پیشنوشت : در این نوشته قصد ندارم از کاندیدای خاصی حمایت کنم یا بر ضد هر کدامشان حرف بزنم . تنها قصد دارم دلایل خویش برای شرکت در دهمین دوره انتخابات جمهوری اسلامی ایران بیان کنم
فکر می کنم دو دسته عمده هستند که انتخابات را تحریم می کنند . یکی کسانی که معتقدند رای دادن به معنای بخشیدن مشروعیت به نظام جمهوری اسلامی ایران است و دیگر کسانیکه باور دارند انتخابات در ایران سوری و نتیجه اش از پیش تعیین شده است .
شاید روش رای ندادن برای زیر سوال بردن یک حکومت روش خوبی باشد ، اما خوشبختانه و یا متاسفانه در ایران جواب نمی دهد . در ایران همواره گروهی هستند که می روند رای می دهند و آنقدر این گروه زیادند که آمار و ارقام خوبی به دست می آید . اگر فرض کنیم این گروه هم وجود نداشت باز هم تحریم انتخابات در این دوره کار درستی نیست . این دوره زمانی است که همه (حتی شبکه های ضد نظام ) مردم را تشویق به شرکت در انتخابات می کنند . سیاست مداران بیشتر از آنکه از تبلیغ کسی را بکنند تبلیغ شرکت در انتخابات را می کنند و همه کسانی که در دوره های قبل شناسنامه ی خود را پاک نگه داشته اند قصد کرده اند در این دوره سرنوشت مملکت را تغییر دهند .
در دور قبل بسیاری از دوستان انتخابات را تحریم کردند . اما وقتی نتیجه ی انتخابات معلوم شد همه شکه شدند که چه کسی به احمدی نژاد را داده است. احمدی نژاد با 17 ملیون رای بر سر کار آمد و خاتمی با 20 وچند ملیون رای ، اما آیا می توانیم بگوییم مشروعیت احمدی نژاد از خاتمی کمتر بود و او غیر مردمی بود ؟ آیا چون احمدی نژاد چند ملیون رای کمتر داشت نتوانست در خارج ایران کاری از پیش ببرد ؟ احمدی نژاد هم بسیار مردمی بود و هم در خارج از ایران بسیار گرد و خاک کرد . پس با شرکت کردن یا نکردن شما و فامیل هایتان در انتخابات نه مشروعیت نظام زیر سوال میرود نه مشروعیت رئیس جمهور .
گروه دوم گروهی هستند که معتقد به از پیش تعیین شده بودن نتیجه ی انتخابات هستند . متاسفانه من نمی توانم با اطمینان جواب این گروه را دهم که خودم هم قسمتی از وجودم با آنها هم عقیده است . اما رای می دهم چون قسمتی دیگر از وجودم که شاید از قسمت اول هم کوچکتر باشد دارد فریاد بر می آورد که نه چنین نیست . تنها کسی می تواند به قطعیت بگوید نتیجه انتخابات از پیش تعیین شده است که خودش در کار تغییر آرا و تقلب باشد و بقیه همه بنابر منطق احتمال حدس هایی می زنند . فرض کنیم 80 در صد احتمال دارد که نتیجه انتخابات از قبل تعیین شده باشد ، آیا امید به آن 20 در صد کافی نیست برای آنکه به پای صندوق رای برویم ؟ مگر چه قدر کار سختیست یک رای دادن ؟ شاید سرنوشت یک کشور به رای ما باشد .در ضمن فراموش نکنیم که اگر شرکت در انتخابات حد اکثری باشد تقلب کردن در آن سخت تر است .
خواهرم ، برادرم شاید برایت مسخره به نظر بیاید اما رای هر کداممان سرنوشت ساز است . سرنوشت کشوری و عالمی در دست ماست . اگر آخرت را قبول دارید شک نداشته باشید در آن دنیا از شما سوال خواهد شد که در روز انتخابات چه کردی . 30 سال پیش امثال پدران و مادران ما برای نام جمهوری کشته شدند ، جمهوریتی که نمادش همین برگ رای ماست . 8 سال جوان های هم سن وسال ما کشته شدند تا این جمهوری حفظ شود . آنها جان خود را دادند و شما حاضر به دادن یک رای نیستید ؟ پاک نگاه داشتن شناسنامه در این دوره مایه ی افتخار نیست ، مایه ننگ است . ایران ما در وضعیتی نیست که به آن بی توجهی کنیم . اگر همه ی مردم به پای صندوق های رای روند و بیاندیشند و رای دهند شک ندارم که فرد اصلح رئیس جمهور می شود . اما اگر سکوت کنیم همانند دوره های قبل که سکوت کردید و کسی رئیس جمهور شد که با آن مخالف بودید حق اعتراض ندارید .
دوستان ، عزیزان 22 خرداد روز مهمی در سرنوشت این کهن مرز و بوم است . اگر از وضعیت فعلی راضی هستید ، اگر سرنوشت کشورتان برایتان اهمیتی ندارد ، اگر برای خون شهدا ارزشی قائل نیستید در خانه های خود بنشینید ، ماهواره هایتان را نگاه کنید ، چرندیات voa را باور کنید و عرق سگی نوش جان کنید شاید در عالم مستی به آزادی خود برسید . اما اگر از وضعیت فعلی ناراضی هستید و برای کشورتان روز های بهتری می خواهید از جای خود برخیزید و از حق رای دادن خود دفاع کنید . کسانی که می خواهند رای ندهید دوستان شما نیستند . حق دادنی نیست ، گرفتنی است دوستان ، پس بسم الله …
پی نوشت : این نوشته رو نوشتی است از مطلب وبلاگ شخصی ام به همین نام . می توانید اصل مطلب را در این آدرس هم مشاهده کنید .