خیلی خیلی این کارو میکنم و خیلی هم خوشحال میشم خودم.بدون تعارف حتما.کارم زنجان تموم شد اومدم تهران تو جمعای سایت میام و در ادامه ارتباط ها رو وصل میکنم
آره منم تازه دارم پیر شدن رو میبینم و خیلی اعصاب خرد کنه!راه حلم بش اینه میخوام بدنمو جدی بگیرم و یکم پیرمردطور مواظبت کنم از خودم یه جاهایی:))
اون رقابتی که گفتم بابت همون قیاس بود که بعدش گفتی.من همه ش فک میکردم استعدادم هدر رفته و گذر زمان و بالا رفتن سنم این حسو تشدید میکرد.دیگه ولی چندان...
ببین اصن خیلی عجیبه،انگار همیشه تو فکر خودم بودم.بیرون رو نمیدیدم.دیشب داشتم یه مسیری که بارها ازش رد شده بودم رو برا بار اول میدیدم!
اون ترس شدید از پیر شدن هم حتی رقابتی بود فک کنم.
جالبه انگار رد شدم از اون مدل.دیگه خودمو با قبل مقایسه نمیکنم،حس پیری نمیکنم و ایده م اینه چیز خاصی برای تلف شدن نداریم جز الان:))فک کنم پیرمردا اینجوری فک میکنن:))))
من متاسفانه مدت کمیه که دوباره مینویسم و میخونم تو این سایت.سال بعد حتما ترین های بیشتری میزنم ولی علی الحساب وایب هایی که گرفتم رو میذارم
سمپادیا راحتترین جای فضای مجازی❤
@ili سرکش ترین
@Lushato سرزنده ترین
@مهسـا حامی ترین
@Chandler. رهاترین
@Karenn خلاق ترین
@Mohammadreza128 مطمئن ترین...
من الان آخرای دانشگاهمه و در مورد تجربه ی سمپاد/غیرسمپاد و روابط توی دانشگاه میخوام بگم که سمپادی بودن مزایای زیادی داره ولی وقتی بیاید تو جامعه معایبش رو هم شفاف میبینید.
من در قیاس با بیشتر دوست های غیرسمپادیم آدم با پشتکار خیلی کمتری بودم.نه فقط خودم،بیشتر رفیقام که سمپاد تهران،تبریز و رشت و...
احتمالا ایران بمونم اما اگه نه بستگی به میزان اجتماعی بودن اون زمانم داره
اگه بخوام عضوی از جامعه باشم و سوشالایز کنم و همچنین بخوام تاثیر خاصی از زبان و آثار اون کشور بگیرم قطعا آلمان.
اگر نه بخوام برم یه گوشه ی دنیا تو خلوتم منتظر گرمایش زمین بشینم کانادا یا استرالیا.طبیعت عالی.تازه کانادا...