نتایج جستجو

  1. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها یه مدتی جوگیرشده بودم رمان شوهر اهوخانم روبخونم،بعدازاینکه دانلودش کردم، فایل زیپ بود؛ داد زدم فرششششششتتههههههههههه ـخواهرمه ـ بیازیپ شوهر اهو خانومو باز کن.. خونه ک رفت روهوا.. ولی خوب شد مهمون نداشتیم!!نقل از دوستان
  2. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها داشتم نطق میکردم که پیاده روی خیلی خوبه.. وادم بایس روزی نیم ساعت بره بدوئه .. اصن میدونی که دو مایه سلامتیه..دو ورزش همه مادرهاست! (دو مادر همه ورزش هاست)
  3. اخراجی

    اخراج شدن ازکلاس تا حالا از کلاس اخراجت کردن؟ قضیه اش چی بوده؟ بعدش چیشد؟
  4. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها یکی ازفامیلامون اومده بود خونمون، این بنده خداهم خیلی اروم صحبت میکنه،تی وی هم همون موقع برنامه داشت،منم مدام عادت دارم کنترل توی دستم باشه.. نمیدونم یهو چی شد که میخواستم صدای تی وی روزیاد کنم گرفتم سمت این بنده خداهه صدااینوزیادکنم!!!!!
  5. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها یکی ازفامیلامون رفته بوده مشهد، بارون هم میومده اینم چترگرفته بوده دستش همین جورداشته جایی میرفته دیده خیلیابهش میخندن.. نگامیکنه میبینه چترروبادبرده همینجوردستش توهواست..
  6. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها دوستم تعریف میکرد:چند روز پیش رفته بودم کتابفروشی کتابکار گاج قرمز بخرم یهو هول شدم و سیمای مغزیم قاطی کرد به فروشنده گفتم ببخشید آقا کتاب قاج گرمز دارین ؟؟؟!!! قیافه فروشنده کناریم من حالا قاج هم برا اسم کتاب قشنگه ها نه ؟؟؟
  7. جملات زیبا

    پاسخ : جملات زیبا پاک شه مرسی
  8. روز اول مهر

    پاسخ : اولین روز مدرسه خعلی خووووب بود!دبیرشیی مون اومده، میگه امسال خیلی نبایدبنویسین.. میگیم دفتر چند برگ برداریم؟ میگه صد خوبه.. فک نکنم جا کم بیارین!! خوب الحمدالله امسال باید کم بنویسیم!اگه زیادبود باید چند برگ مینوشتیم؟؟؟ و میگه شیمی ۲ رو خوب کارکردین؟ میگیم ـ بعله! میگه پس موافقین الان...
  9. اعترافگاه!

    پاسخ : اعترافگاه ! + موقعی که تازه رفته بودم مدرسه گند زدم تو اسم همکار بابام! اسمش مصیب بودم خوندمش مصیبت
  10. سمپادی های کرمان

    پاسخ : سمپادی های کرمان آغامن عااااااشق دیزاین برنامه مدرسه مون شدم!!! اصن عالیه!هلو! چهارساعت متوالی جبر داریم اونم با دوتا معلم متفاوت! خعلی حیف شد ندادم فتحی برام برنامه زندگی مو بریزه..نچ نچ نچ
  11. سمپادی های کرمان

    پاسخ : سمپادی های کرمان نه .. حتمانباید رشته خودتون باشه شما چه رشته تجربی چه ریاضی میتونید مقاله رودر زمینه های مطرح شده بدید.. درضمن چرا فکر میکنید سوالتون چرنده؟اعتماد ب سقف داشته باشید
  12. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها توی کانون زبان بودم ..دوستم گفتم ورک بوک نوشتی گفتم ن بابا توکه میدونی من ورک بوک نوشته شده میارم..گف بده بنویسم دادم بهش..دیدیم عـــــــــــه این نوئه!(مال خودمواورده بودم)بعدضایع شدن گفت بیاازیکی میگیریم گفتم ن خودم بلدم مینویسم! بدون اینکه توجه کنم چی ازمون خاسته زیرجاخالی...
  13. سمپادی های کرمان

    پاسخ : سمپادی های کرمان سوال من این بود که کی ... نه کجا یعنی توی چه ماهی ب گزارشد حدود چندمش؟
  14. سمپادی های کرمان

    پاسخ : سمپادی های کرمان راستی کسی یادش هست دفه قبل نمایشگاه بزرگ کتاب کی برگزار شد؟امسالم همون حدوداس دیگه؟
  15. سمپادی های کرمان

    پاسخ : سمپادی های کرمان نمیشیه این قومشون بهش بگه یه خورده قشنگتر تدریس کنه؟ اگه تجربی هامینالیدن واس این بودکه اونا تدرس فریدو بیشتر دوس داشتن! جبر رو بی خیال شیـــــــــمی...
  16. سمپادی های کرمان

    پاسخ : سمپادی های کرمان خانم حسن زاده گفت این تعدادثبت نام کرده.. کسی میدونه دبیرشیمی مون کیه؟
  17. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها سر کلاس شیمی حواسم نبود معلم گفت فلانی بخون منم فکر کردم باید متن درسو بلند بخونم شروع کردم بلند بلند خوندن همه بچه ها میخندیدن دوستم گفت معلممون گفته بود از روش بخونیم بپرسه من: 8-} دوستام: =)) معلم: ~X(
  18. سمپادی های کرمان

    پاسخ : سمپادی های کرمان .
  19. اعترافگاه!

    پاسخ : اعترافگاه ! ضدحال بزرگ برای یه مادر اینه که ۹ماه دوران بارداری رو تحمل کنه..... . . . .. . . . . . .. . . ... بچه که به دنیا اومد شبیه عمه اش بشه ! اعتراف ميكنم عمه مو دوس دارم B-) ماه بود بخدا..
  20. جملات زیبا

    پاسخ : جملات زیبا :D
بالا