به یاد گذشته..
دو کاج
در کنار خطوط سیم پیام خارج از ده دوکاج روییدند
سالیان دراز رهگذران آن دو را چون دو دوست می دیدند
یکی از روزهای پاییزی زیر رگبار و تازیانه باد
یکی از کاجها به خود لرزید خم شد و روی دیگری افتاد
گفت ای آشنا ببخش مرا خوب در حال من تامل کن
ریشههایم زخاک بیرون است چند روزی مرا تحمل کن
کاج همسایه گفت با تندی مردمآزار از تو بیزارم
دور شو دست از سرم بردار من کجا طاقت تو را دارم
بینوا را سپس تکانی داد یار بیرحم و بی مروت او
سیمها پاره گشت و کاج افتاد برزمین نقش بست قامت او
مرکز ارتباط دید آنروز انتقال پیام ممکن نیست
گشت عازم گروه پیجویی تا که بینند عیب کار از چیست
سیمبانان پس از مرمت سیم راه تکرار بر خطر بستند
یعنی آن کاج سنگدل را نیز با تبر تکه تکه بشکستند
.
محمدجواد محبت
فارسی سال چهارم دبستان
.
.
پ ن: وقتی از حقیقت یه سری از مسائل دور شدیم. سعی کردیم یادمون بمونه. اما بازم یادمون رفت..
یعنی آن کاج سنگدل را نیز با تبر تکه تکه بشکستند
× یعنی چقدر خوبه مهربون بودن
دستت درد نکنه. یادش به خیر.ده سال پیش بود! هی….!
کاش….
واي فائزه…
شنيدي مي گن breath-taking …؟
اين دقيقا اين شعره بود و كاري كه تو كردي.
يه لحظه پرتاب شدم عقب.
دوز ِ نوستالژياش زيادي بالا بود!
مرسي:)
وایی….
این عاشق این شعر بودم اون وقتا!
نیما خیلی خوبه مهربون بودن اما چند تا آدمه مهربون که یکم هم خیر خواه باشن پیدا می شن؟هستن اما خیلی تعدادشون رو به زواله!
فائزه مرسی!:ی
وایی….
من عاشق این شعر بودم اون وقتا!
نیما خیلی خوبه مهربون بودن اما چند تا آدمه مهربون که یکم هم خیر خواه باشن پیدا می شن؟هستن اما خیلی تعدادشون رو به زواله!
فائزه مرسی!:ی
خیلی خیلی لذت بردم.حس نوستالژیم ارگاسم شدیدی شد.مرسی
وه!
ترکوند نوستالوژیش!
دم شما گرم…
من اون موقع ها از این شعر حرصم می گرفت :دی
“خطوط سیم پیام”
این خطها به نظرم چیزای عجیبی میومدن.
پگاه علایقت همیشه این قدر شبیه بقیست؟! :ی
وقتی کلاس پنجم بودم داداشم که از من بزرگتره این شعر حفظش بود ولی من نه.
سلام. استاد محبت منتظر نامه های پر مهر شما هستند. به سایت ما بیایید و بگویید کدام دو کاج نزد شما محبوب ترند
ولي من هنوز شعراي کلاس اولمو هم حفظم چون باهاشون زندگي کردم و عاشق اين بودم که حفظشون کنم تا خانم معلمم بهم بگه آفرين.
وقت غروب است
خورشيد زيباست
مثل عروس است
ازدور پيداست
يک ابر نازک افتاده رويش
مانند يک تور بر روي مويش
داماد پس کو
او توي ره است
من شک ندارم
آقاي ماه است
جشن عروسي درآسمانهاست
صدها ستاره مهمان آنهاست
از فائزه.م متشکرم و از اين حسن اتفاق که همنام هستيم خوشحالم
خیلی خوب بود.رفتم سره اون کلاس.پشته اون نیمکت.مرسی!