پاسخ : دعوا ...
آخرین باری که دعوا کردم تابستون بود
دختره مثه ... لباس پوشیده بود و یه کارایی میکرد واقعن رفته بود رو اعصاب منو دوستم
دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم
رفتم یکی زدم به شونش که برگرده سمت من
بعد با دوستم بردیمش یه جای دیگه کلی سرش داد زدیم ( اونم از اون دخترای ~X( بود )
بعد کلی دعوا...
پاسخ : سوتیها
امروز سر کلاس کامپیوتر سخت دنبال کنترل دیتا می گشتیم :-?
بعد کلی گشت زدن
خانوم X پیشنهاد میده که:
B-) بیا پرده رو جم کنیم ;;)
من =P~ =P~
خانوم X بعد جا افتادن مطلب ;;)
-------------------------
امروز با خونواده رفتم تفریح روز جمعه ;;)
من و خواهرم و داداشم راه میرفتیم
مامان...
پاسخ : عکس بچگی کاربران
l >:D< >:D<
چه بچه باوقاری بودما :>
این 2سالگیمه رو پله می شستم تا باباجونم از سر کار بیاد خونه >:D<( نمونه واقعیه دختر لوس :-")
پاسخ : مرغ همسایه غازه !
بنظر من یه عادت
کسی پیدا نمیشه بگه من 100 % این خصلتو ندارم آخه همیشه یه جاهایی میرسه که آدم مجبور میشه از این استفاده کنه
مثلن خود من وقتی اول ابتدایی بودم همیشه مشقامو دیر می نوشتم
واسه همین مامانم که مجبور میشد به من می گف : ببین پسر همسایه مشقاشو زود می نویسه الآن...
پاسخ : رابطت با خانوادت چه طوره ؟خواهرت برادرت.....
با همشون صمیمی ام
و خیلی دوسشون دارم >:D<
مامان :-*
بابا :-*
آبجی :-*
داداشی تپلی :-* :-*
---------
از اونجایی باهاشون صمیمی شدم که همیشه بابام بهم میگه هیچوقت چیزیو از خونواده پنهون نکنین
من قبلنا اینطور بودم که به مامان و بابام چیزی نمی گفتم...