پاسخ : سوتیها
یه بار یکی از همسایه های یکی از اقوام ساعت 11:30 شب پا شده بود اومده بود پول شارژِ ماهیانه ساختمونُ بده
حالاقوم مام با چه تیپی رفته بود دم در :)))
+ سلام علی جان ، پدر هستن ؟ خواب که نیستن ؟
- بله هستن ! نه نخوابیدن هنوز . ( حالا باباش خواب بودا !)
+ میشه لطف کنید صداشون کنید ؟...
پاسخ : ایا حاضر هستید از سمپاد برید؟
عاغا من امسال میرم پیش
نمی دونم چرا این یک سال مونده که 6 ماه میریم مدرسه من به این نتیجه رسیدم که میخوام از سمپاد برم!!
پاسخ : سوتیها
سوتی مال من نیست ولی از زبون خود شخص مینویسم:
اقا یه روز یه خواستگار برامون امد مام کفش پاشنه بلند پوشیده بودیم. خلاصه رفتیم با اقا داماد توی اتاق حرف بزنیم که همون موقع پام پیچ خورد .
منم یاد یه جک افتادم که میگه : لره داشته سه تا خانم دید میزده که میره تو میله دخترا بر میگردن ...
پاسخ : سوتیها
با مامان بزرگ دوستم سوار مترو شدیم بعد یه دختر کنار مامان بزرگ بود..یه خانومه هی داشت به دختره میگفت برو کنار من پیاده شم دختره هندزفری تو گوشش بود نمیشنید..بعد خانومه گفت مگه کری؟؟مامان بزرگه گفت اره خانوم کره..شما که نباید به روش بیاری من خودم سمعکاشو دیدم..منم با یه دهن باااز...
پاسخ : سوتیها
ی روز ما باید گروهی یه امتحان میدادیم. استادمون از قبل گفته بود هر گروهی که امتیازش کمتر شه باس برای جلسه بعد واسه همه پیتزا بخره!!!
بعد گروه ما از همه امتیاز و نمرش کمتر شد!!!
استاد داشت به من می گفت باید 4 تا پیتزا خانواده برای همه بگیری !!!
همون موقع دوستم دم گوشم گفت من که...
پاسخ : سوتیها
رفته بودیم خونه ی یکی از آشنایان. یه سری ازدوستاشونم بودن
بعد پسرشون شیرینی تعارف کرد... همه برداشتیم ... جز یکی از دوستانشون که گفت : نه ممنون من نمیخورم
منم که به قول مامانم حرف نزنم اموراتم نمیگذره ... برگشتم گفتم : چرا ؟ مرض دارین ؟
دیدم اقاهه با خشم زل زد به من ... بعد...
پاسخ : سوتیها
یه روز رفته بودم کلاس زبان.یه معلم خیلی جدی داشتیم داشت درس میداد که آخرش به من نگا کرد و گفت read!
منم که حواسم بهش نبود شک کردم که با منه هول شدم گفتم: کی رید؟! :-\
پاسخ : تا حالا دقت کردین...
تا حالا دقت کردین وقتی1 نفر ازتون میپرسه که شما ظهر هامی خوابید و شما معمولا نمی خوابید و بهش میگید نه دقیقا همون ظهر خوابتون میگیره؟
پاسخ : خواب آلودگی دارم / میخوام کمتر بخوابم :-" !!!
گاهی اوقات مشکلات خواب مال کم خونیه گاهی مال تیرووید و گاهی...
1 اول ازسلامتتون مطمئن شید
2 غذاهای سرد مثل ماست و گوشت قرمز و... کمتر بخورید
3 موقع بیدار شدن هنگام صبح برین زیر نور آفتاب
4 موقع هر یک ساعت و نیم درس خوندن حتما استراحت کنید
5...
پاسخ : خانهی سالمندان
کجاش کوبنده بود؟ ;D
ببینید به خیلی عوامل بستگی داره گاهی فرزندان واقعا چاره ای ندارن ولی این بهترین راه نیست و قطعا میشه با کمک خود سالمند و کمی حوصله به راه های بهتری هم رسید
پرستارخصوصی هم مسلما خیلی گرون در میاد
در اینجا 1 نکته هم وجود داره که اگر مییتونید به خانه...
پاسخ : خانهی سالمندان
اینکه اگه از یه سالمند بپرسی نظرش راجع اونجا چیه خب خانه سالمندان هم پرسنلش که برای رضای خدا که نیومدن کارمند اونجاشن اکثرن به خاطر مشکلات مالی اون کار رو پدیرفتن...خب طبیعه اون درصدی که کارشون رو دوس دارن و احساس مسئولیت میکنن کمن
خب سالمند هم حوصله میخواد و توجه ..دوران...
پاسخ : سوتیها
نقل قول:
یه بار با دوستم و دوست پسرش رفته بودم بیرون
دوستم گفت من به دوست پسرم نگفتم شیمی کاربردی میخونم , گفتم رشتم مهندسی شیمیه!
خلاصه هنوز یک ساعت نگذشته بود که دوست پسرش پرسید شما رشتتون چیه ؟
من گفتم منم مثل بهار شیمی کاربردی میخونم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
من ^#^ X_X
دوستم...
پاسخ : مشکلات خوابگاه
سرعت نت بسی پایین است
سخته بالاخره باید با 4 نفر متفاوت بسازی..
البته بستگی داره
مثلا من خودم گرمایی ام یه خورده ام قلدرم خب بدبختا یخ میزنن
تمییز بودن هم مشکل مضاعفه ;D