نتایج جستجو

  1. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها تو نمازخونه بودم.چادرمو کشیده بودم رو سرم که موهامو درست کنم که یکی هولم داد.بعدش گفت:معذرت میخوام.منم که نمیدیدمش گفتم:مثل شتر راه میری معذرت خواهی هم میکنی؟؟!!!چادرمو دادم بالا دیدم مدیرمونه که داره هاج و واج نگام میکنه!!!!منم با سرعت جت از نمازخونه زدم بیرون ;D
  2. آرزوی دوران بچگی!

    پاسخ : آرزوی دوران بچگی! ارزویی که از بچگی تا الان دارم اینه که برم استدیوم ازادی... :( :(
بالا