پاسخ : آشعار "آهنگ"
حرفهایم بوی تکرار گرفته است
مهربانی نیست
لطف نیست
احساس نیست
گل های نرگس پژمرده اند
باد صبا نیز بی وفا شده است !
دریغ از مژده ای
دریغ از بوی بهاری
هنوز نفس باد صبا هیچ جا را مشک فشان نکرده است !
هنوز هیچکس نمیداند در چه مختصاتی است...
پاسخ : نخستین همایش نجوم مشهد
ایول
یعنی اینقد مهم بوده که از شهرای دیگه اومدن؟؟؟؟
آخه من دیدم بدون اینکه مقاله یا دست سازه بدم دارن به زور بهمون میگن حتما برین
یه فکر دیگه کردم...!
پاسخ : آشعار "آهنگ"
اتفاقا فقط تو پر من زد که میزمو پر کرده بودم
بی شخصیت جامو عوض کرد......خیلی دل پری دارم ازش
ولی بدتر از همه اینه که خودشو خیلی صمیمی میگیره با ادم و حس مهربون بودن بهش دست میده
ولی خوب اینم یکی از نشونه های مانیکه دیگه!!!!!!!!!!!
پاسخ : آشعار "آهنگ"
به من گفت امیر پور از سر خشم که چند بایدت سر کنم با بحران
چراcirculation نمیخوانی؟ در آن چه هست که میشوی حیران؟
کسی بجز من نفهمیده ست مطلب را چرا حل نمی کنید این نقصان؟
گر به دانشگاه خواهی دندان را...
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی
تو روی وزن شعرات کار میکنی؟؟؟یا وقتی از دلت میاد بیرون موزون هست؟؟!
آخه من اگه بخوام رو وزنش کار کنم میتونم ولی دیگه به دلم نمیچسبه چون به زور و ضرب اومدم یک شعر سرودم....
پاسخ : آشعار "آهنگ"
عودی اودی بود به فرزانگان
پارتی اسبقی داشت در آن آشیان
خاطرش از داشتن شوی آزاد بود
جایگهش ایمن و آباد بود
نه غم آب و نه غم یونجه داشت
بود گدا ، رفیقی شاهانه داشت
نه گله ایش از فلک نیلفام
نه غم ما و نه پروای عزل
از همه بیگانه از "دیانی" نه !
در دل خردش غم و تشویش...
کلبه ای از جنس چوب
با بوی پیراهن یوسف
شد گلستان
سبدی از جنس گریه
با بوی موسی
شد وصال
سنگ هایی از جنس نور
باسرور
شد عروج
اینک این قلب یخی
میتواند بزند گل ها را گره؟!
می تواند تا زمان هستی شببو ها
زندگی را بچشد؟!
می تواند بشود مرگ زمان؟
می تواند بشود تسراکی
در راستای زمان؟!!
می تواند بشوید کینه ها...
بچه با ادب یعنی پاستوریزه؟!
تو این روزا بی ادبی جزئی از احساس آدما محسوب میشه (به گفته ی بعضیا!)یعنی وقتی آدم عصبانی میشه میتونه هر فحشی که به دهنش رسید بگه،تو جمع دوستاش هر چی به ذهنش رسید بگه(شاید برای خودنمایی یا برای تظاهر به بزرگی)و فقط تو جمع افراد پاستوریزه (با ادب)سعی میکنه جلوی خودشو...
میدونی از تموم این ستاره های آسمون بزرگ این گنبد سیاه فقط یکی از اونا مال توئه . وقتی یه شب بری ستاره تو ببینی ولی پیداش نکنی تازه می فهمی که ستاره ات عمرش سر اومده اون وقته که می فهمی این آسمون زیبا حتی یک ستاره هم نمی خواد بده به تو !می فهمی که چقدر تنهایی ولی با خودت میگی اشکال نداره یکی...