چه جالب فکر می کردم فقط من اینجوریم
خب میشه گفت راه حلش اینه که هیجانی رفتار نکنی ، یعنی همیشه مکث کنی ، فکر کنی بعد یه کاریو انجام بدی یا حرفی رو بزنی ، یا از قبل با خودت اتفاقاتی که ممکنه بیوفته رو مرور کنی و یه آمادگی رفتاری داشته باشی
بعضی موقعا هم خب واقعا دست خود آدم نیست و یه کارایی میکنه و یه حرفایی میزنه که بعدش ... میگه این چه کاری بود
زیاد سخت نگیر ، یعنی هم بگیر هم نگیر
به گذشته فکر نکن چون فایده ای نداره و خودتو سرزنش نکن ، به جاش سعی کت کنترل آیندتو داشته باشی
دمتم گرم!
به یه سری فکت های دیگه جز اینا هم رسیدم
اول اینکه هیچوقت شوخی نکن
احترامشونو نگهدار تا احترامتو نگهدارن
اگه بی احترامی کرد جوری واکنش نشون بده که بفهمه خوشت نیومده و اگه بازم تکرار کرد، قحطی ادم نیست که! ولش کن یکی دیگه که با شعور باشه رو پیدا کن
هیچوقت از علاقه هات تا حد ممکن حرف نزن
ولی بازم اعتقاد دارم که شاید اگه زمان بگذره همونطور که ارمغان گفت، خیلی از چیزا رو میفهمم، با تجربه کردنشون و درک کردن اونا
خیلی هاش حل میشه.^-^