نتایج جستجو

پاسخ : چه جوری احساسات دوران نوجوانیتونو بروز می دین ؟ اگه احساساتم از سر خوشحالی باشه آهنگ میذارم تو خونه می دوم و جیغ میکشم اما اگه از سر ناراحتی باشه زنگ میزنم ب بهترین دوستم وباهاش دردودل میکنمو براش پای تلفن گریه میکنم بعد مشکلاتمو رو کاغذ مینویسم و راه حلشونم مینویسم بعد میگیرم میخوابم...

پاسخ : سوتی‌ها من قبل از اینکه بفهمم فرزانگان قبول شدم با مامانم رفته بودیم یه دبیرستان که اونجا ثبت نام کنیم بعد اونجا که منتظر نشسته بودیم یه فیلمی از مدرسشون داشت پخش میکرد که توش گفت از سرکار خانم سبزی دعوت میکنیم بیان اینجا... من زدم به مامانم گفتم سبزی بعد پخ زدم زیر خنده.... یه...

پاسخ : سوال و اشکالات خون تیره و روشن باهم مخلوط نمیشه فقط کمی قاطی میشه! شکل بطن قلب سه حفره ای طوریه که وقتی خون روشن ار دهلیز میاد میره یه گوشه ی بطن جمع میشه و بعدشم سریع میره تو رگ و فرصت چندانی برای مخلوط شدن ندارن

پاسخ : گند های دوران مدرسه! یه بار ما دوتا کلاس تجربی ریختیم تو یه کلاس که تولد معلم فیزیکمونو جشن بگیریم و وقتی میاد تو کلاس سوپرایزش کنیم از قضا اون کلاس دقیقا بالاسر دفتر مدیرمون بود و اون روز مدیرمون با چندتا از مدیرای سمپاد و بقیه جلسه داشتن(ما اینو نمیدونستیم) بعد دقیقا زمانی ک مدیرمون...

پاسخ : گند های دوران كودكی دبستان بودم بعد تو امتحان یه سوال پرسیده بودن که آیا می توانید بگویید.....(صورت سوالو گفته بود) منم جلوش نوشتم بله بدون اینکه جواب سوالو بدم =))

پاسخ : سوتی‌ها من کلاس دوم دبستان که بودم عاشق پرنسس ها و شخصیتای کارتونی بودم بعد یه بار سر امتحان بجای اینکه اسم خودمو بنویسم نوشتم زیبای خفته =)) معلممون سر کلاس داشت برگه هارو تصحیح میکرد گفت کی اسمشو نوشته زیبای خفته؟؟!! :-?? منم با اعتماد به نفسو بلند گفتم من ;D نگاه بچه ها اون لحظه...

پاسخ : خوردن سر کلاس منو دوستم بیسکوییت میگیریم تو دستمون بعد من میگم 1...2...3 بعد سریع میذاریم دهنمون! وقتی معلم بر میگرده سمت تخته ما با سرعت نور میجوییم :))

پاسخ : پنجمین نمایشگاه دبیرستان فرزانگان3 ببین کلا منظور منو متوجه نشدی حال ندارم دوباره توضیح بدم میتونی جوابی که به مهسا.ق دادمو بخونی

پاسخ : بزرگترین اشتباهی که در قبال دوستت كردي؟ یه بار دوم دبستان بودم سر دوستم بیتارو کوبوندم ب دیوار =((

پاسخ : علایق عجیب و غریب! من عاشق گریه کردن نوزادام ;D با اینکه خیلی دوسشون دارما اما نمیدونم چرا وقتی اونا گریه میکنن من از خنده غش میکنم =))

پاسخ : پنجمین نمایشگاه دبیرستان فرزانگان3 دلبندم حرف شما درست اما انتقاد اصول خودشو داره معمولا اول نکات مثبتو میگن و بعد با احترام انتقاد میکنن انتقاد خوبه اما انتقاد بجا نه اینکه مثلا پروژتون ظاهر خوبی داشت اما کاربردی نبود!!!!! بااینکه من از بیشتریا شنیدم که پروژه های شیمیمون کاربردی بودن خب...

پاسخ : پنجمین نمایشگاه دبیرستان فرزانگان3 واقعا باعث افسوس و البته خجالته که که به جای اینکه از طرز حرف زدن کسی انتقاد کنیم که نمایشگاهمونو زیر سوال برده از همکلاسیمون انتقاد میکنیم....باشد که رستگار شویم

پاسخ : پنجمین نمایشگاه دبیرستان فرزانگان3 جناب خیلی ممنون از انتقادتون اما فکر نمیکنید کسی یه همچین انتقادی میکنه ک پروژه ی مدرسه ی خودش خیلی توپ بوده باشه؟؟؟!!!!! اگه بحث سر کاربردی بودنه ک پروژه های فیزیک شما امسال فقط بررسی پدیده ها بود :))

پاسخ : پنجمین نمایشگاه دبیرستان فرزانگان3 خب...اولین روز از نمایشگاهمون گذشت خیلی خوش گذشت و دوباره خاطره شد برامون مخصوصا اونجاش ک حلقه زدیم و سرود خوندیم جلو همه عالی بود بازدیدکننده زیاد داشتیم من که پاهام دیگه مال خودم نیست

پاسخ : پنجمین نمایشگاه دبیرستان فرزانگان3 باید اتوبوسای میدون اختیاریه رو سوار شین بی آر تی نیست از میدونم تا مدرسمون خیلی کم راهه

پاسخ : پنجمین نمایشگاه دبیرستان فرزانگان3 جمعه بیاید خب...

پاسخ : سمینار سی ام علوم و فنون دبیرستان علامه حلی ۱ تهر ما اومدیم نمایشگاهتون سطح علمی پروژه هاتون خیلی خوب بود فقط یه دونه پروژه ی علوم انسانی داشتین که چندان جالب نبود به نظر من سنگین تر بودین اگه اصلا علوم انسانیو نمیذاشتین اما این خیلی خوبه ک به نظر اون فرد احترام گذاشتین و حتی شده یه دونه...