سلام سینا. من ۹۳ بودم از بچه های ۹۴ تک و توک میشناختم رضا و هادی و عرفان و .. زمان ما دوتا کلاس تجربی بودیم شیش تا ریاضی. حدود ۱۵۰ نفر بودیم که ۶۰ تا تجربی و ۹۰ تا ریاضی بودیم
اگه خودت سبد میگردونی که احتمالا کارو بلدی. در حد مختصری هم که تو سمپادیا از حرف بزن هات دیدم آدم جدی ای هستی و نصف جدیتت درباره ی کنکور رو توی بورس هم داشته باشی کفایت میکنه.
صرفا درباره ی کلان اقتصادمون، افزایش قیمت بنزین و موج تورم پیامدش دوساله به تعویق افتاده. تو این لحظه ریسک نکردن...
سلام سینا
چون معاملات من فرکانسش خیلی بالاست هربار سهمی معرفی کردم بعدش پشیمون شدم، بنابراین ترجیح میدم چیزی پیشنهاد ندم. منتها بازار فعلا صعودیه و یحتمل فعلا هم بمونه. اگه تحمل ضرر ده الی پونزده درصدی رو داری، تا آخر سال بهترین سبد متشکل از سهام کوچک با پی بر ای خوب توی بازاره.
برا من تو دوره ی دانشجویی سریال دیدن همین کارو کرد. وقتی زندگی شخصی خودم فاکدآپ بود میتونستم با شخصیت های اون سریال همزادپنداری کنم و برم تو زندگی اونا و مال خودمو فراموش کنم. بلندمدت جواب نمیده ولی خب مسکن خوبیه
میدونم عجیبه ولی به نظرم سال کنکورتون سالیه که بیشتر از هروقت دیگه ای باید تفریح داشته باشید. چون جاییه که بارها و بارها قراره از مغزتون بخواید فعالیت عموما دوست نداشتنی ای رو، درس خوندن، به طور منظم انجام بده پس لازمه در ازاش شما هم کلی جاها بش حال بدین. این بده بستون هرجا به هم بخوره مغزتون...
سلام علیرضا. اول از همه یه اپ شطرنج بریز که من توصیه ی خودم لایچسه چون یوزر فرندلیه. بعد باید شروع کنی کتاب هایی مرتبط با تاکیک در شطرنج بگیری که دستت توی محاسبات راه بیفته و همزمان بازی های بلیتس، مثلا سه دقیقه، کنی که درباره شون تمرین کنی. کم کم که یکم بهتر شد محاسباتت باید عمق بدی به فهم...
باز یه مشاهده ی دیگه م بگم بت از بچه های سمپاد.
طبق چیزی که من دیدم، برخلاف تصور هوش از یه سطحی بالاتر اتفاقا کمک کننده نیست برا پولدار شدن. مانعش میشه چون فرد پول رو به رسمیت نمیشناسه و چیز چیپی میدونه.
به هرحال همه دنبال پولن دیگه، منم اگه باشم مثل اونا میشم. یه فرقی باید باشه.
این خودشیفتگی...
بذار من تجربه ی خودمو بگم شاید کمک کنه. ما وضعمون خوب بود تقریبا از بچگیم و من چندان نیاز به پول رو حس نکردم. پول زیادی هم در دسترسم نبود اما در حد نیاز بود. فقط در حد نیاز.
تا اینکه کرونا شد و من رفتم یک ماه تهران پیش خونواده و قرنطینه کردن همه جا رو و من پشمام ریخت! دیدم آدمایی هستن که حتی در...
شاید ردیفه شرایط کارت خب. ببین من این شکلیم که کار ثابت واقعا نمیتونم انجام بدم و کارم باید آزاد باشه. سرمایه م هم به نسبت خیلی کمه تو شروع بابت همین احتمالا چندسالی حس فقر مهمونم باشه حداقل
خیلی جاها رد این ترس هست. مثلا دقت کنی عموما آدما تو برخوردشون با هم جانب احتیاط مشخصی رو رعایت میکنن حتی وقتایی که احتمال آسیبی بهشون وجود نداره. بابت همینه که حداقل تو مشاهده ی من مثلا آدما از یه سنی به بعد حاضرن هر کاری بکنن تا ارتباطشون با همون آدمای قبلی رو حفظ کنن ولی ارتباط جدید نسازن...
هیچ کار خوبی با ترس انجام نمیشه. ترس فقط وقتایی به کار آدمیزاد میاد که موضوع بقاست. در سایر موارد چیزهایی تحت عنوان ترس عقلانی و احتیاط و .. فقط مواجهه ی ناکارآمد ما با جهلمونه.