پاسخ : پَـــــ نه پَــــــ
مامان میگه: فردا ساعت چنده امتحانت؟
میگم : ساعت 4
میگه:4 بعد از ظهر؟
میگم : پـَــــ نه پـَـــــ 4 صبح گذاشتن که نماز صبح رو هم به جماعت برگزار کنیم به امامت استاد سلیمانی ، شما هم خواستی بیا ;D
پاسخ : boys over flower(پسران بهتر از گل)
من وقتی میدیم هی دوس داشتم قسمت بعدیشو ببینم...
اون موقع دوسش داشتم اما الان که فک میکنم می بیم فقط و فقط برای وقت گذرونی خوبه ^-^ :-"
پاسخ : جایگاه سمپادیا در خانواده
مامان بابای منم جدیدا رو سمپادیا خیلی حساس شدن و میگن دیگه نرو ... :o :o
بعد می گفتن حداقل هفته ای 2 بار برو :o
بیشتر از وقتی حساس شدن که گفتم adslبگیرین می گفتن تو با کارت 24 ساعت تو اون سایت پلاسی adsl بگیریم دیگه نمیشه از پای کامپیوتر جمت کرد... X-(
منم قول...
پاسخ : خاطرات روز اول
چه روز خوبی بود...
اولین باری بود که مقنعه سرم می کردم...
بامقنعه کج و معوج ازدر خونه که داشتم می رفتم بیرون پسرهمسایمون رو دیدم خوشحال و خندان گفتم حمیدرضا منم دیگه بزرگ شدم دارم میرم مدرسه <:-P <:-P
گفت خیلی خوشحالی نه؟
گفتم آره بابا دیگه بزرگ شدم خوشحال نباشم؟ B-)
گفت...