونید و مطالعات فراوونی داشته باشید،کار عملی انجام بدید میتونید به یه موقعیت و کار عالی فکر کنید. اگر وارد این رشته شدید تا آخر عمر دانشجو باقی میمونید و دائم باید به فکر یادگرفتن باشید. اراده و پشتکار زیادی میخواد، البته اگر فقط به مدرک فکر نمی کنید و قصد دارید استفاده کنید از علمتون! آینده ی شغلی خوب هم فقط در گرو اطلاعات و قدرت بیان خوبه
و اما در مورد دانشگاه شهید بهشتی، برای علوم انسانی در سطح کشور میشه برترین دانشگاه دونستش مخصوصا روان شناسی و حقوق، یکی از دانشگاه هاییه که میتونید با قدرت به توان علمیش تکیه کنید و از جو آرام و لذت بخشش در دوران تحصیلتون لذت ببرید. اگر ریز تر توضیح بدم دانشگاه دانشجو محوریه نسبتا ولی نباید با دانشگاه تهران مقایسه بشه، فضا برای گسترش دانش فراهمه و اگر به فعالیت های جانبی علاقه دارید میتونید مطمئن بشید کاملا محیط براتون آمادست!
از نظر مهشید فنودی
برای مطالعه روانشناسی باید به انسان ها علاقه داشته باشید و به وضعیت آدم ها شامل بیماری، سلامتی، خوشحالی و ... در اونها میشه اهمیت بدید، یعنی براتون مهم باشه به انسان ها کمک کنید تا زندگی بهتری داشته باشند و اگر هدفتون این باشه حتما از راه های مختلفی در روان شناسی بهش می رسید. برای مثال کمک کردن به کودکی که اوتیسم داره یا حل کردن مشکل زوج هایی که اختللف دارند با کمک به ترک اعتیاد یک فرد یا...
برای اینکه ببینید به روانشناسی علاقه دارید یا نه خیلی خوبه که هرچه زودتر کتاب های روانشناسی بخونید، این مطالعات هم الآن به شما کمک میکنه هم در دانشگاه.
از نظر یاسمن سالم
به نظر من رشته روان شناسی جای کار زیاد داره، فکر می کنم افرادی که خلاقیت دارن میتونن توش خیلی موفق باشن، جون میده واسه آدمایی که دنبال مسیر منحصر به فرد خودشونن، آدمایی که میخوان خودشون حرفی برای گفتن داشته باشن، آدمایی که روش ابداع می کنن و با روش های خودشون پیش میرن، حسی که نسبت به آیندته از جنس یه جور آزادیِ! (مث اینکه یه بیمار رو با روش خودت درمان کنی، مث همه مکتب های متفاوت روانشناسی که هرکدوم یه زمانی یه جایی از همین آزادیِ به وجود اومدن)
چیزی که اگر این رشته رو انتخاب می کنین باید براش آماده باشین به هم ریختن فکراتونه و این یه بحث خیلی جدیه، رشته روان شناسی ارتباط زیادی با فلسفه داره، خیلی از روان شناسا پایه های فکریشون از اندیشه های یک فیلسوف نشئت گرفته (مثلن فروید که خیلی ها اعتقاد دارن بیس خیلی از عقایدش شباهت زیادی به اندیشه های شوپنهاور داره)، هرچی میرین جلو گیج تر میشین چون اینجا درست و غلط وجود نداره، نمی تونین یه رویکرد رو رد کنین و یکیو قبول کنین، تنها کاری که میتونین انجام بدین اینه که بپذیرین کدوم رویکرد رو شما بشتر قبول دارین و حتی همین پذیرش هم در طول زمان ثابت نمی مونه. ممکنه بحث اینکه صرف درست یا صرف غلط اینجا وجود نداره خیلی هارو اذیت کنه. باید نسبت به عقاید ذهن باز و پذیرا داشته باشین، تا حجم زیادی از نگاه های متفاوت رو بتونین کنار هم نه تنها ببینین بلکه درک کنین!