پاسخ : معلم های فراری
ما امسال حدودا 3 تا معلمو فراری دادیم
اولیش معلمه زبان فارسی بود که گریه کرد و از کلاسمون رفت بیرونو تا یه هفته پیداش نشد
دومیش معلم روش حل مسئله ما بود که وسط سال فرار کرد و دیگه من تو مدرسه ندیدمش
سومیشم معلم آزمایشگاه فیزیک بود که واقعا دلم به حالش سوخت یه بار قهر...
پاسخ : اینم از خودمه نظر بدین بگید بده یا افتزاح؟
ببین اگه میخواستی مفهومتو برسونی بهتر بود که به صورت یه متن مینوشتی حالا که شعر نوشتی باید حتما به وزناش نگاه میکردی چون بعضی جاها مشکل داره
پاسخ : اشعارmy invitable doom!
اولا که قدم شما روی تخم چشم ماست
دوما که به جز یه جا دیگه شکسته نیس که اونم برا وزنش چیز دیگه ای پیدا نکردم اگه شما پیدا کردید بگید بزارم به جاش
ببین من به خاطر معنی مه لقا گذاشتم نه به خاطر خود مه لقا که.دی
پاسخ : اشعارmy invitable doom!
سلام حتما میگید من بیکارم هی شعر مینویسم میام میذارم ولی اینم کار ماست تو تابستون دیگه به جاش توی سال دیگه شعر نمیگم ;D
نظر یادتون نره
چسمانی خیس .قلبی پاره این جهان من است
سیمائی ما .چشمانی سیاه.این امان من است
عشقی کهن. دردی آشنا شب و روز من است
نسیمی خوش...
پاسخ : کتابهای مدارس سمپاد و جزوهنویسی
توی مدرسه ما فیزیک خوشخوان البته مال ما اولیا
ریاضی مبتکرانه و البته خر خونا اگه خواستن خوشخوان و کوشیار هم میخونن میان از نعلم سوال میپرسن
پاسخ : اشعارmy invitable doom!
این مال خودم نیست
روز مرگم هر که شیون کند از دورو برم دور کنید
همه را مست و خراب از می و انگور کنید
مزد غسال مرا سیر شرابش بدهید
مست مست از همه جا حال خرابش بدهید
بر مزارم مگذارید بیاید واعظ
پیر میخانه بخواند غزلی از حافظ
جای تلقین به بالای سرم دف...
پاسخ : اشعارmy invitable doom!
سلام من دوباره با یه متنه مامان که دیروز نوشتم برگشتم از توجه همتونم ممنونم و خواهش میکنم نظراتونو بگید واقعا میخوام بدونم
آری چشمانت دلم را ربود
آن چشمان سیاهت مانند تیری بود در سفیدی دل و جانم که قلبم را پاره پاره کرد
از آن به بعد من بودم و چشمانت
زندگیم...