بهترين برنامه هاي علمي رسانه تيم ملي

دوستان، … بهترين برنامه هاي علمي در رسانه تيم ملي را چه يافتيد؟ حرف سياسي فك نكنيد … ريلكس…نفس عميق…به پسرعمو هاي چارسوي علم فكر كنيد!
در اينجا مطلب ساده اي و صميمي و بي ادعا را كه از نظر ميگذرانيد در باب معرفي …شيش بخشه!چي؟توضيح واضحات!
بنظر من ، بترتيب مقاديري كه موقع ديدن ،گهگاه ، مرا به گاز زدن ديوار وا ميدارد!:
اول: شبكه چار: برنامه معرفت شباي قدر ويجه و ساير فوصول پنجشمبه ها 10 و نيم.(استاد ديناني…شيره!)

دوم:سخرانياي استاد الهي قمشه اي….عمرم رفت نفهميدم تايم پخش منظمش كيه…رندم ميزنم. هميشه از وسط ميگيرم.تا ميشينم استاد باي باي ميده زيرش مينويس ادامه دارد تا من گازرو بزنم!

سيم:شبكه چار: چارسوي علم :تيپ يك داره و دو. تيپ يك ظهرا موقع اخبار شبكه يك!…تيپ دو رو شبا هم داره…يا غروب…احتمال اينكه موضوع مورد علاقتون توش باشه يك به هفته…در كل هفته . تيپ يكش واسه زبونتون خوبه … زبون انگلندي تونو دراز ميكنه.

چهارم: كانال چهار:كتاب چار(!) ، نفس من بيده …سردردي چيزي شدين بشينين نيگاش كنين اينقد كه اين برنامه ارامش بخشه !مسكن. از بس كه كتاب كتاب ميكنن.و اعلام كتاباي جديد و منتخب قند تو دل ادم اب ميكنن. و گهگاه ، مقاديري حسرت، فرياد و فغان و و پا كوفتن و منم ميخام منم ميخام … دوشنبه ها ساعت 9 و نيم

5 :كانال چار : سينما چار ، مستند چار بويژه عيد نوروز …اونقد توپ ميشه كه اگر كنكوري باشين دوران طلايي رو به خاك سياه مينشونه.

شيش :شبكه اموزش: انسان و جهان…بهترين و خفن ترين مستندهاي در قيد حيات دنيا هر شب هر شب… جاي گاز زدن ديوار بيارش دوبلشه كه منو راهي بيابان نموده است …دوبلش اقاي ” ع ” نامييست!(حيف رمضونه) كه جاي 90 درصد شخصيتها و دانشمندا و مشاهير رو در ميياره و از صداي افتادن سيب نيوتون رو كلش (لوپ مشدد…پوك بوده؟!) تا گاليله در حال احتضار. ابدارچي و شيشه پاكن استوديو هم گاهي مي يان كمكش جاي جيمز واتسن و ماكس پلانك نطق ميكنن….ترجمه هم مرا گسيخته است…نظريه نسبيت خاص را گويند…نظريه خصوصي نسبت!..كلن فرح بخشه شديد!

هفت :كانال يك: اين شبها سر شب ميذاره شبهاي قديم اخر شب از شنبه تا چارشمبه …جاي ديواربگازش حضور اميرخاني بعنوان مهمان تو تيزرش بود…اين شب ها.

هشت: كانال چار : فرجه:جمعه ها لنگ ظهر(نميدونم الانم هست يا نه)…اقاي آسمان شب درباره موضوعات علمي كشوري با مهمان مي حرفه و گهگاه به سوالاي من در حوضه چرا ما نداريم چرا نمي كنيم چرا نمي كنيد براي علم كشور از زبون مسولين و دست عنداركاران (!) جواب ميدن (با ماهيت به گردن يه جاي ديگه انداختن)

نه: كانال چار: اردي بهشت …پنج شنبه ها لنگ ظهر(به گمانم)…گه گاه گفتگو سازنده مي يان اساس.

ده : كانال سه(!) : نه جومونگ نيست…نودم نيست…جفتش امواتشونو بيامرزه. يه سري مستنده ماله يه تيمه جوون كه گه گاه به فاصله هاي چندماه و تو تايم رندم ميذاره … گهگاه ساعت هاي سه و چهار رويت شدن…يه بار با اردو جهادين ، يه بار سفر استاني هيئت گاورمنت ، يه بار با المپياديا در روستاها! يه بار كانون اصلاح و تربيت دخترا…تيمارستان…اينجورياس…سوژه ها رو هم كه دارين لذا وعده گازتون محفوظه.

ده پريم:شبكه دو: شبكه كودك و چغله… اينو خالي ميذارم تا هر وقت كسي ديد” باب اسفنجي” رو ميذاره بگه بذارم بقيه مستفيض بشن .جاش محفوظه.

يازدهم: كاسياس !!

ياراي ذخيره: برنامه صفاريان پور با احراي آقاي آسمان شب دوشنبه ها 10…گفتگوهاي دو قدم مانده به بوغ خروس با اجرا صالح علا جان! هر شب هر شب…چارسوق كانال 4 ميان وعده اي وقتو بيوق شبكه چار با پخش انيشن كوتاه با سليقه شبكه چار،ارتباط ايراني با اجرا ميرفخرايي 5 شنبه ها ده…هوم…پس معرفتو كي داره!؟

——-
ميدونم تكراريه ،دو تاشم كه تازه باشه بازده ارسال رو نود حساب ميكنم!

hsl,aowdj

اصولاً بر این فکر بودم که اسم ها، با شخصیت ها خیلی جور در می آیند !

البته نمی دانم که اسم است که روی شخصیت یارو تأثیر می گذارد و یا اخلاقی که از آن شخص می بینیم اسمش را تحث تأثیر قرار می دهد(البته مثال نقض هم داریم، گیر ندین الکی دوباره !) چون از بچگی با آن اسم صدا می شده، شاید در شخصیتش تأثیر بگذارد، مثلاً اگر از بچگی به شما آشغال بگویند؛ شخصیت جالبی به خود می گیرید.

مثلاً “امیرحسین” برای من اصولاً به یک سری ویژگی های شخصیتی و حتی فیزیک منتهی می شود !

این افراد معمولاً چهارشانه هستند(کسانی که اسمشان امیرحسین است !)

به هر روی شما چه فکر می کنید ؟

یه مطلبی هم هست، روی ادامه مطلب کلیک کنید…

(بیشتر…)

مکعب روبیک

مکعب روبیک (Rubik’s Cube) یک پازل مکانیکی است که در سال ۱۹۷۴ توسط ارنو روبیک مجسمه ساز و پرفسور معماری در کشور مجارستان اختراع شد.

مکعب روبیک در چهار نوع مختلف وجود دارد: ۲×۲×۲ که به مکعب جیبی معروف است، ۳×۳×۳ رایجترین مکعب روبیک، ۴×۴×۴ که به انتقام روبیک معروف است، و در آخر نوع ۵×۵×۵ یا مکعب حرفه‌ای. نوع ۳×۳×۳ آن که رایجترین آنهاست نه سطح مربع شکل در هر طرف دارد، در مجموع پنجاه و چهار سطح می‌شوند که به اندازه بیست و هفت مکعب کوچک به هم چسبیده فضا را اشغال می‌کند. سطح مکعب روبیک را شش رنگ پوشانده‌است، هر وجه یک رنگ. مخترع آن نام مکعب جادویی را برای آن انتخاب کرد که در سال ۱۹۸۰ با نام مکعب روبیک در جهان پخش شد و می‌توان گفت که پرفروش ترین اسباب بازی جهان است.

مرتب کردن ان مکعب کاری بسیار و جالب ولی در عین حال طولانی و وقت گیر است. خیلی ها نمیتوانند بعد از به هم ریختن مکعب دوباره درستش کنند. برای همین من می خواهم الگوریتم مرتب کردن مکعب رو  اینجا قرار بدم :دی

(بیشتر…)

گذر زمان

سلام به همگی

این روزها تو این ماه عزیز خدایی که خیلی مهربونه میخواد بزنه تو پره ما و نمیدونم شاید میخواد مارو به خودمون بیاره و بگه بابا بنده ی من چند ساله داری راهو اشتباه میری .

خدایا دوست دارم ، چون همیشه به فکر منی . این روزا که این فیلم پنجمین خورشید پخش میشه گرچه فیلم مضخرفیه از نظر ظاهری اما وقتی تو متن ماجرا فرو میری میبینی که چه مطلب مهمی رو داره بیان میکنه . من نمی دونم اگه جای محسن بودم به کدوم زمان میرفتم ، گذشته یا آینده.

قطعا گذشته ، چرا که میتونستم گذشته رو جبران کنم و دیگه اشتباهاتم رو تکرار نکنم  اونوقت دیگه نیازی به رفتن به آینده هم نداشتم چون مطمئن بودم که آینده روشن خواهد بود. امام حیف و صد حیف که این یه رویا بیشتر نیست و محقق نمیشه .

اما خدا همه ی راه ها رو نبسته و میگه همین حال رو بچسب و درستش کن که آینده ت روشن باشه . میگه توبه کن و به سمت من بیا ، یکی از موقعیتهاش هم شبهای قدره و من میخوام از این موقعیت خوب خوب استفاده کنم . چرا که نمیخوام اوون لحظه ای که میمیرم در حسرت این باشم که چرا از این فرصتها که در زمان حال پیش اومد و من میدونستم که راهو عوضی رفتم برای درست کردن راهم و خودمو در مسیر قرار دادن استفاده نکردم.

بهتون التماس میکنم و ازتون خواهش میکنم که تو این شبها برای

سلامتی و ظهور امام زمان

پیشرفت مملکتمون

سلامت اخلاقی خودمون و خانوادمون

و عاقبت بخیری همدیگه دعا کنیم.

 

و در پایان ازتون میخوام که این شعر بسیار زیبا رو بخونید

طی شد این عمر تو دانی به چه سان / پوچ و بس تند چنان باد دمان / همه تقصیر من است این که خود می دانم / که نکردم فکری / که تعمق ننمودم روزی / ساعتی یا آنی / که چه سان می گذرد عمر گران

 کودکی رفت به بازی به فراغت به نشاط / فارغ از نیک و بد و مرگ و حیات / همه گفتند کنون تا بچه است / بگذارید تا بخندد شادان / که پس از این دگرش فرصت خندیدن نیست / بایدش نالیدن / من نپرسیدم هیچ / که پس از این ز چه رو نتوان خندیدن! / نتوان فارغ و آسوده ز غم ، همه شادی دیدن /همچو مرغی آزاد هر زمان بال گشودن! /  سر هر بام که شد خوابیدن!/ من نپرسیدم هیچ که پس از این ز چه رو بایدم نالیدن؟

 

هیچ کس نیز نگفت زندگی چیست؟ / چرا می آییم؟ / بعد از این چند صباح به کجا باید رفت ؟ / به چه سان باید رفت ؟ / با کدامین توشه به سفر باید رفت ؟ / من نپرسیدم هیچ / هیچ کسی نیز نگفت

 نوجوانی سپری گشت به بازی به فراغت به نشاط ، فارغ از نیک و بد و مرگ و حیات / بعد از این باز نفهمیدم هیچ / که چه سان دی بگذشت / لیک گفتند / که جوان هست هنوز / بگذارید جوانی بکند / بهره از عمر برد کامروایی بکند / بگذارید که خوش باشد و مست / بعد از این باز او را عمری هست

 یک نفر بانگ برآورد که او /  از هم اکنون باید فکر فردا بکند / دیگری آوا داد / که چو فردا بشود فکر فردا بکند / دیگری گفت / همانطور که رفت دیروزش / بگذرد امروزش  /بگذرد فردایش

 با همه این احوال / من نپرسیدم هیچ که چه سان دی بگذشت ؟ / آن همه قدرت و نیروی عظیم /  به چه ره مصرف گشت /  نه تفکر، نه تعمق و نه اندیشه دمی / عمر بگذشت به بی حاصلی و مسخرگی / چه دانی که ز کف دادم مفت / من نفهمیدم و کس نیز مرا هیچ نگفت  / قدرت عهد شباب /  می توانست مرا تا به خدا پیش برد / لیک بیهوده تلف گشت جوانی

هیهات!               

 آن کسانی که نمی دانستند / زندگی یعنی چه ،راهنمایم بودند / عمرشان طی می گشت بی خود و بیهوده  / و مرا می گفتند که چو آنان باشم / که چو آنان دائم / فکر خوردن باشم  فکر گشتن / فکر تامین معاش / فکر ثروت باشم / فکر همسر باشم

کس مرا هیچ نگفت / زندگی خوردن نیست / زندگی ثروت نیست / زندگی داشتن همسر نیست / زندگانی کردن / فکر خود بودن و غافل از جهان بودن نیست 

ای صد افسوس که چون عمر گذشت معنیش فهمیدم!!!!!!!!!……………………………………..

 حال من می فهمم هدف از زیستن این است رفیق / من شدم خلق که با عزمی جزم پای از بند هوا ها گسلم  پای در راه حقایق بنهم / با دلی آسوده / فارغ از شهوت و آز و حسد و کینه و بخل / مملو از عشق و جوانمردی و زهد / در ره کشف حقایق کوشم / شربت جرات و امید و شهامت نوشم / زره جنگ برای بد و ناحق پوشم / ره حق پویم و حق جویم و پس حق گویم / آنچه آموخته ام بر دگران نیز نکو آموزم / شمع راه دگران گردم و با شعله ی خویش / ره نمایم به همه ، گر چه سراپا سوزم / من شدم خلق که مثمر باشم / نه چنین زائد و بی جوش و خروش / عمر بر باد و به حسرت خاموش

ای صد افسوس که چون عمر گذشت معنی اش فهمیدم / حال می پندارم کین دو سه روز از عمرم به چه ترتیب گذشت / کودکی بی حاصل / نوجوانی باطل / وقت پیری غافل/ به زبانی دیگر/ کودکی در غفلت / در جوانی شهوت / در کهولت حسرت .

یا علی

 

شبیه سازهای مجازی صحنه جرم

یک صحنه جرم را تصور کنید:
بازجویان و کارشناسان پلیس برای روشن شدن شرح اتهام بایستی صحنه جرم را مورد بررسی قرار دهند اما معمولا صحنه جرم برای زمان کوتاهی حفظ می‌ماند مخصوصاَ اگر جرم در یک محیط عمومی رخ داده باشد. بازجویان باید هر چه می‌توانند زودتر و بیشتر اطلاعات کسب کنند. هم چنین عکاسان پلیس باید از زوایای مختلف در مدتی که صحنه جرم پا برجاست عکسبرداری کنند. تصاویر باید واضح و دقیق باشند تا بازجویان بتوانند از روی آن‌ها به خوبی تحقیق کنند و یا حتی این تصاویر بتوانند در دادگاه ارائه شوند.
کار سختی است و علاوه بر انرژی و وقت زیادی که می‌برد ممکن است چیزی از قلم بیفتد یا مدرکی فراموش شود.
امروزه در بعضی جاها پلیس‌ از دستگاه شبیه سازی مجازی برای به تصویر کشیدن و باز سازی صحنه جرم به روش دیجیتالی، استفاده می‌کند. چندین کمپانی تعداد بیشماری روش ابداع کردند که به وسیله آن‌ها بازجویان می‌توانند صحنه جرم را پس از باز سازی در کامپیوتر بارها و بارها تکرار کرده و نگاه کنند. این شبیه سازی کامپیوتری مانند بازی‌های کامپیوتری می‌ماند. برخی دیگر از سیستم‌ها عکس‌های مختلف را روی هم سوار می‌کنند و یک محیط 360 درجه مجازی ایجاد می‌نمایند. پلیس‌ها در اقصی نقاط جهان فهمیده‌اند این محیط های مجازی می‌تواند به بازجویان در روند کشف حقایق کمک کند.
در دهه 90 میلادی فضاهای مجازی مانند یک شایعه در همه جا از اخبار گرفته تا کارتون‌ها، برسر زبان‌ها بود. ولی همگان فهمیدند که فضا های مجازی آن‌طور که می‌پندارند سرگرمی نبوده و تقریبا مانند یک مد زود گذر می‌باشد. ولی خوشبختانه دیدگاه محققان و کارشناسان این‌طور نبوده و از محیط‌های مجازی بعنوان ابزاری مفید استفاده شد و همین باعث گردید مدل‌های جدید و کاملتری از فضاهای مجازی تولید شود.
شبیه‌سازی کامپیوتری
اولین شبیه سازی مجازی صحنه جرم در مدل‌های کامپیوتری ایجاد گردید که در آن اندازه‌ها به دقت توسط باز جویان اعمال شده و شامل ابعاد مختلف از صحنه بود. بازجویان می‌بایست اطلاعات دقیق را در آن وارد کنند تا بتوان رابطه بین موارد مختلف صحنه جرم را کشف نمود. برنامه‌های آن زمان بسیار حساس بود طوریکه اگر اطلاعات کاملا دقیق داده نمی‌شد صحنه جرم به هیچ عنوان با صحنه اصلی جرم مطایقت نداشت. برای نیل به این منظور بازجویان از دستگاه‌های دقیقی مانند فاصله سنج لیزری و دیگر ابزارها استفاده می‌کردند. عکاسان هم می بایست عکسهای لازمه را تهیه می‌کردند. با کمک این داده‌ها و مراحل زیر صحنه جرم بازسازی می‌شود.
اطلاعات به کامپیوتر داده می‌شد و توسط برنامه یک تصویر سه بعدی از محیط ساخته می‌شد. برنامه دیگری، وسایل و حتی بدن افراد را شبیه سازی می‌کرد. این برنامه گاه در حافظه کمکی خود تصویر برخی اشیاء معمول را داشت و با جایگزینی آن‌ها به عمل شبیه سازی سرعت می‌بخشید.
زمان و پول دو عامل مهم در تبدیل شبیه سازی مجازی به ابزاری مفید بودند. البته برنامه‌های اولیه نیاز به یک کاربر متخصص داشتند و همچنین تصویر مجسم و کاملی به بازجویان نمی‌دادند. پلیس به برنامه‌ای نیاز داشت با فرآیند یادگیری آسان‌تر و گرافیک بالاتر.
امروزه بسیاری از شرکت‌های نرم افزاری پیشنهاد ساخت برنامه‌هایی را دارند که می‌تواند به صورت اتوماتیک اتاق را شبیه سازی کند و در حافظه کمکی خود دارای اشکال بسیاری از وسایل مختلف می‌باشد. اکثر این برنامه‌ها حتی می‌تواند پدیده‌های متحرک را هم شبیه سازی کنند. مانند مسیر حرکت یک گلوله یا مسیر پاشیده شدن خون. یکی دیگر از قابلیت‌های مهم سری جدید این برنامه‌ها این است که می‌توان از هر زاویه‌ای صحنه را مورد بررسی قرار داد که این قابلیت می‌تواند حدس‌های بازجویان را دقیقتر کند. برخی از برنامه‌ها حتی انیمیشن‌سازی هم دارند که به بازجویان کمک می‌کند تئوریهای خود راجع به صحنه جرم را آزمایش کنند، در نتیجه تئوریهای اشتباه به راحتی حذف می‌شود. کاربرد دیگر انیمیشن‌سازی در مورد شهود است که به آنان کمک می‌کند از شهادت خود اطمینان حاصل کنند و یا حتی گاهی شهود با دیدن صحنه‌های انیمیشن اتفاق خاص دیگری که در صحنه جرم واقع شده را به یاد می‌آورند.ولی هنوز هم یکی از ضعف‌های مهم این برنامه‌ها نیاز به یک کارشناس برای پیاده سازی اطلاعات بر روی برنامه است که گاه امکان دارد پیاده سازی غلط بازجویان و شهود را گیج کند و باعث از دست رفتن اطلاعات مهمی شود.
فوتوگرامتری
راه دیگر بازسازی صحنه جرم روش فوتوگرامتری است. فوتوگرامتری تکنیکی است بدین صورت که کامپیوتر عکس‌های مختلف را روی هم سوار می‌کند و یک تصویر360 درجه تحویل می‌دهد. بیننده می‌تواند دورتا دور را ببیند در این روش دوربین مخصوص را روی سه پایه می‌گذارند که می‌چرخد و دوربین به‌صورت متوالی عکس می‌گیرد این عکمس‌ها در کامپیوتر با هم ادغام می‌شود و چند بار ویرایش می‌گردد تا تصویر بدون درزی به شما بدهد. این روش از روشی که یک نفر از قسمت‌های مختلف عکس بگیرد و بعد با هم ادغام شود با کیفیت‌تر است. در این روش نیازی به تخصص نیست و عکس‌ها در برنامه‌ی ملموس با هم ادغام می‌شوند و سریعتر می‌باشد هم‌چنین در این روس عکس‌ها کاملاَ واقعی‌اند و بارجویان با وسایلی اشتباهی گیج کننده و یا درکر خطاهای شبیه سازی سرو کار ندارند البته از معایب این روش این است که از هر زاویه‌ای نمی‌توان به صحنه نکاه کرد و فقط از جایی که عکس‌ها گ فته شده دید داریم. هم‌چنین فاصله‌ها آنچنان که باید و شاید رعایت نمی‌شوند و تصویر سه بعدی نداریم.
امروزه نرم‌افزارهایی بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرند که نیاز به سخت افرارهای گران و مخصوص نداشته باشنئد مثلاَ برای عکس برداری از یک دوربین ساده هم بشود استفاده کرد و نیاز به سیستم گرانی نباشد
سوال مهمی که در اذهان عمومی شکل می‌گیرد این است چرا پلیسی که سالها با روش‌های عادی به بررسی صحنه‌های جرم می‌پرداخت ناگهان هزینه زیادی را تقبل و شبیه سازی مجازی را وارد سیستم خود می‌کند؟ دلیل مهم این کار تسریع در حل پرونده و دقت در نتیجه گیری در مورد پرونده‌ها‌ست و اینکه پلیس می‌بایست به سیستم‌های جدید و قابل‌تری مجهز می‌شد تا درصد اشتباهات پایین بیاید و از امکانات زیر بهره برد:
1. نشان دادن تمامی اتفاقات بر روی صفحه مانیتور که به بازجویان کمک می‌کند تا با پدیده‌ها مانوس‌تر شوند.
2. توانایی تست کردن تئوری‌ها به صورت انتمیشن.
3. اطمینان شهود از شهادتشان و یا حتی یادآوری اتفاقی از یاد رفته در صحنه جرم.
4. توانایی ارائه انیمیشن‌ها و صحنه‌ها در غالب مدرک به دادگاه.

اصل این مطلب مال سایت howstuffworks.com هست ولی من خودم چند سال پیش مطلبو ترجمه کردم. عالم باحالی دارن این نرم افزارا !!!

فضای باز سیاسی،توسعه علمی-سیاسی-اقتصادی

بسمه تعالی

اگر شما فردی منتقد و با منطقی درست باشید و بهترین نقدها را انجام دهید تا زمانی که فضای باز سیاسی وجود نداشته باشد شما هیچ گونه کاری نمی توان انجام دهید/.

فضای باز سیاسی اینگونه تعریف میشود:

– ایجاد جو انتقاد سالم

– سعه صدر منطقی از طرف دولت

– محیط سالم گسترش تفکر سالم

– نگاه با دید باز به مسائل

— ایجاد انتقاد سالم :

متاستفانه این جو در کشور ما به کلی از بین رفته است/.

و اگر کسی بخواهد انتقاد بجایی انجام دهد دیگران او را نهی می کنند و میگوینند نکنی این کا رو این قدر بهت تهمت ضد انقلاب ،اغتشاشگر ضد امنیت ملی ، منافق میزنن  که دیگه اصلا حال انتقاد نمیمونه واسش/.

جو الان کشور ما بیمار است و این بیماری ترس از انتقاد است /.

–سعه صدر از طرف دولت :

ابتدا لازم به ذکر است منظور من از دولت افرادی است که در یک بازه زمانی سیاست های کلی رو تعیین می کنند/.

در هر انتقاد دو اصل وجود دارد : 1- منطق و ادبیات منتقد  2-سعه صدر و ادبیات انتقاد شونده /.

اگر هر دو این عوامل باشد انتقادی سالم معنا پیدا میکند ولی اگر یکی از دو عامل نباشد به هیچ عنوان انتقادی سالم نخواهد بود و به تدریج جامعه به سمت دیکتاتوری حرکت میکند/.

— محیط سالم گسترش افکار سالم :

هرکس می تواند هر عقیده ای داشته باشد و با ازادی کامل عقیده خود را حفظ کند(انا هدیناه سبیل اما شاکرا و اما کفورا)/.

اما همانطور که از تیتر موضوع معلوم است دو عامل داریم : محیط سالم – افکار سالم /.

در زمانی این امر تحقق پیدا میکند که افکار سالم باشد /.

به طور مثال : نمی شود افکار شیطان پرستی و یا خشونت را ترویج داد پس افکار نیز تعریف و حدودی دارد که در پست بعدی با نام حدود ازادی کامل بررسی خواهیم کرد /.

اما متاستفانه ما بطور کامل این حرف را قبول نداریم : یه سزی ادم طرفدار فلان کاندید نشستن تا طرفدار یه کاندید دیگه میاد مگن عجبا باز طرفدار … اومد و در مقابل او واکنش میدهند /.

چرا نباید به این جمع بندی برسیم که بنشینیم و هم دیگه رو به این اعتقاد برسونیم که این اقا بدرد این پست نمی خوره به جای واکنش های پوچ ؟؟؟ /.

شهید بهشتی زمانی که احزاب با طرز تفکر های غلط مثل حزب توده دور گرفته بودند شروع به دست مباحثه های منطقی  زیادی میزد و خیلی ها به این حرکت اعتراض کردند و در جواب ایشان فرمود : (( یا عقیده من درست است یا عقیده انها میشینیم بحث میکنیم  اگه حرف من حقه اونها متقاعد میشن اگه نه من متقاعد میشم ))  -تفکر حال میکنی-

–نگاه به مسائل با دید باز :

هر کلمه رو میشه دو جور خواند و یا هر اتفاقی رو میشه چندین برداشت ازش کرد/.

یک نفر میاد میگه چرا مسلمانان باید به یک طرف نماز بخونن خدا که همه جا هست ؟ ولی یکی میاد میگه همه ما میدونیم خدا همه جا هست اما برای حفظ وحدت واتحاد در عین تفاوت در اعتقادات هر فرقه به یک سمت عبادت میکنیم/.

یا در همین اتفاقات اخیر افراد گفتن اقا توی انتخابات  تقلب شده قبل از اینکه به طور کامل برایش اثبات کنیم که شده یا نشده گرفتن و بردن بعدشم گفتن این افراد منافقن و می خواستن انقلاب مخملی کنن !!!چرا نیومدیم بگیم که چون این افراد درگاهی برای اعتراض نداشتن به خیابان امدند و یا هزاران دیدگاه دیگر و هنوز هم به جمع بندی واضحی نرسیدیم/.

[چشم ها را باید شست/جور دیگر باید دید]

>>>>>امروز فضای سیاسی در کشور ما …؟؟؟!!