دروغ مثل اپراتور مشتق بر یک چند جمله ای عمل می کنه ، که با هربار گفتنش ، یک درجه از اعتبار و توان و عیار دروغگو کم میشه .
و وای از آن روز که دیگه چیزی واسه از دست دادن نداشته باشه
دسته: عمومی
ENJOY
من فکر می کنم اکثر ایرانی ها بد زندگی می کنند، یعنی از زندگی لذت نمی برند.
مثلاً با کارشان حال نمی کنن، در حالیکه بسیاری از خارجکی ها کلی با کارشون حال می کنن.
پست قبلی من راجع آنتی ویروس ها بود، چند روز پیش داشتم توی سایت ESET ول می گشتم که چشمم به این صفحه خورد(حتماً نیگا بندازین بهش!)
جداً کلی افسوس خوردم، این آقای Nigel Cook برای شرکتی که در آن کار می کند، یعنی ESET کلی آهنگ ساخته که این آهنگها جداً از آهنگ های خیلی از این خواننده های ایرانی بهتر است.
البته لذت بردن هم یک نوع هنر است، یعنی باید تمرین کنیم که لذت ببریم، مثلاً باید سعی کرد در همین ایران هم لذت برد! البته کمی سخت است ولی کار که نشد ندارد.. می شود !
خوب شما چه می کنید که به شما خوش بگذرد ؟
Time Stops
ناگهان زمان ميايستد!
و تو احساس ميكني كه به آن رسيدي… شايد هم او
زمان كه ميايستد هر چه زور ميزني نميتواني بدوي، دست دراز كني، برسي. فقط و فقط با تمام وجود ميخواهي آن را… شايد هم او را!
ولي تو ميبيني، هر يك لحظهي ديگري را هزاز لحظه فرصت داري…
و تو ميخواهي تمام استفاده را ببري.
پس به بدبختي نفسي عميق ميكشي. پلكي ميزني. و خيره ميشوي. هزاران بار خيره ميشوي!
تو خوشبختي چرا كه در هر لحظهي ديگري هزار بار خيره شدي، و هزار بار فكر كرده اي كه ممكن است برسي.
دست به زير چانه، هزار بار تا اعماقش ميروي، و عاشقتر ميشوي. هزار برابر!
راهي طولاني داري تا رسيدن! هزار برابر ديگران آن را احساس ميكني. ولي تو عاشقي. چندين هزاربار. و كيف ميكني، لذت ميبري و قلقلكت ميآيد.
معلوم نيست اين زمان تا كي ميخواهد خستگي در كند!
بجنب، تا ميتواني خيره شو و چشم بدوز، عميق شو، لذت ببر، عاشق تر شو! بجنب شايد لحظه اي ديگر زمان حركت را از سر گيرد.
Rubik’s Mirror Cube
بچه ها اين اون روبيك باحالس كه گفتم!
تو كاتالگش نوشته استراتژي بردشو پيدا كنين واسمون بفرستين!
اگه كسي علاقه داره به من بگه بياد تو گروه! دختر پسرشم فرقي نداره فوقش دو تا گروه مي شيم!
آخرشم اينجوري مي شه!
:دي
یکی با من حرف بزنه! حالم خوب نیست! اصلنننننننننن…!
آقا یا بابا یا آقا یا بابا یا آقا یا بابا یا آقا یا بابا یا …
هو الرحیم
می فهمی که آقا شده معلم ریاضیتون! تو از آقا خوشت نمیاد! چون حرف ها رو هی تکرار می کنه!
بغت تو همه! آقا میاد سر کلاس! تو می ترسی، بلند میشی! آقا با بچه ها تا می کنه و باهاشون راجع به ادب، عفت و … صحب می کنه! آقا فوق لیسانس ریاضی شریف بود و داشت دکتری می خوند! آقا خیلی مخ بود! آقا بچه های اهل فکر رو دوست داشت! آقا معلم بود واقعا! آقا ولی خیلی لاغر و رنجور بود! آقا غذا نمی خورد! ما دلمون برا آقا می سوخت، واسه آقا کیک قهوه می بردیم! بچه ها کم کم به آقا وابسته شدن! آقا خیلی با استایل بود! دیگه همه چاکر آقا بودن! آقا ولی دومم درس می داد! دوما ولی یه کم نامرد بودن! آقا اولارو خیلی دوس داشت! آقائم دیگه به بچه ها وابسته شده بود! آقا دیگه آقا نبود! آقا دیگه مثل بابا شده بود! آقا نگران بچه ها بود! آقا نه بابا! بابا با بچه ها دردو دل می کرد دیگه! بابا با بچه ها(ش) دردو دل می کرد دیگه! بابا رو ولی دوما ازش شکایت کردن! بابا با ناراحتی از بچه هاش خداحافظی کرد! بابا از بچه ها جدا شد! بچه ها از بابا جدا شدن! بابا دیگه تو مدرسه درس نمی داد! بابا تو خانه ی ریاضی بود دیگه! ولی جز چنتا از بچه ها کسی اینو نمی دونست! اون چنتا بچه هرروز که می رفتن مدرسه یه سر به بابائم می زدن! بابا خیلی خوشحال می شد! بابا ولی خیلی کار داشت! بابا هی جلسه داشت! بابا هی دورتر شد! بابا ولی هی آقاتر شد! آقا دیگه دوست بود! آقا ولی خیلی صمیمی بود هنوز! آقا واسه بچه هایی که توشون استعداد می دید خیلی وقت می ذاشت! بچه های آقا تو جشنواره ی ریاضی پژوهان جوان دوم شدن! آقا بجز ریاضی خیلی چیزا به بچه ها یاد داده بود!بچه های آقا خیلی قوی تر از بچه های دیگه بودن، از هر نظر! بچه ها خوشحال بودن! آقا به بچه ها خیلی افتخار می کرد! آقا می خواست تو خانه ی ریاضی به بچه ها کار بده! آقا قراره با کمک بچه ها یه کتاب بنویسه! بچه ها خوشحالن! آقا تو فکر…
.
.
.
پ.ن:
یک موقعی می شود که از خودت راضی ای، بعد به چه می اندیشی؟
یک موقعی می شود که فکر می کنی که از خودت راضی ای، آن موقع چه؟
یک موقعی می شود که دیگران از تو راضیند، بعد چه؟
بهترين برنامه هاي علمي رسانه تيم ملي
دوستان، … بهترين برنامه هاي علمي در رسانه تيم ملي را چه يافتيد؟ حرف سياسي فك نكنيد … ريلكس…نفس عميق…به پسرعمو هاي چارسوي علم فكر كنيد!
در اينجا مطلب ساده اي و صميمي و بي ادعا را كه از نظر ميگذرانيد در باب معرفي …شيش بخشه!چي؟توضيح واضحات!
بنظر من ، بترتيب مقاديري كه موقع ديدن ،گهگاه ، مرا به گاز زدن ديوار وا ميدارد!:
اول: شبكه چار: برنامه معرفت شباي قدر ويجه و ساير فوصول پنجشمبه ها 10 و نيم.(استاد ديناني…شيره!)
دوم:سخرانياي استاد الهي قمشه اي….عمرم رفت نفهميدم تايم پخش منظمش كيه…رندم ميزنم. هميشه از وسط ميگيرم.تا ميشينم استاد باي باي ميده زيرش مينويس ادامه دارد تا من گازرو بزنم!
سيم:شبكه چار: چارسوي علم :تيپ يك داره و دو. تيپ يك ظهرا موقع اخبار شبكه يك!…تيپ دو رو شبا هم داره…يا غروب…احتمال اينكه موضوع مورد علاقتون توش باشه يك به هفته…در كل هفته . تيپ يكش واسه زبونتون خوبه … زبون انگلندي تونو دراز ميكنه.
چهارم: كانال چهار:كتاب چار(!) ، نفس من بيده …سردردي چيزي شدين بشينين نيگاش كنين اينقد كه اين برنامه ارامش بخشه !مسكن. از بس كه كتاب كتاب ميكنن.و اعلام كتاباي جديد و منتخب قند تو دل ادم اب ميكنن. و گهگاه ، مقاديري حسرت، فرياد و فغان و و پا كوفتن و منم ميخام منم ميخام … دوشنبه ها ساعت 9 و نيم
5 :كانال چار : سينما چار ، مستند چار بويژه عيد نوروز …اونقد توپ ميشه كه اگر كنكوري باشين دوران طلايي رو به خاك سياه مينشونه.
شيش :شبكه اموزش: انسان و جهان…بهترين و خفن ترين مستندهاي در قيد حيات دنيا هر شب هر شب… جاي گاز زدن ديوار بيارش دوبلشه كه منو راهي بيابان نموده است …دوبلش اقاي ” ع ” نامييست!(حيف رمضونه) كه جاي 90 درصد شخصيتها و دانشمندا و مشاهير رو در ميياره و از صداي افتادن سيب نيوتون رو كلش (لوپ مشدد…پوك بوده؟!) تا گاليله در حال احتضار. ابدارچي و شيشه پاكن استوديو هم گاهي مي يان كمكش جاي جيمز واتسن و ماكس پلانك نطق ميكنن….ترجمه هم مرا گسيخته است…نظريه نسبيت خاص را گويند…نظريه خصوصي نسبت!..كلن فرح بخشه شديد!
هفت :كانال يك: اين شبها سر شب ميذاره شبهاي قديم اخر شب از شنبه تا چارشمبه …جاي ديواربگازش حضور اميرخاني بعنوان مهمان تو تيزرش بود…اين شب ها.
هشت: كانال چار : فرجه:جمعه ها لنگ ظهر(نميدونم الانم هست يا نه)…اقاي آسمان شب درباره موضوعات علمي كشوري با مهمان مي حرفه و گهگاه به سوالاي من در حوضه چرا ما نداريم چرا نمي كنيم چرا نمي كنيد براي علم كشور از زبون مسولين و دست عنداركاران (!) جواب ميدن (با ماهيت به گردن يه جاي ديگه انداختن)
نه: كانال چار: اردي بهشت …پنج شنبه ها لنگ ظهر(به گمانم)…گه گاه گفتگو سازنده مي يان اساس.
ده : كانال سه(!) : نه جومونگ نيست…نودم نيست…جفتش امواتشونو بيامرزه. يه سري مستنده ماله يه تيمه جوون كه گه گاه به فاصله هاي چندماه و تو تايم رندم ميذاره … گهگاه ساعت هاي سه و چهار رويت شدن…يه بار با اردو جهادين ، يه بار سفر استاني هيئت گاورمنت ، يه بار با المپياديا در روستاها! يه بار كانون اصلاح و تربيت دخترا…تيمارستان…اينجورياس…سوژه ها رو هم كه دارين لذا وعده گازتون محفوظه.
ده پريم:شبكه دو: شبكه كودك و چغله… اينو خالي ميذارم تا هر وقت كسي ديد” باب اسفنجي” رو ميذاره بگه بذارم بقيه مستفيض بشن .جاش محفوظه.
يازدهم: كاسياس !!
ياراي ذخيره: برنامه صفاريان پور با احراي آقاي آسمان شب دوشنبه ها 10…گفتگوهاي دو قدم مانده به بوغ خروس با اجرا صالح علا جان! هر شب هر شب…چارسوق كانال 4 ميان وعده اي وقتو بيوق شبكه چار با پخش انيشن كوتاه با سليقه شبكه چار،ارتباط ايراني با اجرا ميرفخرايي 5 شنبه ها ده…هوم…پس معرفتو كي داره!؟
——-
ميدونم تكراريه ،دو تاشم كه تازه باشه بازده ارسال رو نود حساب ميكنم!