پاسخ : امتحانات نهایی ۹۳ (ریاضی و تجربی)
وقتی دی اکتریک بین صفحه های خازن قرار میگیره ابر الکترونی که بوجود میاد میان صفحه ها بارها همو خنثی میکنن ولی در مجاورت صفحهها بارهای غیرهمنام با بار صفحه ها بوجود میاد
نیروی ربایشی باعث میشه ولتاژ که همون ولتاژ اولیه بوده بار زیاد شه( c =q /v
باره...
پاسخ : امتحانات نهایی ۹۳ (ریاضی و تجربی)
پارسال بچه های ما بعضی ها اعتراض زده بودن ب بعضی اضافه ها بعضی ها تغییری نکردند و از بعضی ها کم شد
ویکی از بچه های مدارس عادی 10 شده بود اعتراض زده 4 نمره کم کردن ازش افتاد ;D
پاسخ : سوتیها
کانون زبان تیچر موقع حل تمرین ازیکی از بچه ها معنی کلمه ای رو بپرسید
بلد نبود ما بهش هی میگیم دنس...دنس(dance(
نفهمید :-?
یکی ازبچه ها 1 خورده حرکات موزون با دستش در اورد ;D
حالا این دوست ما:some thing made by hand..(چیزی که با دست ساخته شده..) <:-P
تیچره هم فهمید ما بش رسوندیم...
پاسخ : بیایید دیوانه و رو مخ باشیم !
وقتی یه نفر خوابه در دو تا قابلمه رو بردارین و محکم بکوبین بهم
وقتایی که میرین لب دریا یا دریاچه ای به یه نفر بگین عه این چیه تو آب بعد یه سنگ روباشدت بکوبین توی آب
پاسخ : سوتیها
آدرس یه موسسه ای رو میخاستم زنگ زدم 118 میگم آدرس فلان جا..
شماره شومیده..
دوباره زنگ زدم..
و بازم شماره داد واین پروسه 7 بارتکرار شد تا اینکه زنگ زدم
میگم آدرس فلان جا..می فهمین..ادرس..
طرف - چرا میزنی؟
من - نه دارم تاکید میکنم
بازم شماره شو داد... :-L X-(
من دیگه حرفی ندارم :-"
پاسخ : سوتیها
یه بار یه جلسه توی مدرسه گداشته بودن بعد چند تا از بچه ها هم که همراه مامان یا باباشون اومده بودن دور هم جمع شده بودند
بعد مامان مهلا هم کناراینا بود
بعد یکی از بچه ها با هیجان و صدای بلند بچه ها بابای مهلا رو دیدیدین؟ کیف سامسونت میگیره دستش..موهاشو اینجوری میزنه اینور اوف دیدین...
پاسخ : سوتیها
دوستم میگه يه هم کلاسى داريم آى کيو در حد جلبک
سر امتحان شيمى يه سوال بود که بايد فرمول شيميايى مينوشتى، جوابش "C2H6" بود !
به همين همکلاسيم رسوندم !
حالا چندروز بعد دبيره اومده بهش ميگه :
3286 چيه نوشتى متقلب ؟!
پاسخ : سوتیها
خواهر دوستم دبستان بود آپاندیسشو عمل کرده بود مدیرشون زنگ زد خونمون احوالشو بپرسه
گفت ایشالا زود خوب شی
خوهراینم زود جواب داده هم چنین ایشالا شما هم خوب شید B-)
:)) :)) :))
پاسخ : سوتیها
--------------------------------------------------------------------------------
اینم سوتی دوست ما:
داشتیم تو خیابون راه می رفتیم که چندتا پسر هی بهمون متلک می گفتن یه دفعه ای یکی از اونا گفت واااای اونی که کفشاش صورتیه از همه خوشگلتره!!!! ( سرکاری بود ) یهو من خاک برسر سرمو...
پاسخ : سوتیها
به نقل ازیکی ازدوستان دانشجو:سر کلاس فیزیک واندازه گیری یکی از پسر هاکه موهای بلندی داشت اونروز یه اورکت پوشیده بود وسطای کلاس رفت بیرون... چند دقیقه بعد که استاد داشت پای تابلو چیزی مینوشت؛ برگشت ولی کش موهاش دور مچش بود و موهاش اطرافش ریخته بود...این اقا چرخید در کلاس رو ببنده...
پاسخ : سوتیها
دوستم میگفت اولین بارایی که میخواستم اسکیت یاد بگیرم بامربیم رفته بودیم پارک،منم بلد نبودم چطور بایستم یاتعادلموحفظ کنم.... همینجورداشتم می رفتم یه پسره هم داشت از روبه روم میومد.. که رفتمتوهیکل یارو.. بعد این هی می رفت اینــورتر منم هی بیشترمی رفتم توهیــکل ایــن... !!!!!!!!!!!!
پاسخ : سوتیها
سوتی دارم!:
تومهمونی نشسته بودیم که گوشی پسره زنگ زد
مخاطب خاصش اونور بود
جواب داد:
ـ الو سلام
ـ بفرمایید
ـ نخیــــر اشتباه گرفتید
ـ خودم بعدا زنگ میزنم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ینی ملت پکیده بودن از خنده
پاسخ : خوردن سر کلاس
دوم دبیرستان دوتاازبچه هامون دیراومدن بستنی هم دستشون بود... معلمه شروع کرد بااینا دعوا کردن واینکه دیر اومدین بستنی هم دستتونه
بستنی روبندازین بیرون خودتونم برین دفتر
من ودوستمم ردیف جلومیشینیم،ایناجلوی ما ایستاده بودن وداشتن توضیح میدادن.. مابستنی هاروازینا گرفتیم پشت...