- شروع کننده موضوع
- #1
dorna
کاربر خاکانجمنخورده
- ارسالها
- 1,588
- امتیاز
- 4,449
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان امین1
- شهر
- اصفهان
از توی این فروم گرفته تا توی همایش ها و نشست های حضوری و تا بحث های جمعی غیر رسمی تو جامعه همیشه یه سری بحث هستن که "به جایی نمیرسن"!
خیلی وقتا دیدیم. یه سری میشینن تو سر و کله ی هم میزنن که اسلام بهتره یا یهودیت. تو ادبیات و هنر رعایت ساختار و ساختار گرایی مهم تره یا شکستن ساختار ها. کدوم سیستم حکومتی خوبه کدوم بده. یه نویسنده عقایدش درسته یا چرته و پرته. فلان رپر خوب میخونه یا خزعبله. کدوم سبک موسیقی بهتره کدوم بیخوده. و هزار چیز دیگه! یه سری چیز هم هست که بیشتر از این حرفا به جایی نمیرسه. مثل اینکه کدوم رنگ خوب تره. کدوم لباس خوشگل تره. کدوم غذا خوشمزه تره و....
حالا یه نکته ای هست. این که اصولا این بحث ها به نظرتون تا چه حدی باید انجام بشه؟ مثلا ممکنه معتقد باشید اصولا یه مسیحی و یه مسلمون کلا نباید بشینن با هم بحث کنن. یا دو نفر کتابخوان با سلیقه های مختلف ز کل نباید بشینن با هم سر عقاید و قلم یه نویسنده بحث و گفت و گویی کنن. ممکنه هم فکر کنید که خود بحث کردن مشکل ما نیست. و بحث نکردن پاک کردن صورت مسءله ست. بلکه مشکل ما توی نحوه ی بحث کردنه. مثلا اگه منی که طرفدار یه نویسنده ام مثلا امیر خانی ، بشینم با دلیل و درست حسابی بگم که چرا حرفای امیرخانی رو میپسندم و اون که باهاش مخالفه هم با منطق و درست حسابی بگه چرا مخالفه مشکلی نیست. بحث اصطکاکی نیست و سودمنده. ممکنه هم فکر کنید کلا این جور بحثا مشکلی نداره. همینجور بحث کنیم بالاخره یه چیز از توش در میاد! شما چجور فکر میکنید؟ کدوم از این سه تا؟
و اینکه من خودم دومی رو قبول دارم. بحث ادیان و ایدءولوژی ها و مکاتب ادبی و یه سری بحثا که مثل بحث چه غذایی خوشمزه تره به کلی بی نتیجه نیستن رو به نظر من باید تو یه قالب مشخص و با علم و اطلاعات انجام داد. حرف تکراری نزد و همینجوری هم رو هوا نگفت این بهتره که بعد اون یکی بگه نه اون بهتره و الی الابد ادامه پیدا کنه. و از همه مهم تر به نظرم هر وقت استدلال ها تموم شد و دیگه نکته ی سودمندی نبود که بخواد تبادل پیدا کنه دیگه لزومی نداره بحث با تکرار حرف ها تحت عنوان های مختلف و شکل و شمایل مختلف ادامه پیدا کنه.
و یه چیز دیگه! من خودم با اینکه این چیز رو قبول دارم گاهی متوجه میشم که یه بحثی که کردم کاملا بیخود و اصطکاکی بوده. به نظرم باید حواسمون باشه که آیا بحثی که داره میشه سودی داره؟ اگه سودی نداره جمعش کنیم. هیچ نیازی نیست که یه بحث رو با حرف های تکراری بدون اینکه مفهوم جدیدی منتقل بشه ادامه بدیم. اگه اینو قبول داریم سعی کنیم بهش عمل کنیم که بحث تبدیل به چرت و پرت گفتن نشه.
خیلی وقتا دیدیم. یه سری میشینن تو سر و کله ی هم میزنن که اسلام بهتره یا یهودیت. تو ادبیات و هنر رعایت ساختار و ساختار گرایی مهم تره یا شکستن ساختار ها. کدوم سیستم حکومتی خوبه کدوم بده. یه نویسنده عقایدش درسته یا چرته و پرته. فلان رپر خوب میخونه یا خزعبله. کدوم سبک موسیقی بهتره کدوم بیخوده. و هزار چیز دیگه! یه سری چیز هم هست که بیشتر از این حرفا به جایی نمیرسه. مثل اینکه کدوم رنگ خوب تره. کدوم لباس خوشگل تره. کدوم غذا خوشمزه تره و....
حالا یه نکته ای هست. این که اصولا این بحث ها به نظرتون تا چه حدی باید انجام بشه؟ مثلا ممکنه معتقد باشید اصولا یه مسیحی و یه مسلمون کلا نباید بشینن با هم بحث کنن. یا دو نفر کتابخوان با سلیقه های مختلف ز کل نباید بشینن با هم سر عقاید و قلم یه نویسنده بحث و گفت و گویی کنن. ممکنه هم فکر کنید که خود بحث کردن مشکل ما نیست. و بحث نکردن پاک کردن صورت مسءله ست. بلکه مشکل ما توی نحوه ی بحث کردنه. مثلا اگه منی که طرفدار یه نویسنده ام مثلا امیر خانی ، بشینم با دلیل و درست حسابی بگم که چرا حرفای امیرخانی رو میپسندم و اون که باهاش مخالفه هم با منطق و درست حسابی بگه چرا مخالفه مشکلی نیست. بحث اصطکاکی نیست و سودمنده. ممکنه هم فکر کنید کلا این جور بحثا مشکلی نداره. همینجور بحث کنیم بالاخره یه چیز از توش در میاد! شما چجور فکر میکنید؟ کدوم از این سه تا؟
و اینکه من خودم دومی رو قبول دارم. بحث ادیان و ایدءولوژی ها و مکاتب ادبی و یه سری بحثا که مثل بحث چه غذایی خوشمزه تره به کلی بی نتیجه نیستن رو به نظر من باید تو یه قالب مشخص و با علم و اطلاعات انجام داد. حرف تکراری نزد و همینجوری هم رو هوا نگفت این بهتره که بعد اون یکی بگه نه اون بهتره و الی الابد ادامه پیدا کنه. و از همه مهم تر به نظرم هر وقت استدلال ها تموم شد و دیگه نکته ی سودمندی نبود که بخواد تبادل پیدا کنه دیگه لزومی نداره بحث با تکرار حرف ها تحت عنوان های مختلف و شکل و شمایل مختلف ادامه پیدا کنه.
و یه چیز دیگه! من خودم با اینکه این چیز رو قبول دارم گاهی متوجه میشم که یه بحثی که کردم کاملا بیخود و اصطکاکی بوده. به نظرم باید حواسمون باشه که آیا بحثی که داره میشه سودی داره؟ اگه سودی نداره جمعش کنیم. هیچ نیازی نیست که یه بحث رو با حرف های تکراری بدون اینکه مفهوم جدیدی منتقل بشه ادامه بدیم. اگه اینو قبول داریم سعی کنیم بهش عمل کنیم که بحث تبدیل به چرت و پرت گفتن نشه.