رضا امیرخانی را با کلی ژانگولربازی (بخوانید شامورتیبازی) پیدا میکنیم و در دفتر کارش با او قرار میگذاریم.

دفتری که بسیار به ذهن صاحبش نزدیک است و به همان اندازه بی‌نظم و دوستان میدانند که در هر بی‌نظمی‌های ، نظمی یافت‌ می شود باز هم مثل ذهن صاحبش.

پسر امیرخانی هم در این مصاحبه همراه و هم قدم با پدر است…

لطفاً یک بیوگرافی از خودتون به ما بگید.

من متولد 27 اردیبهشت 52 هستم. سال 63 وارد علامه حلی شدم. سال 70 مکانیک دانشگاه شریف قبول شدم. وارد کارای فنی و صنعتی شدم. بیشتر تو رشته هوافضا، که 4-3 سال تو این رشته بودم. اون زمان، زیرِ نظر مهندس غفاری، از فارغ‌التحصیلای مدرسه، به همراهِ دو دوستم، آقایان مهندس امیرحسین سماکار و دکتر بابک امیرپرویز، یک هواپیمای یه‌نفره هم ساختیم بعد هم یک هواپیمای دونفره طراحی کردیم که به جایی نرسید. وقتی که اون پروژه هواپیمای دونفره انجام‌نشد بیکار شدیم و اومدیم تو مدرسه شما  کارگاه مکانیک و در حقیقت بخشِ پژوهشی رو راه‌اندازیکردیم. اون کارگاه مکانیک اون سال سه تا پروژه داد. یکیش گلایدر خورشیدی بود. یکیش سیمیولیتور پرواز بود و یکی هم کاری بود که انجام نشد و موفقیت آمیز نبود البته (!).  گلایدر خورشیدی اون سال تونست تو خوارزمی مقام کشوری بگیره و سیمیولیتور پرواز مقام استانی. یه دو سالی هم بنابراین تو علامه حلی مشغول اینجور کارها بودیم. اون دورهای که تقریباً مردد بودم که کار فنی رو ادامه بدم یا نه. بعد از اون تو رشته خودم کار فنی انجام دادم. یه دورهای هم آینه خورشیدی برای مناطق محروم ساخته بودیم که به عنوان تنور ازش استفاده بکنن. به رشته تحصیلیم خیلی علاقه مند بودم و در کنارش کار ادبی هم میکردم. شروع کار  ادبی ما برمیگشت به شبهای شعر انقلاب اسلامی تو علامه حلی. و ما همه‌مون به این نتیجه رسیدیم که بیایم شروع کنیم به شعر گفتن. آقای آشتیانی و دوستان دیگه مثل آقای ناصرزاده، آقای روحانی، آقای مهدی‌زاده این کارو راه انداختن. اونجا سالی یه بار می اومدیم شعر می گفتیم. و این درواقع شروع کار ادبی حرفهای ماها بوده. بعد از اون من از شعر به سمت داستان کشیده شدم و اولین داستانی که نوشتم داستانی بود به اسم اِرمیا که قبلش توی نشریه‌ی «روایت»، که مال استعدادهای درخشان بود، در میاومد. میخوام بگم همه‌چیز ما از علامه حلی شروع‌شد. یکی دو تا کتاب نوشتم و آروم‌آروم کتاب هام معروفتر شد از کارای فنیام. مجبور شدم برم سراغ نویسندگی.

(بیشتر…)