پاسخ : نظرتون درباره ی شهری که توش زندگی می کنید؟
وای از دست همدان اصن دوسش ندارم وقتی تو خیابون راه می ری مردمش جوری نگات می کنن انگار داری جنایت می کنی
ولی در کل طبیعتش رو خیلی دوست دارم عشقه
پاسخ : گند هاي دوران كودكي
یه بار من 5 سالم بود خونه تنها بودم
می خواستم مثلا ماست بخورم ولی ظرفش با جاش خالی شد رو فرش
منم مثلا اومدم پاکش کنم بد تر با کف دو تا دستام مالیدمش روی فرش خلاصه خیلی گند کاری شده بود
یهو یه فکری به سرم زد خودم نشستم روش تا وقتی مامانم بیاد مثلا فکر می کردم اون جوری...
پاسخ : خودکشی
منم همین طور خیلی بهش نزدیک شدم شاید هم اصن داشتم بهش می رسیدم
ولی الان که فکرش رو می کنم می بینم این دو روز زندگی دنیا ارزشش رو نداره که جهنم رو اون دنیا بخوای واسه ی خودت بخری
وای چه کار احمقانه ای داشتم می کردما!!!
پاسخ : ترس از مرگ
من همیشه دوست داشتم زود تر بمیرم چون می دونم که هر چی بیشتر زندگی کنم بار گناهام سنگین تر می شه ما که بالاخره می خوایم بریم اون دنیا و تا ابد زندگی کنیم پس چه بهتر که راحت تر و سبک تر از این دنیا کوچ کنیم و بریم
وای اصلا فکر کردن به ین که اون دنیا پایانی نداره تو درکم نمی گنجه...
پاسخ : تقلب
یه بار دوستم درس نخونده بود واسه امتحانه ترم اول مادربزرگش فوت کرده بود منم دلم سوخت گفتم من بهت می رسونم گفت فقط ریز ننویسی بتونم از پشت ببینم گفتم باشه خلاصه سر جلسه ان قدر کلمه ها رو گنده نوشتم که از شیش متری داد می زدن بعدا که ورقمو معلم تصحیح کرد می دونین بهم چی گفت؟
گفت ببینم...
پاسخ : معلم های فراری
یه بار دوره ی راهنمایی این قدر شلوغ کردیم معلممون از پسمون بر نیومد آخرش فرار و بر قرار ترجیح داد رفت بیرون منتظر بود که ساکت شیم بدوییم بیرون دنبالش ما هم با پرویی تمام دست می زدیم و می خندیدیم جوری شد که جلسه ی بعد نمی خواست بیاد سر کلاس ما که با وساطت مدیر اومد...!!!!
پاسخ : فکر میکنی چقد جرئت داری؟
فقط اینو بگم که تو مدرسه ی ما هیشکی جرئت نداره از کلاس معلم ریاضیمون جیم بزنه یه روز ما 8 ساعتی بودیم غیر از یکی از ناظمای عنقمون که 40 و اندی سالشه و هنوزم فکر می کنه که یه دختر بیست و خورده ای سالست وفکر ازدواج به سرش نزده البته شایدم زده ولی خب با وجود ای...
پاسخ : مشکلات دانش آموزان با کادر مدرسه
اه اه اه آخه این چه وضیه دیگه دروغ هم تا این حد؟
ما صبحا اگه تا قبل از هفت و 40 دقیقه نرسیم مدرسه تاخیر می خوریم
ناظممون هم برای اینکه آتو از ما داشته باشه انظباتمون رو کم کنه 10 دقیقه ساعتشو کشیده جلو و تا می رسیم مدرسه با یه تاخیر تو دفترش ازمون...
پاسخ : سوتیها
امروز از معلم هندسمون همون که هفتاد سالشه پرسیدیم ببخشید سوالای تشریحی تست اون کلاس چی بود؟ گفت همش مثه هم بود بعد خودش نفهمید داره چی می گه گفت همش مثه هم بود ولی خیلی با هم فرق می کرد یهو کلاس ترکید.
پاسخ : ورزشکار های سایت
سلام دوستای خوبم
منم توی هر ورزشی که تونستم یه سرکی کشیدم شنا و فوتسال و پینگ پنگ و بسکت و والیبال گرفته تا اسکیت و هاکی تقریبا شنا و والیبال و اسکیت و هاکی رو هم حرفه ای کار کردم تا چند وقت پیش هم عضو تیم هاکی لیگ برتر همدان بودم
پاسخ : فروغ فرخ زاد
من عاشق شعرای فروغم یه حس خیلی نو و قشنگ بهم می دن
باز هم قلبی به پایم افتاد
باز هم چشمی به رویم خیره شد
باز هم در گیر و دار یک نبرد
عشق من بر قلب سردی چیره شد
پاسخ : شعر برای سرود ملی سمپاد
بچه ها منم ممکنه بتونم تو کار آهنگش بهتون کمک کنم البته قول نمی دم چون نمی دونم چطور از آب در بیاد در هر صورت شعر رو زود تر بگید تا رو آهنگش کار کنیم.
پاسخ : مازنده ایم یا زندگی میکنیم ؟
ای کاش زندگی کردن هم مثه زنده بودن این قدر آسون بود ولی من فکر درصد کمی از افراد اند که زندگی کردن رو تجربه کردن با وضعیتی که تو این دوره و زمونه به وجود اومده زندگی کردن کار هر کسی نیست ولی ما به ناچار همگی زنده بودن رو تجربه کردیم
پاسخ : یه ترانه که جدیدا سر ساعت فیزیک گفتم!(سارا_ناز)
آخه مشکل فیزیک نیست مشکل معلمشه که خیلی غیر قابل تحمله یه آقاییه به نام غیبی که 10 تای من هیکلشه!!!!!!!!!!!
پاسخ : ورزشکار های سایت
سلام بچه ها جون! من این تاپیک رو زدم تا دوستای ورزشکارو قهرمان خودمونو بشناسیم هر کس دوست داشت این جا مدال هایی رو که در هر سطح و رشته ای آورده بنویسه تا آخرش بهترین رو از بین خودمون انتخاب کنیم
برای نمونه هم خودم اول از همه می گم
10 تا مدال (5 تا نقره 5تا طلا) در...