آره، به نظر من دلیل اصلی این فرهنگ و رفتار از جامعه و حکومت نشعت میگیره، چون قانونه که همیشه فرهنگ سازه و جامعه اس که میتونه برای افراد ارزش گذاری ِ درونی کنه
برا اینکه راحت تر درک کنید یه مثال میزنم، توی اینگیلیس (بلاد کفر ) خیابونا با علائم و مردم موقع رانندگی بسیار قانون مند هستند، اما تو ایران ... ( به قول تو خب اینجا ایرانه ) ، یک چار راهی توی اینگیلیس علائم کافی رو نداشت و دوربین مدار بسته و کنترل پلیس و اینام نداشت، همین مردمی که تو خیابون های دیگه و چار راه های دیگه فوق العاده قانون مند رفتار میکردن و بسیار خوب رانندگی میکردن، به اینجا که میرسیدن انگار همه چیز فرق میکرد با تمام سرعت رد میشدن و پیچهای ناگهانی و بوق و ... خلاصه وضعی شبیه رانندگیهایی که تو ایران میبینیم و حتی بدتر! ، این دقیقا" نشون میده که قوانین یک جامعه فرهنگ رو بسازه و تغییر بده، وقتی جریمهی کمربند نبستن بشه 200هزار تومن، راننده خودشو موظف میدونه به محضه نشستن توی ماشین کمربندش رو ببنده،اما وقتی باشه 2هزار تومن، خیلی راحت میگه خب فوقش جریمه شدیم هم 2تومن میدیم حل میشه دیگه، مشکلی نیست که و خیلی راحت رانندگیشو میکنه! (البته این به این معنی نیست که حتما" باید جریمه های سنگین و کمرشکن گذاشت تا وضعیت بهبود پیدا کنه)
مشکل بعدی جامعه ی ماست که برای افراد ارزش گذاری درونی که نکرده هیچ، حتی باعث شده ارزشهای درست از بین بره و یک سری کارها و رفتارهای به شدت غلط بشه ارزش!
خیلی راحت تو خیابون راه میرن و تف میکنن و آب دهان خودشون رو میندازن روی زمین، جدا از اینکه این عمل در یک جمع و مکان عمومی مثل خیابون بسیار زشت و ناپسند مذبوره، باعث کثیفی و گسترش بیماری تو سطح شهر و کشور میشه
و اینکه همیشه یک فرهنگ غلط و یک رفتار زشت، رفتارها و کارهای غلط بعدی و بزرگتر رو به دنباله خودش میاره و وقتی از یه جایی (محدوده ی زمانی) گذشت دیگه قابل جبران و برگشت نیست!
فهمیدیم رفتی اینگلیس داوش
بعضی وقتا حق با مردمه.ینی بعضی وقتا خیابونه ورود ممنوع میان به خاطر این که خلوته یا لزومی نیست که به قانون عمل کنن نه به خاطر این که اینجا ایرانه.ینی کلا تو آمریکا و انگلیس هم باشه همینه.
بعضی حرکات هم از قبل بوده دیگه.باید آروم آروم فرهنگ بشه.چطور بگم...مثلا وقتی تلویزیون بازیکنای فوتبال رو نشون میده که تو هر دوتا تصویر تو یکیش در حال تف انداختنن چیز میشه به کل فرهنگی که مردم دارن.ینی به نوعی این کارها طبیعی میشه.حالا اگه اون فردی رو که این همه آدم از تلویزیون میبیننش بشه توجیح کرد قطعا یک قدمه مثبت برداشته شدهع.
آآآآ راستی یکم تاپیک دیگه با همین مووضوع هستش ها(فک کنم )
ینی الان این آقا بره خارج از کشور این کارارو نمیکنه؟ من به شخصه اعتراف میکنم که یه سری حقوق حماقت رو به خودم میدم و الان که تصور میکنم رفتم خارج از کشور مطمئنم که این کارارو نمیکنم! از همین الانش که دارم تصور میکنم کلا از خجالت آب میشم.
یکی از عواملی که فکر می کنم باعث شه چنین چیزی پیش بیاد این طرز تفکره که " وقتی اکثر افراد چنین کاری را انجام می دن ، اگه من رعایت کنم و این کار را انجام ندم هیچ تاثیری نداره " مثلا فرد میگه " خیلی از افراد زباله هاشون را می ریزن توی خیابون خوب حالا اگه من نریزم چه تاثیری داره ؟"
نظارت و جریمه تو این زمینه تاثیر داره . ولی چیزی که خیلی موثر تره نظارت غیر رسمی و دید مردم نسبت به شخصی که این کار را انجام می ده هست . مثلا شخصی که زباله را می ریزه توی خیابون می خواد بریزه وقتی می بینه مردمی که این عمل اون را می بینن حتی شاید عکس العملی نشون ندن ولی یه دید بد نسبت به اون فرد پیدا می کنند ( هر چند که اصلا اون فرد را نشناسن ) ولی همین باعث می شه که اون شخص چنین عملی را انجام نده . فرد وقتی می بینه این کار نمود بدی توی جامعه و در میان مردم داره این کار را انجام نمی ده . و این شاید یکی از دلایی دیگه ای باشه که همون فرد وقتی می ره اروپا این کار را انجام نمی ده .
ولی به طور کلی افراد نباید فقط به خاطر دید بد مردم نسبت به یک عمل خلاف یا زشت اون را انجام ندن . بلکه باید طوری اجتماعی بشن که ارزش ها براشون درونی بشه تا طبق ارزش ها یک هنجار را رعایت کنند نه فقط برای عکس العمل و دید بد مردم و جریمه و ...
و وقتی ارزش هایی برای افراد جامعه درونی بشه کسی کار ناهنجار انجام نمی ده و در چنین جامعه ای که افراد بر اساس ارزش های شکل گرفته در شخصیتشون عمل می کنند کسی هم که این ارزش ها براش درونی نشده وقتی می خواد یک عمل ناهنجار را انجام بده شاید تحت تاثیر همون دید مردم و نمود بد ناهنجاری در نظر مردم این کار را انجام نده
و بعد خیلی جالبه که ب اینم توجه نمیکنن که همین حماقت هاست که"ایران رو ایران"میکنه...
خوشبختانه جز این یکی دسته نیستم که همین جور وا3 اشتباهام و تنبلی ها بهانه بیارم...
ولی به نظرم نباید بهانه نباید دست این آدم های"جزم اندیش"داد...
وقتی طرف میره تو یه مرکز دولتی و این همه معطل میشه باید انتظار"ربط دادن مسخره ی آشغال ریختن و مراکز دولتی و معطلی در آنها"رو هم داشت [-(
درسته که قسمتیش تقصیر خود ماست ؛ اما بخش بزرگیش مربوط میشه به ارزش های غلطی که درونی شدن.
این وظیفه ی یک جامعه ست که طی فرآیند اجتماعی کردن افراد خودش ، نقش اونها رو توضیح بده و ارزش هاش رو درونی کنه ! باید اون آدم بدونه که اینجا آشغال میریزه برای خودش بده ؛ یه هزینه ی اضافه س ، یه چهره ی زشت ساختن ، یه مانع واسه پیشرفته.
اگه کارش دولتیه و کلا 45 مین کار مفید داره ؛ وظیفه ی جامعه بوده که از بچگی در اون نهادینه کنه که این کاری که داری می کنی برای خودته ! برای اطرافیان خودته ! پیشرفت و رفاه خودته.
حالا نهادینه نشده. و همه فکر می کنن چون بقیه اینکار رو میکنن مجازن اونها هم تکرارش کنن.
جامعه چطور به مردم بفهمونه این ُ ؟ خیلی راحت. افراد باید در ازای نفعی که به جامعه میرسونن نفع ببینن. یه فرقی باشه بین اون 45 مین کار مفیده و اون 6 ساعت کار مفیده.
به نظرم این آقا بره خارج از کشور این رفتار رو نمی کنه. شاید یکی از دلیلاش این باشه که اونجا میخواد وجهه ی ایرانی بودنش رو حفظ کنه. ( اگه خوشبین باشیم )
یه مشکلی که باعث میشه مردم حق رعایت نکردن قانون رو به خودشون بدن این هست که قانون ارزش لازم رو نداره!
توی ایران n تا قانون هست كه یه عده ی کثیری از مردم مخالفن باهاش و حتا از اساس قبولش ندارن اما به جای این که این قوانین بخوان تغییر کنن مردم هستن که به سلیقه ی خودشن از قوانین فاکتور میگیرن و نصفه نیمه رعایت میکنن و خلاصه یه جوری با هزار تا کلک نصف قوانین رو اجرا نمیکنن و نصفشون رو دور میزنن...
بعد این وسط یه سری قانون هم هست مثل قوانین راهنمایی رانندگی که مثل حجاب و یه سری قوانین ایدئولوژیک دیگه نیستن که بگیم مردم قبول ندارن و خواستار تغییر هستن و از این داستانا اما بازم همین قوانین رو هم مردم به سادگی دور میزنن! اما اگه بگی چرا قانون رو رعایت نمیکنی؟ میگه قانون کیلو چنده!؟اینجاست که معلوم میشه "قانون" اون کاربرد و نقشی که باید داشته باشه رو توی کشور ما نداره... .
قانون باید چیزی باشه دکه همه خودشون رو ملزم به انجامش میدونن!و اگه باهاش مخافن هم تا وقتی تغییر نکرده یا تغییرش ندادن بهش عمل کنن!
درنا کاملا درست میگی...
قانون در اینجا ارزشی نداره...
و من معتقدم دلیلش این است که ما میخواهیم با وضع قانون هنجار ایجاد کنیم...این اشتباهه...
باید هنجار رو قانون کرد...
و این حرکت بر حلاف طبیعت است که اعتماد مردم را نسبت به قانون سلب میکند...
دوستان البته یک نکتهای هم هست. بعضی چیزها قانون نیست و وابسته به فرهنگ فرد هست. همون آشغال ریختن خیلی جاها قانون نیست ولی کسی که با فرهنگ باشه نمیریزه و کسی که بیفرهنگ باشه میریزه که در این مورد دیگه بحث قانون و ارزش و اونو و ... مطرح نیست.
دوستان البته یک نکتهای هم هست. بعضی چیزها قانون نیست و وابسته به فرهنگ فرد هست. همون آشغال ریختن خیلی جاها قانون نیست ولی کسی که با فرهنگ باشه نمیریزه و کسی که بیفرهنگ باشه میریزه که در این مورد دیگه بحث قانون و ارزش و اونو و ... مطرح نیست.
مسلما همین طوره اما من وقتی داشتم میگفتم"هنجار"مجموعه ای را مطرح کردم که فرهنگ را هم شامل میشود...
درکل به نظرم دوران کلیشه ی"فرهنگ سازی باید بشه"تموم شده...
باید تا میشه تفکر ناسیونالیستی رو رواج داد...این که مردم واقعا فکر کنن شهرشون مال خودشونه و درش سهمی دارن...اون موقع مراعات میکنن...
باید اینم قبول کرد اگه ی شعله آتیش تو ی گلستان بندازیم تموم گل هارو میسوزونه و پرپر میکنه!!فقط یکی کافیه!
تو هر جامعه ای هم اگه فقط ی نفر توی ملا عام خلاف قانون و هنجارای اچتماعی عمل کنه وکسی بش تذکری نده و همش نگاه کنن خب بین همه رواج پیدا میکنه!
وقتی پدر ب پسرش میگه تو صف شیر یواشکی برو جلو و بی نوبت بگیر چ توقعی از اون پسری ک بزرگ شده و ب اچتماع وارد شده میتونیم داشته باشیم؟
بنظر من یه دلیل عُمدش میتونه تفکر غلط باشه نسبت به قوانین که به مرور زمان نفوذ میکنه بین مردم
یه دلیل دیگه هم میتونه رعایت نکردن هنجار ها توسط خودِ کسانیکه هنجار رو تعیین میکنن باشه !
یا عدم نظارت بر اجرای قوانین که باعث کمرنگ شدن اونها میشه!
این تفکر غلط مختص یه ملیت نیست و هرجای دنیا که نظارتی بر قوانین نباشه وضع همینه !
من تا حالا برام خیلی پیش اومده ک واس دوستام از ی نفر تعریف کردم ک مثلا خیلی با فرهنگه و ...
بعدش ک دوستام اون ادمو دیدن گفتن این کجاش باکلاس بود تو انقد تعریف میکردی؟
ینی میدونین فرهنگو کلاسو یکی میدونن بیشتر مردم.من بنظرم کسی دارای فرهنگ خوبیه ک خوش اخلاق و با ادبو روشن فکر باشه.
ولی خیلیا لهجه اون ادم مدل لباس پوشیدنشو ... رو ملاک میدونن.
ی خانمی هست جای خونه ما ک پیره.خیلیم ساده اس.ینی بیشتر وقتا ازین روسری سفیدا میپوشه و کلا تیپیک نیس.لهجه زیبای مشهدیم داره(واقعا قشنگه لهجش دهاتی نیس)ولی خیلی با شعوره.خیلی با ادب حرف میزنه با مردم.ولی من مطمئنم برای یکی تعریف کنم اینو بعد ک اون شخص این خانمو ببینه میگه این کجاش با فرهنگه.این ک هم لهجه داره هم بی کلاسه.هم امله