اين پست فقط يك انتقاد است؛ از خودمان كه شايد ديگر از ما گذشت و از شما كه اكنون مي توانيد اين وضعيت را اصلاح كنيد.
چند روز پيش با يكي از دوستان دور، كه دانش آموخته علامه حلي است صحبت مي كردم. او مي گفت: “مهمترين ويژگي سمپادي هاي كرج لجبازي آن هاست.” و اين ذهنم را مشغول كرد…
همين لجبازي باعث سو استفاده خيلي ها شمده است. مثل دكترشاكري، خاني (دبير عربي)، آموزشگاه قلم چي، باشگاه نجوم، پژوهشسراي معلم و بچه هاي مراكز ديگر و خيلي ها كه در اين مجال كوتاه فكرم به آن ها قد نمي دهد.
صحبت من، لجاجت بين دو مركز پسرانه و دخترانه نيست (كه البته اين هم جاي بحث دارد) بلكه همين لجبازي ها در ميان خودمان، در ميان ما ومعاونانمان براي اين موضوع كفايت مي كند. خودتان؛ خودتان يك بار بنشينيد و يك بار فكر كنيد “لجبازي“تان كجا ها بوده و آيا همين لجبازي باعث پسرفت، افت و يا حتي از بين رفتن خيلي چيز ها نشده است؟
و سوالي كه احتمالا بتوانيد در اين جا به آن پاسخ دهيد اين است كه آيا با اين وضعيت مديريتي در سمپاد و آموزش و پرورش، ما دانش آموزان و دانش آوختگان نبايد به جاي لجبازي هاي بي جا به فكر پيشرفت و يا حداقل خراب تر نشدن اين سمپاد عزيز باشيم؟