من نمی دانستم مردمان مسلمان این شهر، جبرئیل را به جرم فاحشگی (!) سنگ سار می کنند!
هر چند مردم شهر هم نمی دانستند که جبرئیل شب ها فقط پیام آور صلح برای مردم است..
من نمی دانستم که جبرئیل هم اشک می ریزد..
من نمی دانستم که شبنم سرد اشک، غنچه ی لبان او را پژمرد..
ولی می دانستم که پیامبر نیستم که جبرئیل برایم پیامی بیاورد..