به نام خدا
سلام
امشب یک سری مطالبی نوشته بودم (با همان اسمی که در عنوان آمده) ولی به خودم آمدم و از نوشتن آن خود داری کردم. ( )
در نتیجه فقط دو تا شعر می گذارم که دومی دلنشین تر از اولی است:
سوگواران تو امروز خموشند همه / که دهان های وقاحت به خروشند همه
گر خموشانه به سوگ تو نشستند رواست / زانکه وحشت زده ی حشر وحوشند همه
آه از این قوم ریایی که در این شهر دو رو / روز ها شهنه و شب باده فروشند همه
باغ را این تب روحی به کجا برد که باز / قمریان از همه سو خانه به دوشند همه
ای هر آن قطره به ز آفاق هران ابر ببار / بیشه و باغ به آواز تو گوشند همه
گرچه شد میکده ها بسته و یاران امروز / مهر بر لب زده وز نعره خموشند همه
به وفای تو که رندان بلاکش فردا / جز به نام تو و یاد تو ننوشند همه