پاسخ : سوتیها
یه بار با دوستم دعوام شده بود که بهم زنگ زد گوشی رو برداشتم و داد زدم:
-هان چیه؟ مرض داری هی زنگ میزنی من دیگه با آشغالی مث تو کار ندارم.
یه دفعه یه صدای کلفت از پشت گوشی اومد:
-سلام داداش آشغال مرض دار هستم. آشغال مرض دار پیش تو نیست؟
منو...
پاسخ : سوتیها
اینم سوتی دبیر زیستمون:
لطفا یه خودکار سرمه ای یا آبی به من بدید 8-}
--------
بازم از دبیر زیست:
لطفا اونایی که کشیدند شکل رو هم یاد داشت کنند ;D :o :-/
--------
می خواستم به دوستم بگم اندکی در زیر این باران بمان گفتم:
اندکی در زیر این باران ببار :)) :))
پاسخ : سوتیها
یه بار رفتم پشت یه عابر بانک به خیال اینکه دوستام پشتم ایستادند کلی شکلک در آوردم و گفتم:
-بچه ها اسم اینا چیه؟ من که تا حالا از اینا ندیدم.
بعد رومو کردم به دوستام که چشمتون روز بد نبینه دیدم یه پسره وایساده پشت سرم و هرهر به من میخنده
:-s :-s :-s :-s :-s :-s :)) :)) :)) :))...
پاسخ : سوتیها
دوستم نمره ی بدی گرفته بود و داشت گریه میکرد و به من می گفت:
-یعنی من در این حد خر و احمقو نفهمم؟؟؟؟
منه که اصلا تو باغ نبودم گغتم:
-نه دیگه در اون حد!!!!!
;)) ;)) ;)) ;)) ;)) ;)) 8-|
پاسخ : تا حالا ضایع شدین؟
یه بار با مامانم رفته بودم بیرون یه پسره چشم ازم بر نمیداشت و بهم گفت:
-خوشگل خانوم خوبی؟
مامانم برگشت بهش گفت:
-خوب هم باشه به تو مربوط نیست
پسره با تعجب نگاهمون کرد.هندست رو از گوشش در آورد و رو به مامانم گفت:
-شما چیزی فرمودید خانم؟
مامانم که بد جور ضایع شده بود...
پاسخ : سوتیها
من تو عمرم خیلی مسخره بازی در میارم والبته سوتی هم زیاد میدم اینم یکی دیگه از سوتی هام امید وارم از این سوتی ها ندید.:
یه بار برای خاله ام خواستگار اومده بود منم به در یکی از اتاقا تکیه داده بودم و داشتم سعی می کردم پسره رو ببینم که چشمتون روز بد نبینه در اتاق باز شد و من پهن شدم...
پاسخ : سوتیها
سلام بچه ها اینم یه سوتی پایه:
سوم راهنمایی که بودیم یه کتاب فارسی کف کلاس افتاده بود من هم بی خیال وارد شدم که پام رفت روی کتاب و پخش زمین شدم من که نمیدونستم معلم تو کلاسه داد زدم:
-کدوم خری کتابشو انداخته وسط کلاس؟
معلممون گفت: -من!!!!!از دستم افتاد.