ای در دل من، میل و تمنا، همه ی تو
وندر سر من، مایه سودا، همه ی تو
هر چند به روزگار در می نگرم
امروز همه ی تویی و فردا همه ی تو
مولانا
وندر سر من، مایه سودا، همه ی تو
هر چند به روزگار در می نگرم
امروز همه ی تویی و فردا همه ی تو
مولانا
Mojo
بانگ‌ها ارسال‌ها رسانه اطلاعات شخصی
-
شما سن اون زن برزیلی هم رد کردی!
میشه درمورد جنگهایی که دیدید توضیح بدید؟
سلام، پروفایلتون خیلی گوگولیهههههه
=)))
بشکن سبو و کوزه ای میرآب جان ها
تا وا شود چو کاسه در پیش تو دهان ها
بر گیجگاه ما زن ای گیجی خردها
تا وارهد به گیجی این عقل ز امتحان ها
ناقوس تن شکستی ناموس عقل بشکن
مگذار کان مزور پیدا کند نشان ها
ور جادویی نماید بندد زبان مردم
تو چون عصای موسی بگشا برو زبان ها
عاشق خموش خوشتر دریا به جوش خوشتر
چون آینه ست خوشتر در خامشی بیان ها
مولانل
هایل
مکن بد که بینی به فرجام بد
ز بد گردد اندر جهان نام بد
نگر تا چه کاری، همان بدروی
سخن هرچه گویی همان بشنوی
تو تا زنده اي سوی نیکی گرای
مگر کام یابی به دیگر سرایممنون بابت ناشناسا !
اون دختره هست مال آیسلند
mojo you little sh-
بازم رفتی تو فاز این کسشرا؟
یلدات مبارک‌کوچولو
ای بابا از کجا لو رفتم؟((:
من کجام خطرناکه به این مهربونی.....
گفتم غم تو دارم، گفتا غمت سر آید
گفتم که ماه من شو، گفتا اگر برآید
گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز
گفتا ز خوبرویان این کار کمتر آید
حافظ
آخه نخودچی کشمش؟
چرا ؟
سبز خروسی چجوریه
ماییم که از باده ی بی جام خوشیم
هر صبح منوریم و هر شام خوشیم
گویند سرانجام ندارید شما
ماییم که بی هیچ سرانجام خوشیم
مولانا
____
مکن بد که بینی به فرجام بد
ز بد گردد اندر جهان نام بد
نگر تا چه کاری، همان بدروی
سخن هرچه گویی همان بشنوی
تو تا زنده اي سوی نیکی گرای
مگر کام یابی به دیگر سرای
فردوسی
(ربطی ندارن شعرا باهم ولی جفتشون قشنگن)
بشنو از نی چون حکایت می‌کند
از جدایی‌ها شکایت می‌کند
کز نیستان تا مرا ببریده‌اند
از نفیرم مرد و زن نالیده‌اند
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگویم شرح درد اشتیاق
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویش
چه گوگولی ام
پروفایل جدید
ز نیرو بود مرد را راستی
ز سستی کژی زاید و کاستی
خرد رهنمای و خرد دلگشای
خرد دست گیرد به هر دو سرای
فردوسی -
بارگذاری…
-
بارگذاری…
-
بارگذاری…