اين عشق الهي است… .

هديه روز تولدم ،پدر،عشق و پسر ‍،قصه كربلا و عاشورا هر آنچه ميان اين پدر و پسر گذشت بود.
«عجيب بود رابطه ميان اين پدر و پسر.من گمان نميكنم در تمام عالم ميان يك پدر و پسر ،اين همه تعلق،اين همه عشق،اين همه انس و اين همه ارادت حاكم باشد.»
خدايا!امام حسين به كجا رسيده بود؟
در تاريخ اولين كسي كه حاضر به قرباني كردن پسرش شد،ابراهيم بود ولي تو نخواستي كه او پسرش را قرباني كند.تو پسر حسين(ع) را ميخواستي… .
و همه از همان روز اول به من گفتند كه او در پي دين رفت و او و يارانش تشنه آب بودند.ولي اكنون هر چه ندانم لااقل اين يكي را ميدانم!او در پي تو بود و خوب به تو رسيد.
او تشنه آب نبود،تشنه ي وصال تو بود. و او رفت تا دين را به خاطر تو زنده نگاه دارد.حسين هر چه داشت در راه تو داد.او فرزندش،عزيزترينش،علي اكبر را در راه توداد.
«حسين در مرگ پيامبر شايد از همه بي تاب تر بود.او اگرچه آن زمان كودك بود اما اين جراحت قلبش تا بزرگي التيام نيافت.آن قدر بغض كرد ،آن قدر گريه كرد كه آتش به جان فرشتگان آسمان زد.و اگر كفر نبود ميگفتم خدا هم بيتاب شد از اين همه بي تابي.آن قدر كه محمدي كهتر،پيامبري ديگر،شبيهي از پيامبر را بعد ها  در دامان حسين گذاشت تا جگر سوخته اش بدان التيام يابد.»
و خدايا تو علي اكبر را به او دادي و او را دوباره باز گرفتي؟حسين از امتحانش سربلند بيرون آمد.
حسين حق بندگي،بندگي نه،حق عاشقي را خوب ادا كرد.
خدايا!اين عشق تو چيست؟اين عشق چيست كه هركه آن را يافت به آرامشي ابدي نائل شد؟
خدايا!من هم اين عشق را ميخواهم،ياري ام كن تا بدان رسم.نيك ميدانم اين عشق الهي است… .
پ.ن:

1-اين رو واسه اربعين ننوشتم،چون همين الان يادم اومد 2شنبه اربعينه.

2-ببخشيد انشام بده،بعضي از قسمتهاي اين متن از همون كتاب اول نوشته است.

13 نظر

اضافه کردن نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *