سپندارمذگان
وقتي به شروع و چگونگي وقوعش مي انديشم ، بنظرم همه چيز گيج كننده و پيچيده می آيد!اما ظاهرا اين گيجی چندان هم عجيب ودور از انتظار نيست،چون عبارت “ضربه فرهنگی”را چنين تعريف كرده اند: “تغييراتی در فرهنگ كه موجب به وجود آمدن گيجی، سردرگمی و هيجان می شود.” اين ضربه چنان نرم و آهسته بر پيكر ملت ما فرود آمد كه جز گيجی و بی هويتی پی آمد آن چيزی نفهميديم! شايد افراد زيادی را ببينيد كه كلمات Hi و Hello را با لهجه غليظAmerican اش تلفظ می كنند. اما تعداد افرادی كه از واژه دورود استفاده می كنند، بسيار نادر است! همينطور كلمه Thanks بيش از سپاسگزارم و Good bye بسيارراحت تر از « بدرود » در دهان ها می چرخد. ما حتی به اين هم بسنده نكرده ايم!اين روزها مردم برگزاری جشن ها و مناسبت های خارجی را نشانه تجدد ،تمدن و تفاخر می دانند. سفره هفت سين نمی چينند ، اما در آراستن درخت كريسمس اهتمام می ورزند!جشن شب يلدا را كه به بهانه بلند شدن روز، برای شكرگزاری از بركات ونعمات خداوندی برگزار می شده است را نمی شناسند ، اما همراه وهمزمان با بيگانگان روز شكرگزاری برپا می كنند!همه چيز را در مورد Valentine و فلسفه نامگذاريش می دانند،اما حتی اسم ” سپندار مذگان ” به گوششان نخورده است.چند سالی ست حوالی۲۶ بهمن ماه (۱۴ فوريه) كه می شود هياهو وهيجان را در خيابان ها می بينيم. مغازه های اجناس كادوئی لوكس وفانتزی غلغله می شود. همه جا اسم Valentine به گوش می خورد.از هر بچه مدرسه ای كه در مورد والنتاين سوال كنی می داند كه”در قرن سوم ميلادی كه مطابق می شود با اوايل امپراطوری ساسانی در ايران، در روم باستان فرمانروايی بوده است بنام كلوديوس دوم.كلوديوس عقايد عجيبی داشته است از جمله اينكه سربازی خوب خواهدجنگيد كه مجرد باشد. از اين رو ازدواج را برای سربازان امپراطوری رو قدغن می كند . كلوديوس به قدری بی رحم وفرمانش به اندازه ای قاطع بود كه هيچ كس جرات كمك به ازدواج سربازان را نداشت.اما كشيشی به نام والنتيوس(والنتاين)،مخفيانه عقد سربازان رومی را با دختران محبوبشان جاری می كرد.كلوديوس دوم از اين جريان خبردار می شود و دستور می دهد كه والنتاين را به زندان بيندازند. والنتاين در زندان عاشق دخترزندانبان می شود .سرانجام كشيش به جرم جاری كردن عقد عشاق،با قلبی عاشق اعدام می شود…بنابراين او را به عنوان فدايی وشهيدراه عشق می دانند و از آن زمان نهاد و سمبلی می شود برای عشق !”اما كمتر كسي است كه بداند در ايران باستان ، نه چون روميان از سه قرن پس از ميلاد ، كه از بيست قرن پيش از ميلاد، روزی موسوم به روز عشق بوده است ! جالب است بدانيد كه اين روز در تقويم جديد ايرانی دقيقا برابر است با ۲۹ بهمن ، يعنی تنها ۳ روز پس از والنتاين فرنگی !اين روز “سپندار مذگان” يا ” اسپندار مذگان” نام داشته است.فلسفه بزرگداشتن اين روز به عنوان “روز عشق” به اين صورت بوده است كه در ايران باستان هر ماه را سی روز حساب می كردند و علاوه بر اينكه ماه ها اسم داشتند ، هريك از روزهای ماه نيز يك نام داشتند.بعنوان مثال روز نخست “روز اهورا مزدا”،روز دوم، روز بهمن ( سلامت، انديشه)كه نخستين صفت خداوند است،روز سوم ارديبهشت يعنی “بهترين راستی و پاكی”كه باز از صفات خداونداست،روز چهارم شهريور يعنی ” شاهی و فرمانروايی آرمانی”كه خاص خداوند است وروز پنجم ” سپندار مذ” بوده است. سپندار مذ لقب ملی زمين است. يعنی گستراننده، مقدس ، فروتن .زمين نماد عشق است چون با فروتنی ، تواضع و گذشت به همه عشق می ورزد. زشت و زيبا را به يك چشم می نگرد و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود امان می دهد. به همين دليل در فرهنگ باستان اسپندار مذگان را بعنوان نماد عشق می پنداشتند. در هر ماه، يك بار، نام روز و ماه يكی می شده است كه در همان روز كه نامش با نام ماه برابر می شد، جشنی ترتيب می دادند متناسب با نام آن روز و ماه. مثلا شانزدهمين روز هر ماه ٬ مهر نام داشت و كه در ماه مهر، “مهرگان” لقب می گرفت. همين طور روز پنجم هر ماه سپندار مذ يااسپندار مذ نام داشت كه در ماه دوازدهم سال كه آن هم اسفندار مذ نام داشت، جشنی با همين عنوان می گرفتند. سپندار مذگان جشن زمين و گرامی داشت عشق است كه هر دو در كنار هم معنا پيدا می كردند. در اين روز زنان به شوهران خود با محبت هديه می دادند. مردان نيز زنان و دختران را بر تخت شاهی نشانده ، به آنها هديه داده و از آنها اطاعت می كردند. ملت ايران از جمله ملت هايی است كه زندگی اش با جشن و شادمانی پيوندفراوانی داشته است ، به مناسبت های گوناگون جشن می گرفتند و با سرور و شادمانی روزگار می گذرانده اند. اين جشن ها نشان دهنده فرهنگ ،نحوه زندگی ، خلق و خوی ، فلسفه حيات و كلا جهان بينی ايرانيان باستان است. از آنجايی كه ما با فرهنگ باستانی خود ناآشناييم شكوه و زيبايی اين فرهنگ با ما بيگانه شده است. نقطه مقابل ملت ما آمريكاييها هستند كه به خود جهان بينی دچار می باشند. آنها دنيا را تنها از ديدگاه و زاويه خاص خود نگاه می كنند. مردمانی كه چنين ديدگاهی دارند، متوجه نمی شوند كه ملت های ديگر شيوه های زندگی و فرهنگ های متفاوتی دارند. آمريكاييها بشدت قوم پرستند و خود را محور جهان می دانند. آنها بر اين باورند كه عادات، رسوم و ارزش های فرهنگی شان برتر از سايرين است. اين موضوع در بررسی عملكرد آنان بخوبی نمایان است.بعنوان مثال در حالی كه اين روزها مردم كشورهای مختلف جهان معمولا به سه، چهار زبان مسلط می باشند، آمريكاييها تقريبا تنها به يك زبان حرف می زنند. همچنين مصرانه در پی اشاعه دادن جشن ها و سنت های خاص فرهنگ خود هستند.” اطلاع داشتن از فرهنگ های ساير ملل” و “مرعوب شدن در برابر آن فرهنگ ها” دو مقوله كاملا جداست . با مرعوب شدن در برابر فرهنگ و آداب و رسوم ديگران، بی اينكه ريشه در خاك، در فرهنگ و تاريخ ما داشته باشد، اگر هم به جايی برسيم، جايی ست كه ديگران پيش از ما رسيده اند و جا خوش كرده اند!
برای اينكه ملتی در تفكر عقيم شود، بايد هويت فرهنگی تاريخی را از اوگرفت. فرهنگ مهم ترين عامل در حيات، رشد، بالندگی يا نابودی ملت ها است. هويت هر ملتی در تاريخ آن ملت نهاده شده است. اقوامی كه در تاريخ از جايگاه شامخی برخوردارند ، كسانی هستند كه توانسته اند به شيوه مؤثرتری خود ، فرهنگ و اسطوره های باستاني خود را معرفی كنند و حيات خود را تا ارتفاع يك افسانه بالا برند. آنچه برای معاصرين و آيندگان حائز اهميت است، عدد افراد يك ملت و تعداد سربازانی كه در جنگ كشته شده اند نيست؛ بلكه ارزشی است كه آن ملت در زرادخانه فرهنگی بشريت دارد. شايد هنوز دير نشده باشد كه روز عشق را از ۲۶ بهمن (Valentine) به ۲۹ بهمن ( سپندار مذگان ايرانيان باستان ) منتقل كنيم. سپندارمذگان بر همه ی دختران و پسران ایران زمین شاد باد.
منبع: +
ساینا سپندارمذگان اسپندار مذگان بوده! اسفند… اگرم اشتباه نکنم 5 اسفنده. تاریخچشو یادم نمیاد… ولی میدونم 29 بهمن نیست!
این جشن در روز سپندارمذ (پنجمین روز) از ماه سپندارمذ (اسفند) برگزار میشه.
یعنی همون 5 اسفند!
قابل توجه شما:
اسپندار مذگان يا سپندار مذگان نام روز پنجم از هر ماه ايران باستان بوده و روز زن و زمين پاك،اما جشن مهر ايرينيان به همين نام رو 29 اسفند يرگزار مي شده.البته تا اونجايي كه من مطلع هستم.
در مورد این که 29 بهمن بوده یا 5 اسفند….تنها حدسی که زده میشه اینه که تقویم خورشیدی با تقویم باستانی ایران مغایرت داره و در حقیقت 5 اسفند کهن برابر با 29 بهمن نوینه!
ساینا حرفات در مورد تغییر فرهنگ و …. که گفتی همه اش درسته ولی خوب نباید اینقدر مطمئن در مورد نژاد پرستی آمریکا صحبت کنی…اولا در این که آمریکا قدرت اول جهانه شکی نیست و تقریبا میشه گفت محوریت قدرت جهان رو داره ثانیا آمریکا هیچ ریشه ی فرهنگی ای نداره و این چیزیه که اگر آمریکایی ها خودشون هم بهشون معتقدن.و این که زبان انگلیسی زبان بین المللیه و بر حسب وقایع تاریخی زبان رسمی آمریکا هم هست ولی توجه کن که دبیرستان های آمریکایی زبان های فرانسوی و اسپانیایی آموزش میدن(مثل عربی و انگلیسی ایران)…هوم….در کل میخواستم بگم غرب زدگی ما به علت تاثیر مستقیم آمریکا نیست….بیشتر به یه سری کمبود ها بستگی داره!
آها نه،اشتباه اينجا بوده(رفتم مطالعه كردم!):روز عشق ايرانيان و روز زن و زمين پاك روز پنجم از ماه اسپندارمذگان ايران باستان بوده كه مطابق با 29 اسفند ماست.من همين رو توي متن هم گفتم ها.
پريا! منم نگفتم تاثير مستقيم آمريكاست.اما همين ايجاد كمبود ها… ما كه از اول كمبود نداشتيم.به اين معتقدم كه غرب در غرب زدگي ما عامل اصليه.
نه خانم نه آقا چی میگید که تقویم خورشیدی با تقویم باستانی مغایرت داره و…. تازه تنها ترین حدس!
تقویم خورشیدی اصلا و اصالتا مال ایرانیاست، این که میگن هجری شمسی یعنی این که تنها مبدا تاریخ رو هجرت پیامبر گرفتیم. وگرنه همون سال شاهنشاهی ایران که زمان شاه بود هم خورشیدیه، منتها مبدا تاریخش فرق داره.
این که بین ۲۹ بهمن و ۵ اسفند اختلاف نظره به خاطر اینه :
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D9%BE%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%85%D8%B0%DA%AF%D8%A7%D9%86
در آخر هم به این نتیجه رسیده که ۵ اسفند درسته. دلیلش رو توی همین ویکی پدیا بخونید 😉
این تغییر مراسم ها و تغییر چیزهای تغییر داده شده اگرچه چیز خوبیه ولی چیز سختی هم هست و البته این کار همیشه هم الزامی و یا حتی خیلی خوب هم نیست.گاهی سختی که نه ولی مضرات یک کار از خوبیهای اون بیشتره و گاهی خیلیییی بیشتره.
این جور مواقع من بیشتر سعی میکنم این روند بد را بگیرم و متوقفش کنم نه اینکه به کل مسیرش رو عوض کنم.شما اول به فکر وایسوندنش باش(خود من و همه ی آدمای معقول جزو این شما هستند)بعد باید رفت سراغ عوض کردنش
سپیندارمزد الان تبدیل به اسفند شده. پس سپندارمزگان اسم درسته.
در مورد بقیه ش، نظر طولانی دارم.. می گم بعدا!
كامنت هام يه كم گيج كننده شدن.
يه بار ديگه ميگم:هر روزي توي ماه هاي باستاني ايران،يه اسمي داشته،مثل مهرگان،سپندار مذگان و ….
كه اين اسم ها،اسامي 12 ماه رو هم شامل مي شدن.
حالا هر وقت اسم روز و ماه يكي مي شده ايرانيا جشن مي گرفتند.
مثلا اسم روز پنجم توي هر ماه،سپندار مذگان بوده،كه اين روز رو توي خود ماه سپندار مذگان جشن مي گرفتند.اين روز روز عشق(يا عشاق)بوده.علاوه بر اين روز زن و زمين پاك هم بوده.يعني« روز مادر» ايرانيان هم بوده و روز مراقبت از زمين(همون روز طبيعت ما كه 13 فروردينه).
پس پنجم ماه سپندار مذگان كه روز سپندارمذگان هم نام داشته روز عشق بوده.
تقويم ايران باستان(زمان زردشت)با تقويمي كه ما الان داريم دقيقا مطابق نيست.مثلا اسم اسفند از همون سپندار مذگان گرفته شده،اما شروع و پايان اسفند،با شروع و پايان سپندار مذ يكي نيست.
حالا اين روز سپندار مذ مطابق شده با 29 بهمن ما!
به سهراب:
با اين روندي كه الان هست،تا يه جايگزين نگذاري نميتوني نگهش دراي.
منظورت از اينكه اول متوقفش كرد چيه؟چه جوري؟
به نظر من بايد اول يه جايگزين مناسب پيدا كرد،بعد منتقلش كرد.
راجع به اون مطلبي كه تو سايت ويكي پديا نوشته،به نظر فرضيه مياد مثل همين عدم تطابق دو تقويم.راستش نمي شه ثابت كرد كه كه اين تقويم شمسي فقط توي مبدا با اون تقويم متفاوته.
× فقط هر کاری … وطنیش :دی
فقط به AmiNimA بگم که درسته که تقویم خورشیدی مال ایرانیاست ولی از اول ایجاد ایران این تقویم وجود نداشته….تقویم باستانی با تقویم خورشیدی فرق میکنه ولی هر دو مال ایرانیاست….همین!
هی…من دیگه به اینجا تعلق ندارم…میام و میرم ولی نه میخونم نه مینویسم…چه قدر بد!
نيما مضروب:
موافقم 2بار!:دي
پريا:
چرا جدا؟؟؟؟؟
پریا راست میگه! دقیقا تقویم باستانی مغایرت داره!
:دی
یعنی خیلی دقیقا!:دی
به به عضو جديد!
ورود شما رو تبريك مي گم!
درود بر شما
عزيزان من ، سپندارمزگان روز بانوان ايراني برابر با 5 اسپند باستاني و 29 بهمن ماه خورشيدي است.