آن چه برای سمپاد نوشته شده است – 2
براي سمپاد
داغدار عزيز
جنازه¬اي كه برايش مرثيه مي¬خوانيد در مدتي كوتاه به اين روز در نيامده است. سال ها در بستر بيماري افتاده بود و شما نمي¬ديديد. يا مي¬ديديد و هيچ نمي¬گفتيد. نوشته شما بيشتر شبيه ضجه زدن و مويه كردن يك عزيز از دست داده است تا به قول خودتان يك نوشته با هدف ملي. خاطره هايي كه داغداران از عزيز از دست رفته¬شان به خاطر مي¬آورند همه لطيف و خوشايند اند. در مجلس ختم بدون استثنا همواره متوفي را پدري مهربان، همسري فداكار و رفيقي شفيق مي¬خوانند. پس انتظاري ندارم كه شما هم جز اين بگوئيد. مي¬دانم كه شاعريد و هنرمند و از هنرمند جز لطافت انتظاري نيست. ولي اجازه دهيد كه اين احساسات لطيف و نئوستالژيك را هدف ملي نام ننهيم. شما و دوستانتان هيچ طبيبي را بر بالين اين بيمار محتضر راه نداديد حال بگذاريد يا نگذاريد اين جنازه توسط خيلي ها كالبدشكافي خواهد شد.
توضیح : در این متن به جای اشاره به اسم افراد از صفاتی مثل چاق و ریشو و دراز استفاده شده است که هر کدامشان اشاره به فرد خاصی دارد. این افراد رو بچه های علامه حلی تهران خیلی خوب می شناسند. اگر علاقه مند بودید بدانید ، از یک فارغ التحصیل حلی بپرسید. نوشته فوق را روح اله آقاصالح ، فارغ التحصيل 1380 علامه حلي تهران و دانشجوي دكتري برنامه ريزي درسي نوشته است.
و باز هم مشکل اصلی:اتحاد
پداگوگ رو که خوندم باز هم به همون اصل اتحاد رسیدم
چرا نمیشه؟
من به جایی نرسیدم > کمک کنید
جالب بود. اقاي روح اله آقاصالح متن ديگه اي ننوشتن؟