نتایج جستجو

  1. hamideh

    تابستان بعد کنکور

    پاسخ : تابستان بعد کنکور واسه گواهینامه ثبت نام کردم 8-^ اعصاب کلاس زبان ندارم اما کتاب و سی دی دارم خودم کار می کنم ;;) نخندین ولی قراره خیاطی هم برم ;D (آخه خوشوم میاد خودم طراحی کنم و بدوزم ;D ) بعد ماه رمضون اگه فرصتی بود شنارو ادامه میدم :-" مطالعه هم از روز بعد کنکور شروع کردم...
  2. hamideh

    خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها داشتم کیک یزدی می خوردم، پوستشو نصفه برداشتم (به صورت آویزون :-" ) گاز اول که هیچی.... اومدم گاز دومو بزنم دیدم نصف پوستش غیب شده ;D هرچی هم دنبالش گشتم نیافتم :)) + از نمایشنامه های همیشگی ما توخونه: - حمیده کتری رو آب کن بذار روگاز منم پر آب می کنم میذارم روگاز ;D بعد چند...
  3. hamideh

    ديالوگ‌های ماندگار

    پاسخ : ديالوگ های ماندگار برای برگشتن، همیشه فرصت نیست مشکل همه ی ما آدما اینه! هیچوقت فکر نمیکنیم همین نفسی که داریم میکشیم ، می تونه آخریش باشه.... × علی اوسیوند میتونه آخریش باشه! سکانس آخر فیلم که یه آقاهه مرده بود!
  4. hamideh

    اهدای عضو ، اهدای زندگی

    پاسخ : اهدای عضو ، اهدای زندگی خیلی عالی :د چند ساله دوس دارم ثبت نام کنم ولی نمیدونستم چ جوری! فک میکردم محدودیت سنی و اینا داشته باشه دنبالشو نگرفتم زننده تاپیک مرسی :لایک اونایی که ثبت نام کردن، بعدا امکان ویرایش اطلاعات هست؟ آخه من دو سه ماه دیگه آدرسم عوض میشه میترسم نشه ویرایش کرد بعدش...
  5. hamideh

    به نظر شما باید از دوم دبیرستان کنکوری درس خوند؟

    پاسخ : به نظر شما باید از دوم دبیرستان کنکوری درس خوند؟ زیاد مهم نیست از سال دوم کنکوری بخونی! بقول دوستان میشه چندماهه کنکورو بست! ولی خوبه که "درست خوندن" رو از الان تمرین کنی! زیاد سخت نگیر، ولی رو برنامه بودنو تمرین کن! تمرین کن که بتونی یوقتایی از چیزایی که دوس داری به خاطر درس بزنی،...
  6. hamideh

    خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها با دختر خالم رفته بودیم بازار دستش به گردن رو شونه من بود در همون حال دستشو دراز کرد تا به سمت یه ویترین اشاره کنه، انگشتش مسقتیم رفت تو چشم یه خانومه :)) خانومه برگشته میگه: اواااا خانوم حواست کجاست؟ بعد خودشو شوهرش با عصبانیت و تأسف به ما نگاه میکردن ماهم داشتیم از خنده روده بر...
  7. hamideh

    خاطرات نوروز 92

    پاسخ : خاطرات نوروز 92 1/1/92 قرائت خونه ی دانش آموزی (یکی از مدارس اطرافمون که به اسکان زائر داده نشده!) همه ی کلاسارو واسه کنکوریا موکت کرده بودن فک کن!!! ناهار واسم آبگوش آوردن! :)) اولش کلی سر والدین عزیز غر زدم که زشته و تابلوئه و این حرفا! ولی جاتون خالی خعلی چسبید ;D کل اون روزو تنها...
  8. hamideh

    خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها آقا من املام خعلی خرابه (ضعیف ;D ) دفتر و جزوه و کتابامم پر از غلطه! درستشو بلدما! ولی اشتباه زیاد مینویسم :-" مثلا: (دفتر فیزیک سال سوم :-" ) این کلمه رو تو هیچکدوم از نوشته هام درستشو پیدا نمیکنین ;;) جالب اینجاست که هرکی دفترامو میبینه و میخنده و مسخره میکنه، دلیلشو متوجه...
  9. hamideh

    انتشار پادکست عیدانه سمپادیا

    پاسخ : انتشار پادکست عیدانه سمپادیا خب باید بگم همه ی عوامل پشت و روی صحنه خسته نباشن، خیلی خوب بود+ تشکر . برای لحظاتی مسرور شدیم! آغاز و پایانش خیلی خوب بود. مخصوصا اون تیکه ای که مجری از زیر پتو اسما رو میگفت :)) ولی خب وسطاش آدم یهو خوابش میبرد!( نمیدونم چرا ولی وسطاشو انرژی نداشتم بگوشم...
  10. hamideh

    مسابقه‌ی هفت‌سین‌های خلّاقانه‌ی سمپادیا (۲)

    پاسخ : مسابقه‌ی هفت‌سین‌های خلّاقانه‌ی سمپادیا (۲) این یکی فقط محض خالی نبودن عریضه ;D به ترتیب: سفید، سیاه، سرخ، سبز، سورمه ای، سوسنی، سمپادیا! خلاقانست دیگه ;D خلاقیت بیشتر از این که آب رو جای سرمه ای و صورتی رو به جای سوسنی قالب کردم :> اینم هفت سین امسالمون ;;) هیچ زاویه مناسبی پیدا...
  11. hamideh

    ديالوگ‌های ماندگار

    پاسخ : ديالوگ های ماندگار صبرو فقط واسه این نیافریدن که جلوی دستشویی فشارتو نگه داری! + وضعیت سفید/ اسم گویندش خاطرم نیست :-"
  12. hamideh

    بیایید دیوانه و رو مخ باشیم !

    پاسخ : بیایید دیوانه و رو مخ باشیم ! -هی از معلم تقاضا کنید امتحان بگیره، یا وقتی بچه ها میخوان امتحانو لغو کنن ساز مخالف بزنید :-" -مث من اس ام اسو دو روز بعدش جواب بدین :| مثلا دوستت میپرسه فردا امتحان چی داریم؟ بذار آخر شب یا صبحش جواب بده! دیگه کلا مخاطباتو از دست میدی :-" -تو مدرسه پشت...
  13. hamideh

    خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها معلم زبانمون خیلی روی "خوردن تو کلاس" حساسه! به خصوص آدامس که اسمشو گذاشته لنگه کفش! بعد یه بار بحث همین آدامسو اینا شد ، یکی از بچه ها گفت، خب خانوم اگه تو کلاس آدامس نجوی که خوابت میبره! :-" معلم گفت: چشمم روشن! یعنی تو تو کلاس من آدامس میجوی؟ :-w یهو گفت: نهههه من که خوابم...
  14. hamideh

    بهترین سال تحصیلی من

    پاسخ : بهترین سال تحصیلی من دوم دبیرستان چون خیلی چیزا یاد گرفتم خیلی سال پرماجرایی بود. (خاطراتشو اگه ده سال بشینم تعریف کنم تموم نمیشه!!!) به مشکلات خیلی زیادی برخوردم با بدترین دوستم آشنا شدم. البته نمیشه گفت فقط اون بد بود، چون هر اتفاقی که افتاده مقصر من هم بودم. (تقصیر کار بودم از این جهت...
  15. hamideh

    مسابقه خوشنویسی سمپادیا (شماره 2)

    پاسخ : مسابقه خوشنویسی سمپادیا (شماره 2) شماره 17 آقااااا چه همه خوش خط دارین ;D منم فقط محض خالی نبودن عریضه (شایدم اریضه!)... ;;)
  16. hamideh

    خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها داشتم با گوشی انگری بردز بازی میکردم دختر داییم دیده میگه: إ تو هم انگریلی بردز داری؟ میگم: جان؟ میگه: انگریلی بردز دیگه! نشنیدی تا حالا اسمشو؟ میگم : عزیزم اون انگری بردزه نه انگریلی! میگه: نخیرم خنگ! تو نمی فهمی این چیزارو! انگریلی یعنی خشمگین :| ینی دوساعت براش توضیح میدادم...
  17. hamideh

    پسر ! باورش شد ((:

    پاسخ : پسر ! باورش شد ((: عاغا منو دوستم خیلی شبیه همیم! ینی نیستیم ولی بقیه نظرشون اینه! هرجا میریم میپرسن: خواهرین شما؟ تازه یه بار یکی پرسید دوقلویین شما؟ مابه این حالت: :o نه! بعد گفت: پس خواهر که هستین حتما!!! :-? خلاصه یه بار استخر بودیم باهم مسخره بازی درمیاوردیم و کلی جیغ و داد و...
  18. hamideh

    خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها یه بنده خدایی بچه آوردن، نوه خالم 7سالشه از مامانش میپرسه: مامان اسم بچه شون چیه؟ مامانش میگه: سبحان میگه: إ؟ پس ماهم نی نی بیاریم اسمشو بذاریم " أعلی وَ بِحَمدِه " ;;) خلاقیتت به حلقومم :)) ----------------- دوستم اسم بی افشو Irancell سیویده بوده، بعد گوشیش توخونه بوده، زنگ...
  19. hamideh

    بانک انگیزه

    پاسخ : بانک انگیزه یاد بگیریم و به یاد بیاوریم چیزهای کوچکی را که می تواند زندگی همه ی ما را تغییر دهد. ینی حتی اگه الانم تلاشمو ببرم بالا دیر نیست! یه زحمت کوچولو، آیندمو تغییر میده... ;;) یاد بگیریم که التیام زخم روح به اندازه زخم جسم مهم است. یاد بگیریم که آدمی همان چیزی را باور می کند...
  20. hamideh

    خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها دوستم میخواست سوال بپرسه: ....لول توله... X_X ببخشید منظورم طول لوله بود :-[ ;D ----------------- برنامه صبحگاه نمازخونه بود، بعد هر چند وقت یه بار اینا جو میگیرشون کتاب ببینن موقع خروج میگیرن. خب طبیعتا عده ی زیادی همراه کتاب بودن ;D بغل دستیم کاپشن داشت، یکی ازین کتاب بدستا...
بالا