اومدم خطاب به علی پاشا بگم "ایش پسرهی ایکبیری تو تا کانادا برو بعد پز بده" که بعد از این که دیدم عسل با چهار،پنج سال سن کمتر از من شاغل بوده، تصمیم گرفتم برم کشک بخرم بسابم. کسی آش می خواست بپزه کشکش با من.