خـــــــــــــدا حـــافظ

ماه داریم تا ماه
اگر رمضان رو درک کنیم چه بسا مانند دیگران برای خداحافظی ازش اشک میریزیم هیچ وقت یاد ندارم کسی بخاطر دی بهمن اسفن بقیه ماه ها دلتنگی منه مگه اینکه پشت کنکوری باشه
در اخر این کجا و ان کجا؟

سلام
چرا با هم دعوا می کنید
ببین بهار خدا همه ی روزا رو برای جبران و پیوستن به خودش قرار داده
اما اما
یه روزا و ماه هایی رو خاص کرده
رحمتش رو به بنده هاش نزدیک می کنه
چون ما نمی تونیم درک کنیم پس نباید اونا انکار کنیم
منم خیلی دلم برای ماه رمضون تنگ میشه
نمی دونم آیا سال بعد هستم یا نه
ولی امیدوارم عهدم با خدا رو به جا بیارم تو ماههای دیگه مثل ماه رمضون

ارمنی ای رو دیدم که اومده بود پول تنور نوایی رو بده تا نانوا نون صلواتی بده دست مردم و در جواب سوال من که پرسیدم چرا تو ،اینجا،ایجوری گفت: من ایجوری حاجت زیاد گرفتم/.
یا چرا ارمنی بچش وسط مجلس امام حسین و حضرت عباس شفا میگیره؟؟؟/.
حرف من اینه خدا بعضی جاها رو یه جور دیگه نگاه میکنه یا ابرو بعضی واسطه میشه که من از خدا حاجت بگیرم/.
مصداق ماه رمضونم همینه خدا بواسطه این ماه عزیز ،اون قران تو شبهای قدر ،اشک هایی که ریختی و فرق شکافته امیر المومنین حیدر یه جوره دیگه نگاه می کنه/.
حالا من میگم چه قدر تونستم از خدا عیدی بگیرم

عقيده ي من اينه كه خدا اين روزا و اين ماها رو واسه اين گذاشته كه يه چيزايي رو ياد ما بندازه! ما آدما احتياج به ريمايندر داشتيم! وگرنه تو هر جايي مي توني خدا رو لمس كني!
.
.
.
روز تولدمم اونقدرا واسم مهم نيس آخه! :دي…
اينم باز يه ريمايندره واسه اينكه حد اقل سالي يه بار از خدا به خاطر زندگي اي كه بت داده تشكر كني! و يه بهانس واسه اين كه آدما دور هم جمع شن! وگرنه چه اهميت ديگه اي ممكنه داشته باشه واقعا؟؟؟
.
.
.
مگه خدا نگاهشو تغيير ميده نسبت به بندش؟يا مثلا ازش دور و بهش نزديك مي شه؟ اين ماهاييم كه خيلي موقع ها خيلي چيزا يادمون ميره!
.
.
.
[ من تو شرايطي بزرگ شدم كه خودم به خدا رسيدم! تو يه جور پا در هوايي! مي دوني؟! به نظرم اينجور نيگا كردن به خدا و خودمون خيلي قشنگ تره! من به رابطه ي *عاشقانه* بين خودم و خدا خيلي (خعلي) اعتقاد دارم!]

اينا فقط نظر و عقايد من بود! و مي دونم كه مال خيليا با اين خيلي فرق داره!

چه ربطي داشت؟!