نتایج جستجو

رفت آن سوار کولی، با خود تو را نبرده رفت آن سوار و با خود یک تار مو نبرده همایون شجریان

دل دیوونه ای دل، ای بی نشونه ای دل ندونستی زمونه نامهربونه ای دل هایده

من از تبار غربتم، از آرزوهای محال قصه ی ما تموم شده با یه علامت سوال شادمهر

دست منُ بگیر حالم جهنمه از حس هر شبم هرچی بگم، کمه احسان خواجه امیری

نگارم در زد، نگارم در زد خداوندا یاری کن دلم میلرزد سراج

روزی به چشم تو من بهترین بودم عاشق ترین بودی، عاشق ترین بودم بانو مهستی

تو تخصص من چرا دخالت میکنی:-l اولا که خوابگاه میدن، خوبم میدن. حداقل برای تهرانی ها تو کرج که میدن. فقط یکم اذیت میشید دیگه، چون اول باید شهرستانیا رُ اسکان بدن. و اینکه اگر بخواید برید و بیاید، میزان خستگیش بستگی به مکان خونتون داره. هرچه به غرب نزدیک تر باشید، بهتره. ولی من که خودم شمال شرق...

چرا من اینُ نمیدونستم :/:(( +فرهیخته بودن و دانش علمی و معنوی و ماورایی زیاد داشتن، خیلی خوبه. ولی چه دارید و چه ندارید خصوصا، اونُ به هر شیوه ی بی ربطی شده تو حلق بقیه فرو نکنید. مطمئن باشید شاید دو بار اول بگن "چه خفن"، ولی از سومین بار ديگه منزجر کننده به نظر میاد. در کل اینکه : خودتون باشید!

روحیه اتحاد و همبستگیُ تو خودتون تقویت کنید، فقط خودتونُ نبینید تو کلاس. برای برگزارى امتحان و تاریخش، کنسل کردن کلاس و یا گذاشتن کلاس فوق العاده، برای اعتراض و یا هر مثالی که نیاز به مشارکت جمعی داره، عین جو تو بار گندم نچسب نباشید :/

نمیاد، نمیاد، نمیاد تا بدونه جای خالیش تو خونه واسه من یه زندونه دیگه اون دوست نداره واسه من گل بیاره روی موهام بذاره گوگوش

به عنوان شروعش یه نکته خیلی مهم اخلاقیُ بگم :) سال اول وقتی رفتید دانشگاه سریع عاشق نشید. اگر شدید، سریع وارد رابطه نشید. اگر وارد رابطه شدید، سریع پيشرفت نکنید. اگر سریع پیشرفت کردید، حداقل خیلی علنی نکنید! اگر مدلتون (خدای نکرده) طوریه که دوست دختر-پسر صرفا براتون سرگرمیه، که خب تو این حالت...

من خودم همه مدلشُ تجربه کردم. از خوابگاه خودگردان تا خونه و خوابگاه دانشگاه. البته لازم به ذکره که یکم وضعیتم فرق داشت، چون آخر هفته و هر وقت که دلم میخواست، میتونستم راحت بیام خونه. در کل اگر که علاقه ی زیادی به مستقل شدن و زندگی مجردی دارید، پس شک نکنید تو انتخاب شهر دورتر از خونه. اگر...

من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو سخن رنج مگو، جز سخن گنج مگو ور از این بی خبری رنج مبر، هیچ مگو [خیلی ها خوندن]

وقتی تو نیستی قلبمُ واســه کی تکرار بکنم گل هــای خواب آلوده رُ واسه کی بیدار بکنم؟ سوغاتی- بانو هایده

نسترن ای عشق من حرفی بزن بگو تو رُ بخدا تو دلت مال کیـــه؟ تو حواست جای دیگه است که خودت نمیــدونی بخدا... نمیدونی بخدا :)) فرشید امین

وقتـــی میای صدای پات، از همه جاده ها میاد انگار نه از یه شهــر دور، که از همه دنیــا میاد ... سوغاتی- بانو هایده 8->

چقدر مفيد. ممنون @Special girl ;;) بنده هم دو جلد (1 و 2) جانورشناسی مویز دارم به علاوه ی جلد یک فيزيولوژى گایتون. بسیار نو و تمیز. دست یه خانم دکتر بوده فقط تو قفسه خاک خورده:)) تو رُ خدا بیاید بخرید، تو هر سایتی گذاشتم ولی فروش نرفت:-<

مکانیسمشُ دقیق نميدونم، ولی شکل گیریش به تکامل برمیگرده. در واقع از زمان اولين پستانداران [حتی قبل تر] شکارچی قبل از شکار، به نحوی که شکارش متوجه نشه، مدتی بهش نگاه میکرده تا محاسبه کنه آيا شکار اصلا ارزش داره یا نه، و چقدر باید زمان و انرژی بذاره. بعد کم کم در طی تکامل، برای حفظ بقا این ویژگی...