وقتي كه يه روز خيلي سخت سخت با يه درس بيخود و بي دليل كه صعودي ايم يا اكيدا صعودي شروع شد و البته دقتي كه بايد لازم بداري كه تابع اكيدا صغودي يا نزولي 1-1 بوده ولي نه بالعكس!!
و پس از تنها اندكي آرامش فكر كني كه دختر مسيحي در نقطه اي از دنيا كه در دين خود بسيار مومن اسن چه جاهليست؟؟
و در نهايت باز بدين رسي كه مهم نيست چه بوده اي و چه كرده اي!!قصد انسان بودن مهم نيست بلكه اين نام دين توست كه اسلام باشد كار تمام است و تمام نيات پاك!!
و اگر مسيحي باشي و كاري كني از كجا اطميناني هست كه كارت درسته ؟؟ابن ملجم هم فكر ميكرد كار درستي ميكند!
و سوالي نميدانم خنده دار؟؟تفكر برانگيز؟؟
-خانوم؟تو بهشت حوصله آدم سر نميره؟
كه جدا اگه ابديتي باشه كه تو نميتوني به هيچ وجه بودنشو و بدون زمان بودنو درك كني ، و قرار باشه تو توي اين ابديت باشي،كه نه كاري و نه گزارشي و نه در حال حاضر كه برگه اي گذر نام زير دستت باشه كارگاهي(!) جدا چه ميكني؟؟؟؟؟؟؟
(البته با فرض وجود تمام موارد خوب بودن!!)
و البته در ادامه آموختي روشهاي پيدا نودن كتاب براي مايي كه از ابتدا مجبور به استفاده از سيستم مسخره بسته بوده ايم و يادداشت برداري كه زمان به روز شدنش به دوران دانش آموز بودن معلم مدرس درس باز ميگردد!!
و همراه با سوالاتي موازي كه “انسان بايد آدميت بياموزد يا آدم انسانيت؟؟(با عرض پوزش به دليل به كار بردن كلمات شيواي فارسي در مصدر هاي عربي!!)
و فيلترهايي بسي جالب.مانند سايتها كه حرف X فيلتر ميباشد،كلمات كليدي در:ذرتشت،مقاله بوده و گاهي به شل سيلور استاين هم ميرسد!
و در آخر فقط نوشتن براي نشان دادن گذري از آفتاب به انساني كه براي خود و ميل خود نشريه مدرسه را بدين نام منتشر ميكند!!
….فقط و فقط جلساتي همزمانو ديدن آدمهاي سيمي و …است و شنيدن ايده هايي كه تماما داراي عدد 8(به روايتي و دلايلي عدد سمپاد!)عنكبوت-آدم سيمي ميباشند كمي اميد ميدهد به از خاطر بردن تمام تابعهاي اكيدا صعودي و نزولي تا فقط صبح سه شنبه!
.
.
.
هذيان!!