ای گلـبن جـوان بر دولت بخـور که من
در سـایهی تو بلـبل باغ جـهان شـدم
اول ز حـرف و صـوت وجـودم خبر نبـود
در مکتب غم تو چنین نکتهدان شدم
پ.گ:
رابعه قزداری بلخی معروف به زین العرب، دختر کعب امیر بلخ، شاعر پارسیگوی نیمهی نخست سدهی چهارم هجری (914-943 میلادی) است.
رابعه شیفتهی بَکتاش غلام برادرش میشود و برایش شعر میسراید. برادرش حارث که از این عشق آگاه میشود آشفته میشود و دستور میدهد که خواهرش را به حمام برند و رگهایش را بگشایند تا بمیرد. [1]
پ.ا:
اکنون بیش از هزار سال از آن روز میگذرد. اگر هم اکنون برادران رابعهها، مادران رابعهها، پدران رابعهها باخبر شوند؛ چه پیش خواهد آمد؟ عکس العمل انسانهایی که خود را متمدن میخوانند، خود را متجدد میخوانند، خود را متفکر میخوانند، خود را متدین میخوانند، خود را روشنفکر میخوانند، خود را باشعور میخوانند، خود را بافرهنگ میخوانند، خود را باخدا میخوانند، چیست؟
پ.ن:
[1] منابع: از رابعه تا پروین، پیشگامان شعر فارسی، تاریخ ادبیات در ایران، الذریعه، ریاحین الشریعه، ریحانه، زنان سخنور، سرآمدان فرهنگ، هزار سال شعر فارسی.