جم كيند اين اقورمنقلو…با شما نيستم.در حالي كه بشدت داريم مي ريم تو ساله جديد.گويند عيد .و مردم فرهيخته مملكت دارن واسه ادا بازاري به نام مراسم عيدانه و متخلفاتش اماده ميشن.و چرخ هاي صنعت و معدن ، علم و خدمات مملكت واسه رفتن لاي باقالي اماده ميشن(فرهنگ نمي رود.هست .بوده از قبل. در باقالي بازار صاحبخانه است.بقيه اركان و شاخصه هاي مملكت در اين تعصيلات مي روند عيدديني از او!).اين يعني همين كه كماكان علي رغم تلاش پزشكان و جراحان ، تمام وجنات ، سكنات ، سيستم هاي مديريتي و عملكردي ما ايرانيزه بماند. و بعد در طول سال همچون مجسمه بلاهت زل زديم به درگاه اوت پوت! …
گذر از سال 88 به مثابه چي بود ؟ قضاياي سياسي از نظر انرژي بري و ميزان متابليسم تحميلي بر پيكره كشور توسط چند دانشمند فرهيخته و ميلياردها طرفدارا دو آتيشه و چهارچرخشون قابل قياس …نيست يا دگر جايي .خاصه خودمونه.ايرانيزس. حداقل موقع اين كارا چادر بگيرين بقيه به ريشمون نخندن.
ولش كن.اصن مهم نيست كه گذر از 88 مث چي بود.ري ويو تو اين ويژه نامه هاي روزنامه مجله ها هست.مث ري وي يو هاي سال قبل.سال قبل تر.قبل تر تر.اون موقع كه من جوان تر تر بودم.اعصاب داشتم.خيلي چيزا نداشتم.الان خيلي چيزا دارم.اعصاب ندارم.پس ولش كن.اصن مهم نيست كه براي من به مثابه چي بود.من نه ته پيازم نه سر ديب دميني.ولي شما كه هم خيلي چيزا دارين.اعصابم دارين.پي گيريد كنيد.اين ويژه نامه ها اومده بخونيد.غير چلچراغو ميگم.بخونيد.چيز ميز ديگم داشتين بخونين.رمان.انتگرال لانه كبوتري.تست كتاب كار نوروزي قلم چي اول ايتدايي(كاظم،كاظم…تو هم ما رو شناختي!).قصه.اسمس.قبض برق(.ضرب در چهار حساب بي يارانه ها رو كنيد)….بر شيطون لعنت.
گروه مجلات همشهري ، مجله” دانستنيها” رو احيا كرده.اونم تو كلاس كاري كه خاصه گروه همشهريه. جاي خالي كه بشديد حس ميشد. و از اون اشك شوق اورتر ويژه نامه خردنامه براي كتابه(اين سلسله مراتب همشهري هم جالبه.يه نشريه در حكم جنسه و بعد يه نشريه در مي ياد به عنوان گونه اي از اون جنس!).فقط و فقط پيرامون كتاب.آيييييي! فك كن ! “الف”ويژه نامه اي كه اولين شمارش الان درامده.از اين اخري اين مدلي ديگه نداريم.خاصه كتاب.يه كتاب چهار تي وي بود! به هر روي اين شما واين لنگ كفش هايي در اين بيابان.