این چیزِ خوب که همه دوستش دارن, ولی کو مرد عمل!
اولین مشکلش وجود نداشتن فرهنگشه. از این آدما نیستم که همش معتقد باشم تو ایران فرهنگ هیچ کدوم از چیزای مثبت, نیست. ولی این یکی واقعاً نیست.
خودم همیشه از هر کاغذ 2 یا 3 بار استفاده میکنم. خیلی خیلی کم پیش میاد که مثلاً کاغذ A4 سفید از توی کشوم بردارم. اکثراً از کپی های یک رو, چرک پرینت ها, چرک نویس ها, جزوه ها, و مقادیر زیادی کاغذِ یک رو استفاده شده که از اینور و اونور بهم میرسه, استفاده میکنم.
بعد از اون هم همیشه کاغذا رو جمع میکنم توی یه پاکت بزرگ.[1]
خب این فقط یه قسمتشه. توی مدرسه هم اینکارو میکنم, مثلاً بعد از امتحانا چرکنویس های امتحان بچه های کلاس خودمونو جمع میکنم. و اینکه میگم فرهنگشو نداریم, دقیقاً از همینجا شروع میشه. کمترین اتفاقی که میفته, اینه که بعضی از افراد واسه مسخرگی و نمک ریختن, با اینکه بهشون میگم کاغذاتونو بدین, میرزنشون توی سطل. مسخره ها و تیکه هایی هم که میشونم سر جای خودش.
توی خونمون بطری ها رو هم جدا میکنم. اینکارو 2 روز توی مدرسه انجام دادم, دیگه واقعاً طاقت فرسا بود! صبح ها کیفمو خالی میبردم ظهرا با یه مشت بطری برمیگردوندم! 2 برابر گنجایش کیفم, بطری میذاشتم توش :-” مجبور شدم این یکیو رها کنم. (بازم تیکه هایی که از انسان های متمدن میشنیدم جای خود)
دلیل دیگه ای که باعث میشه بگم فرهنگش وجود نداره, سطل های آبین. شاید ندیده باشیدشون چون توی بعضی محله ها وجود خارجی ندارن. دقیقاً مثل سطل مشکی هان, فقط از نوع آبی. خیر سرشون قرار بود سطل های تفکیک از مبدا باشن. کاغذ, فلز و پلاستیک ها جاشون توی این سطل ها باشه. ولی مردم دقیقاً مثل همون سطل مشکی ها باهاشون رفتار کردن 😐 و زباله هاشون رو, تفکیک نشده, همراه زباله های تر ریختن توی این سطلا و این باعث شد کار شهرداری حتی سخت تر هم بشه.
خب اینارو به عنوان یه شهروند تهرانی گفتم. توی همین تهران, روزانه حدوداً 8 تا 11 هزار تن زباله تولید میشه, در حالی که فقط 2 تنش, به بازیافت میره.
از اون فاجعه تر اینه که, سهم شهروندا توی تفکیک این 2 تن زباله, نزدیک به صفره! تمام تفکیک همین 2 تن رو, رو این آدمایی که گونی رو دوششونه و میرن سر سطل اشغالا, انجام میدن 😐[2]
یه زاویه ی دیگه هم برای نگاه کردن بهش هست: وضعیت بازیافت و تفکیک زباله توی اصفهان. جالبه که واقعاً مردم اصفهان فرهنگ تفکیک زباله رو دارن. یعنی ایجاد شده, حدوداً 5 ساله که تفکیک زباله توی خونه ها شروع شده و الان به طور خیلی وسیعی توی اصفهان انجام میشه. نمیدونم شروع کننده ی این طرح و ایجاد کننده ی فرهنگش, چه کسی /کسایی بودن, ولی میشه گفت که واقعاً موفق بودن.
اگه تو اصفهان شده تو تهران هم میشه!
در آخر اینکه, این چیزا رو, از خودمون شروع کنیم و برای توسعه دادنش, از نزدیک ترین افراد شروع کنیم.
من به شخصه هنوز که هنوزه نتونستم مامانمو راضی کنم توی این تفکیک باهام همکاری کنه ;D اگه شما راهکاری پیدا کردید[3], ممنون میشم به منم بگید :دی
1. (که البته دادنش به یه مرجعی که برسونتش به یه مرکز بازیافت, کار حضرت فیله 😐 اینم یکی از مشکلاته, کم بودن امکانات شهرداری تهران برای بازیافت.)
2. (این جمله عیناً از بلاگم نقل شده :-” :-” :دی)
3. برای راضی کردن مامانا, که جدا کردن زباله های خشک, کار غیر بهداشتی ای نیست ! :دی
4: به هر حال “بازیافت” واقعاً برای من دغدغه شده. حتی هفته ی پیش توی وبلاگم در مورد بازیافت یه پست گذاشتم! (نکته اش اینه که یه چیز باید خیلی برام دغدغه بشه که توی بلاگم در موردش بنویسم :-” )
ما نیز سعی میکنیم بهش عل کنیم ازین به بعد