چن روز پیش دیدم واو چقد @Lushato توی ذهنم شبیه به شخصیتِ آلبدو توی انیمه اُورلُرد هست و منو یادِ اون میندازه...
منظم و مغرور و جذابه ولی با کسی که دوسش داره فوق العاده مهربون و خاکیه و میتونه راحت باشه پیشش.
حتی چهره ای هم دقت میکنم تا حدودی شبیه عه.
فصل چهارم اورلرد این تابستون داره میاد و...
حتما شما هم شده که انیمه، فیلم یا سریالی ببینید و با خودتون بگید که واو این چقد شبیه فلان آدمِ واقعی زندگیمه و تو حین دیدن انیمه هی بهتون یاداوری شه که این شخصیت همون آدمه. حتما پیش اومده. حالا اینجا جاییه که اگه قبلا فیلم یا انیمهای دیدین و شخصیتش شبیه یکی از کاربرای اینجاست میتونین شخصیت و...
مهساها رباتند :))
یه دورهای بود همه میگفتن یکی از مهساهای سایت انقد کارای خفن میکنه و عجیب غریبه وجود خارجی نداره و یه رباته.
تا اومد تهران و لمسش کردن و وجودش رو تایید کردند دوستان :))
امینها داداشند. @A M I N @Amin rouhi
هر چی دوست داشتم که اسمش امین بوده بهم وایب برادر بزرگتر (یا کوچکتر) رو داده و کلا حس میکنم خیلی داداشگونه با مشکلات برخورد میکنند :"
برای ریرا سرود سال 96 و اوهام سال 97 واقعا وویس خوبی پیدا نکردم و چیزی که دارم کیفتیش ضعیفه و اسکیپش میکنم.
پس بریم که چکاو بشنویم :"
چکاو 98-99:
چون سیمای شفق، پدیدار آمد در بند نظر
فروغ رویش درحال گذر؛ ندایی از غروب آخر بشود فریادش
آن دم، تاریکی، راهش را مییابد، تا کم کم جان گیرد از نور...
پِژواکِ فرزانگان
به نقل از سرودحلقهی فرزانگان :
پِژواک 95-96 :
[۰۰:۰۴_۰۰:۳۲]چرخشی در زمان، خوابی بیپایان
این جهان، در خاموشی تا بیکران، صدایی میپیچد
راوی زمان، میخواند
افسون حیات، میداند
راز سرنوشت،جاودان
قصهگوی خوابشان، میسراید :
[۰۰:۳۳_۰۱:۰۲] همراه و همپیمان
سوی فرداها
آرام...
و شاید پَرَن
به نقل از سرودحلقهی فرزانگان :
پَرَن ۹۴-۹۵
[۰:۰۶]آفاق، پشت سر
آسمان، در نظر
روشنای صبح پیش روی او
ابر تار در گذر
[۰:۱۸]صد ستاره روییده
هفت نور گرم تابیده
در سکوت سرد گردون
نام پرن پیچیده.
[۰:۳۱]رویایی روشن در دستش پرن
اعجاز فریاد بی سخن
ستاره های این تبار [۰:۵۵]
هرکجای این...
هماکنون نبض
موسیقی
حرکت :
نبض (سرود سال ۹۴ - ۹۳)
["۰۰:۱۲] نبض قدم ، در خاک راه
["۰۰:۲۳] بانگ نفس ، در ساز باد
["۰۰:۳۵] زنجیرهای ، بیانتها
["۰۰:۴۹] در هر کران ، ["۰۰:۵۱] تکرار ِ ما ...
["۰۰:۵۴] با هم اما هر کس تنها ...
["۰۰:۵۹] دردی خاموش ، ضرب پاها
اصرار ِ زخم بر تن ِ خاک ...
["۱:۱۱] نشان...