نویسنده: هیچکس

اوج زودباوری و سطحی نگری

در روزهای اخیر در سایت ها و وبلاگ های مختلف ، دو عکس دست به دست می شود. نظرات و حرف هایی که در مورد این دو عکس زده می شود واقعا جای تعجب دارد و نشان از اوج سطحی نگری و زودباوری ملت ایران است.

برای این تصویر کامنت های مختلفی داده شده بود. اکثریت افراد این حدیث را به تمسخر گرفته بودند و میگفتند “زمان پیامبر ادیسون برق رو اختراع کرده بود” یا “پیامبر اولین بار برق رو کشف کرد” و نظراتی شبیه به این ها.

اما کمتر کسی این وسط فکر کرد که آیا واژه برق صرفا برای الکتریسیته ای که از طریق سیم به خانه های ما می آید کاربرد دارد؟ آیا تاکنون این واژه رو برای هیچ چیز دیگری استفاده نکرده اند؟

آذرخش، برق، صاعقه یا آتشه نوعی تخلیه الکتریکی است که در اثر الکتریسته ساکن بین دو ابر و یا ابر و زمین ایجاد می‌شود. کلمه رعدوبرق که امروزه به کار میرود اشاره به این پدیده فیزیک دارد. رعد نیز همان صدایی است که تولید می شود.

حتی کلمه برق در قرآن نیز به کار رفته است:

أَوْ كَصَيِّبٍ مِنَ السَّماءِ فيهِ ظُلُماتٌ وَ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصابِعَهُمْ في‏ آذانِهِمْ مِنَ الصَّواعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ وَ اللَّهُ مُحيطٌ بِالْكافِرينَ  – بقره 19
يا چون [كسانى كه در معرض‏] رگبارى از آسمان -كه در آن تاريكيها و رعد و برقى است- [قرار گرفته‏اند]؛ از [نهيب‏] آذرخش [و] بيم مرگ، سر انگشتان خود را در گوشهايشان نهند، ولى خدا بر كافران احاطه دارد.

برای روشن تر شدن ماجرا ، تعریف پل صراط را از ویکی پدیا نقل می کنم :

پل صراط بر اساس دین اسلام پلی است که در روز قیامت هر فردی برای ورود به بهشت باید از آن بگذرد. گفته شده که این پل نازک تر از مو و برنده تر از شمشیر است که باعث می‌شود کناهکاران از روی آن به درون آتش جهنم که در زیرش قرار دارد بیافتند.

عکس دوم هم قبض جریمه ای است که توسط گشت ارشاد صادر شده است.

احتمال واقعی بودن این قبض بسیار کم است اما تقریبا تمام کسانی که این عکس را دیدند باور کردند. چند نکته در مورد این قبض وجود دارد که جای تامل دارد :

1. اصولا هر قبض یا رسید رسمی ، شماره ای دارد. این شماره ها از قبل چاپ شده هستند روی قبض ها و دستی نوشته نمی شوند. اما شماره این قبض دستی نوشته شده است.

2. نوع تخلف به این شکل نوشته شده است : لاک ناخن برای چهارانگشت و نصفی. آیا واقعا مامور گشت ارشاد اینقدر حال و حوصله داشته که تعداد انگشت های لاک شده رو با دقت بنویسه؟ یا اون خانوم با چهار و نیم انگشت لاک شده از منزل خارج شده؟! واقعا جای تامل دارد.

3. نهاد صادر کننده سه گزینه دارد. هاتف – گشت ارشاد – گشت نسبت. آیا کسی به جز گشت ارشاد ، چیزی با نام رسمی هاتف یا گشت نسبت دیده ؟

4. نوع پرداخت هم گزینه های جالبی دارد: نقدی – قسطی – چک . نقدی گرفتن مبلغ جریمه کار بسیار سختی است و مدیریت این همه جریمه که دستی پرداخت شده برای نیروی انتظامی غیرممکن است برای همین گزینه نقدی خیلی غیرعادی است. گزینه چک هم که خنده دار ترین قسمت این ماجراست. پرداخت قبض جریمه با چک !

5. قیض های جریمه دو تکه هستند. یک تکه برای متخلف و یک تکه برای پلیس. در هر دو قسمت قبض ، مشخصات کامل و نوع تخلف نوشته می شود. یک تکه را به متخلف می دهند تا پرداخت کند و تکه دیگر در سیستم پلیس ثبت می شود تا مشخص شود چه کسانی جریمه را پرداخت کرده اند.

نکات دیگری هم هست که با دقت بیشتر مشخص می شود. اما سوال اصلی اینجاست که چرا مردم ما این قدر ساده و سطحی قضاوت می کنند در مورد مسائل؟ این عکس ها بین کاربران اینترنت بسیار پخش شده است و در اکثر موارد باور شده اند و مورد تمسخر قرار گرفته اند.

آیا این است جامعه ای که فخرش را میفروشیم و از هوش مردم آن برای دنیا تعریف می کنیم؟ حتی اکثریت بچه های سمپاد هم مانند مردم عادی رفتار کردند در مورد این دو عکس. کشوری که سمپادش این باشد ، وای به حال ملتش !

ایده هایی برای جلوگیری از نابودی سمپاد

معمولا عده ای از افراد ، ایده های وحشتناکی برای حفظ سمپاد می دهند. حقیقتا بسیاری از ایده هایی که تاکنون مطرح شده ، دانش آموزیه و جواب نمیده و شاید نتیجه بدی هم داشته باشه. برخی ایده های مطرح شده هم کمی خشونت دارند و نتیجه معکوس دارند و یا حداقل نتیجه ندارند.

هرچند جامعه امروز ، از منطق فاصله گرفته اما به دلیل وضعیت سیاسی ، میتوان از روش های سیاسی برای حفظ سمپاد استفاده کرد. برای اینکار باید کمی از روش های رسانه ای و فشارهای سیاسی استفاده کنید. سعی می کنم پیشنهاداتم را خلاصه شده در چند مورد بیان کنم.

1. نامه نگاری

این ایده خالی از هیجان است اما واقعا اثر دارد. شما به صورت فردی و تک تک باید نامه هایی بنویسید و برای نهادهای مختلف ارسال کنید. در این نامه ها باید نگرانی خودتون رو از انحلال سمپاد و اعمال محدودیت ها ابراز کنید. نامه ها رو به جاهایی مثل استانداری ، وزارت کشور ، بنیاد نخبگان ، آموزش پرورش ، نهاد رهبری ، نهاد ریاست جمهوری و … ارسال کنید. گاهی اوقات این نامه ها معجزه می کنند. شاید شانس آوردین و یک نفر به سرش زد این موضوع رو پیگیری کنه. یک نفر یهو به سرش زد یک حالی به سمپاد بده. مثلا استاندار یهو خواست پول بده ، وزیر خواست محدودیت رو برداره ، ریاست جمهوری خواست مستقل کنه و … فکر کنم برای همه شما تاکنون ثابت شده که چنین چیزهایی بعید نیست و ممکنه به سر بعضی ها بزنه. توی نامه هاتونم به مواردی مثل محدودیت های چارچوب آموزش پرورش و مشکلات مالی اشاره کنید. نامه ها رو احساسی بنویسید و از عبارات تحریک برانگیز و شاکیانه و مظلومانه استفاده کنید. اگر تعداد نامه ها زیاد بشه بهتره. تک نفری فرستادن هم بهتره.

2. استفاده از منافذ

بگردید ببینید اولیای چه کسانی در نهادهای مختلف نفوذ دارند. کسانی مثل نزدیکان ریاست جمهوری ، نزدیکان رهبری ، نزدیکان وزیر ، نمایندگان مجلس و … اینها افرادی هستند که می توانند کمک کنند. ساختار اداری کشور سفارش محوره و خیلی تحت تاثیر دوستی ها و روابطه. خیلی راحت با استفاده از اینکار میتونید نظر خیلی ها رو به سمپاد جلب کنید.

3. استفاده از رسانه ها

رسانه هایی مثل روزنامه ها و سایت ها بهترین ابزار برای اعمال فشار از طریق افکار عمومیه. من به شخصه در مسئولین دیدم که به خاطر یک مقاله یا خبر مرتبط در سایت یا روزنامه ای ، دچار چالش میشن که چه جوابیه ای برای این افراد بنویسند. اگر سایت خبری تابناک رو ببینید ، گاها کامنت هایی در سایت داده می شوند که باعث میشن یک وزارت خانه جوابیه رسمی برای آن یک کامنت بفرسته. جریان اشتباه در تصحیح آزمون سمپاد هم که یادتون هست؟ این ماجرا باعث شد تا مسئولین به شدت تحت فشار قرار بگیرند و حتی به گونه ای بهانه ای شد برای برکناری آقای اژه ای. خلاصه اینکه ای که دستت میرسد ، مقاله ای خبری چیزی اگر توانستی در سایتی روزنامه ای چیزی منتشر بکنی ، حتما این کار را بکن.

* نکته مهم که همه باید رعایت کنیم اینه که بدونیم چی می خواهیم و چیزهایی مطرح کنیم که قابل طرح باشه. مثلا نریم پیش یک مسئول ارشد بگیم سمپاد رو منحل می کنند. خب اون مسئول برمیگرده میگه فعلا که سرجاشه و هیچ خبری هم نیست. خواسته هامون رو دقیق مشخص کنیم. بگیم ما میخواهیم محدودیت دریافت معلم از سایر مناطق برای مدارس سمپاد حذف بشه ، یا بگیم اجازه تغییر در تعداد واحد هایی درسی رو به مدارس سمپاد بدن ، یا اجازه تغییر زمان امتحانات و مسائلی از این قبیل.

کتابخانه ، دنیای زیبای مطالعه

شاید بگید:  “برو بابا حال داری ، ما همین جوریشم درس نمی خونیم چه برسه بریم کتابخونه ”

از بین دانش آموزان دبیرستانی معمولا کسی رغبتی برای استفاده از کتابخانه نداره. در دوران پیش دانشگاهی عده ای صرفا از روی اجبار کتابخانه را برای مطالعه انتخاب می کنند تا از هیاهوی منزل به دور باشند. من هم مثل خیلی از شماها در دوران دبیرستان هیچ وقت کتابخانه نرفتم . شاید حتی هرگز بهش فکر هم نکردم یا بهتر بگم به ذهنمم خطور نکرد. در دوران پیش دانشگاهی از سر اجبار مدتی در کتابخانه درس خواندم و تازه فهمیدم که ای دل غافل ، چه نعمتی را در این مدت نادیده گرفته بودم. اگر میدونستم که کتابخونه چقدر جای باحالیه ، تمام دوران دبیرستان رو کتابخونه میومدم.

کتابخونه جالی خیلی راحتیه برای درس خوندن. محیطی که توش قرار میگیرین محیط نسبتا ساکت و آرومیه. همه اطرافتون نشستن و دارن مطالعه می کنن. خود به خود تشویق میشین درس بخونین. روزهای اول حتما حوصله تون سر میره ، چون نه تلوزیونی هست ، نه کامپیوتری و نه یخچالی ! اما بعد از مدتی کاملا عادت می کنید. فقط باید کمی تحمل داشته باشید. بازدهی مطالعه تون خیلی بالا میره و تقریبا به تمام کارهاتون میرسین.

مهم ترین توصیه ام برای کسانی که کتابخونه میرن اینه که یک لیوان فلزی و تعدادی بسته قهوه همراهشون ببرن. هر 75 دقیقه یک بار از سالن مطالعه خارج بشن و هوایی تازه کنن و قهوه بخورند تا خوابشون نگیره. همیشه عده ای هستند که مداوم میان کتابخونه. حتما سعی کنید باهاشون دوست بشید تا حوصله تون سر نره.

البته خب همه خوششون نمیاد و نمیتونن دووم بیارن اما واقعا جای خوبیه اگر بتونید پای ثابتش بشید.

شاید باورتون نشه اما کتابخونه ای که من میرفتم دقیقا پاتوق بود. عده ای همیشه از صبح تا شب اونجا بودند. کتابخونه توی یک پارک بود. ظرفیت 150 نفریش معمولا کامل پر میشد و گاهی وقت ها جاپیداکردن سخت میشد.

دانش آموزان دبیرستانی ، مدتی امتحان کنید. مخصوصا المپیادی ها و درس نخون ها !

مدرسه بده ، برج تحویل بگیر

یک ایده ای به ذهنمان رسید و بررسی مختصری در مورد آن انجام دادیم. گفتیم تفکرات ذهنیمان را با شما نیز به اشتراک بگذاریم.

مدرسه های سمپاد در تهران به دو دسته کلی دخترانه و پسرانه تقسیم می شوند. اگر مدرسه های طلایه داران را در نظر نگیریم لیست مدارس به این شکل خواهد بود :

دخترانه : راهنمایی فرزانگان 1راهنمایی فرزانگان 2راهنمایی فرزانگان 3 –  دبیرستان فرزانگان 1دبیرستان فرزانگان 2دبیرستان فرزانگان 3

پسرانه : راهنمایی حلی 1راهنمایی حلی 2راهنمایی و دبیرستان حلی 3دبیرستان حلی –  پیش دانشگاهی علامه حلی تهران

مساحت زیربنای هریک از این مدارس بین 3000 تا 4500 مترمربع است. اگر متوسط مساحت این مدارس را 3500 متر در نظر بگیریم و قیمت متوسط هر متر زمین را برابر 2 میلیون تومان ، ارزش زمین تمام این مدارس ، حداقل 70 میلیارد تومان خواهد بود. اگر قیمت هر متر یک برج را 4 میلیون تومان در نظر بگیریم ، با 70 میلیارد می توان 17500 متر زمین در یک برج خرید. اگر هر طبقه برج را 1750 متر در نظر بگیریم ، می توانیم 10 طبقه از برج را بخریم.

حالا 10 طبقه داریم با مساحت 1750 متر در هر طبقه. اگر 250 متر از فضای هر طبقه را در نظر نگیریم ، 1500 متر باقی می ماند. هر کلاس درس به فضایی حدود 10 متر نیاز دارد. در نتیجه برای 150 کلاس در هر طبقه فضا داریم که در کل 10 طبقه می شود 1500 کلاس.

(بیشتر…)

سایت مدرسه

سایت های دخترانه و پسرانه ای که از سمپاد تهران در پست قبلی دیدید هرکدام به طور متوسط هزینه ای برابر با 1.5 میلیون تومان داشتند. برای 6 سایت دخترانه و 5 سایت پسرانه حدود 16.5 میلیون تومان پول صرف شده است. اگر سایت های متفرقه را هم حساب کنیم چیزی در حدود 17-18 میلیون تومان برای این سایت ها هزینه شده است. اگر یک نفر آشنا دوروبرتان هست که از سایت ساختن سردرمیاره ، بخواهید تا برآورد قیمتی از کل این سایت ها داشته باشد ، اگر فرد منصفی باشد به شما می گوید که با 1 میلیون تومن میتواند همین سایت ها را با امکاناتی خیلی بیشتر تحویل شما بدهد.

چرا این موضوع اینقدر مهم شده است که براش مطلب می نویسم؟ خب جوابش ساده ست. این همه هزینه ای که بابت این سایت ها پرداخت شده است ، دقیقا از جیب من و شما پرداخت شده. هدف این نیست که بگیم فلان مدیر اشتباه کردی چنین کاری کردی ؛ میخوام بگم آقایان مسئول ، خیلی راه های بهترین هست واسه خیلی کارها.

سوال من از مدیران مدارس این است که :

1. آیا در مدرسه ، شما برنامه نویس و طراح وب ندارید که می روید سراغ شرکت های متفرقه؟

2. آیا با کسی هنگام خرید این نرم افزار ها مشورت کرده اید؟

نکته ویژه در مورد سمپاد تهران اینه که تقریبا همه بچه ها برنامه نویسی بلدن. عده زیادیشون هم وب کار کردن. قطعا میشه کسانی رو بین فارغ التحصیلان و دانش آموزان پیدا کرد که حاضرند خیلی ارزان تر از شرکت های بیرون ، چنین سایت هایی را برای مدرسه راه اندازی کنند.

میدانم که برخی مسئولان و مدیران این وبلاگ را می خوانند. برایشان پیشنهاداتی دارم. امیدوارم در این مورد فکر کنند.

1. مشورت

با چند نفر متخصص مشورت کنید. چطور وقتی یکی مریض میشه میره پیش دکتر تا ببینه چطور خوب میشه؟ خوب شما هم وقتی یک کار خاص دارین می کنید ، با یک متخصص مشورت کنید.

2. اعتماد

به دانش آموزان و فارغ التحصیلان اعتماد کنید. اجازه بدین اونها هم نظر بدن. بهشون ارزش بدین. یادتون هست همه به شاه ایراد می گرفتند که چرا همه چیز رو داده دست خارجی ها؟ شما شاه مدرسه نباشد. امام باشید. یک کسی مثل علی نادعلیزاده وقتی میتونه یک سرور راه اندازی کنه تو مدرسه ، چرا نباید بهش اعتماد بشه؟

3. اتحاد

چه نیازی به این همه پراکندگی است؟ آیا با یک هماهنگی ساده نمی توان کل سایت های مدارس رو آورد روی یک سایت؟ یک سایت بزنید به آدرس tehransampad.com و بعدش به هر مدرسه یک بخش اختصاصی بدهید. مثل helli1.tehransampad.com برای مدرسه حلی یک. اینکار در کاهش هزینه ها فوق العاده موثره.

4. استفاده از سیستم های حاضر و آماده

در اینترنت لزومی نداره که شما برید پول بدید سایت طراحی کنند براتون. سیستم های رایگان وجود دارند که شما به راحتی می توانید از آن ها استفاده کنید. هر زمان هم بخواهید به شما در حل مشکلتان کمک می کنند. مثلا برای طراحی سایت سیستم های جوملا ، وردپرس و برای انجمن گفت و گو سیستم هایی مثل phpBB ، SMF و … وجود دارند که هم فارسی شده اند و هم رایگان هستند. فکر نکنید چون رایگان هستند سیستم های داغونی هستند. ( با یک متخصص مشورت کنید که توضیح دهد اینها چطوره سیستمشون)

5. محتوا

خیلی صادقانه عرض می کنم که سایت هر قدر هم عالی طراحی شده باشد و امکانات فوق العاده ای داشته باشد ، اگر محتوا نداشته باشد ، مفت هم نمی ارزد. مثل اینه که شما یک کتاب داشته باشی که از بهترین کاغذها ساخته شده باشه و بهترین طراحی توش به کار رفته باشد ، اما صفحات داخلش سفید باشه. به جای اینکه اینکه سایت مدرسه را بدهید دست کسانی که هیچی بلد نیستند و حال حوصله هیچ کاری را ندارند ، مسئولیت سایت را واگذار کنید به چند نفر از دانش آموزان و معلمان جوان. این افراد محتوای سایت را تکمیل می کنند. چرا آقای فرهاد مقیمی (مسئول المپیاد حلی) باید خبرهای المپیاد مدرسه را توی وبلاگ رده ب بلاگفا ، منتشر بکنه؟ یا کارگاه 88 فرزانگان وبلاگش روی سایت بلاگفا باشه؟

در آخرت فقط نمی پرسند که چرا فلان روز نماز نخوندی ؟ چرا به اون فرد توهین کردی؟ چرا دروغ گفتی؟ مطمئنن باشید که از شما  پرسیده میشه که چرا این همه از بیت المال خرج اضافی کردین؟

چیزی به نام سایت !

وجود وب سایت اینترنتی مدرسه ، از دیدگاه مسئولین مدرسه صرفا یک چیزی هست که بودنش خوبه . اصلا مهم نیست که وجود داشته باشه یا نه ؛ فقط شاید بودنش کمی به درد خورد. بیایید نگاهی به سایت مدرسه های سمپاد تهران داشته باشیم.

دخترانه : راهنمایی فرزانگان 1راهنمایی فرزانگان 2راهنمایی فرزانگان 3 –  دبیرستان فرزانگان 1دبیرستان فرزانگان 2دبیرستان فرزانگان 3

پسرانه : راهنمایی حلی 1راهنمایی حلی 2راهنمایی و دبیرستان حلی 3دبیرستان حلی –  پیش دانشگاهی علامه حلی تهران

متفرقه : سمینار 25 علامه حلی (seminar25.ir) – سمینار 26 حلی (seminar26.ir) – مسابقات حلی کاپ (hellicup.ir) – مسابقات حلی نت (hellinet.ir) – همایش فراوا (faramak.ir) – مدرسه مجازی فرزانگان (vrtschool.ir) – پایگاه دانش آموزی حلی (allamehelli.ir) – پایگاه دانش آموزی فرزانگان (farz.ir)

(سایت های حلی نت ، حلی کاپ و سمینار 25 دیگر وجود ندارند)

فکر کنم به همون چیزی که من فکر می کنم ، فکر می کنید.

لطفا تمام نتایج ، ایده ها و حرف هایی که بعد از دیدن این سایت ها به ذهنتان رسیده را در کامنت ها بگویید.