یاااااران، جام باده بر دست دارند،
هرررر شب، چون ماه و پروین بیدارند،
ای که چو من بیداری،
مستی خود یاد آری،
چون شنوی بانگ مستان،
منتظری روز آید عقده دل بگشاید،
"این شب غم یابد پایان"...
ما دیس نمیکنیم همدیگه رو و اینکه اصلا اینا اهمیتی ندارن،
صرفا چون هیچ مطلب مشترکی برای رفاقت نداریم (منظورم ورودی ها و جانمایی هاست)،
با دو تا تیکه سعی میکنیم صمیمی شیم (مثلا) 🤌