پاسخ : سوتیها
دختر خالم و شوهرش اومده بودن خونمون عید دیدنی, یه کم خوب با اینا رو در وایسی داریم
مامانم چای تعارف کرد و بعدش منم اومدم که یه بار تو عمرم فعال باشم و اینا..قند و پولکی اوردم تعارف کنم
جلوی شوهر دخترخالم گرفتم گفتم بفرمایید
اونم گفت:نه ممنون
من:نه خواهش میکنم بفرمایید...