شاید من آدم ناموفقی بودم
ولی بنظرم اصلا تو دانشگاه دنبال رفیق نگردید. همه با هم در حدی که کار دارن دوستن. رفاقتی وجود نداره.
بین ۴ نفری که روی رفاقتشون حساب کردم نهایت ۱ دونشون رفیق واقعی در اومد بعد از ۴ سال . شانس من ۲۵ درصد بود . و تو این ۴ سال هم کلی انرژیم با بقیه شون هدر رفته بود و احساس...
خب میری تو سایت دانشکده ها
میبینی تو اون گرایش خاص دانشکده صنایع چه اساتیدی دارن هر کدوم. مقالاتشون چجوری بوده مثلا. تمرکزشون چی بوده تو سالای اخیر. بعد اگه میتونستی مثلا با ی دانشجوی ارشد تو اون گرایش تو اون دانشگاه ارتباط بگیری، ازشون بپرسی . مثلا که وضع گرایش چطوره استادا چکار میکنن . اینجوری...
بنظرم بستگی به رشته و زمینه داره
مثلا تو فلان رشته ممکنه ی استادی توی تربیت مدرس باشه که از استادای شریف و تهرانم خفن تر باشه و کار کردن باهاش تو ارشد موقعیتای بهتری در اختیارت بزاره. پس بنظرم بهتره جزئی تر بررسی کنی با توجه به رشته و گرایشت
من خودم از نظر اقتصادی و سیاسی تقریبا چپ گرام و اصلمم عدالته تکلیفم مشخصه
سهمیه رو کاملا ظلم میدونم. ولی وقتی قانونه ، چچیزی که باعث تحقق عدالت میشه اینه ک زورت برسه بری قانونشو حذف کنی. وگرنه با استفاده نکردن تو، اون ۲۵ درصدی که تحت این عنوان اشغال شده میرسه به نفری که خیلی زیر تو بوده ولی فقط...
منم بین مدیریت و مهندسی مونده بودم
مدیریت اولا ک جو دانشکده هاش خیلی بهتر از مهندسیه عموما. دوما ی رشته ای مث فایننس (مدیریت مالی) الان بدون شک جزو رشته های تاپ امروز دنیاست. درساش وقت کمتری میگیرن پس میتونید حین تحصیل کار مرتبطی هم پیدا کنید و انجام بدید. بنظر من به این رشته جدی تر فکر کنید