پاسخ : فرياد درد (لطفا نظر!)
خیلی باحاله شاید برات یه داستان خاص داشته باشه ولی فک میکنم همون یکم سردرگمیه شعر خیلی باحاله من که واقعا خوشم اومد واژه سازیت عالیه تا می تونی تقویتش کن(ببخشید بدون اجازه نظر دادم ;D)
پاسخ : بر فراز آسمانها!!! (اشعار من)
شعرت خوب بود ولی فک می کنم با احساس نمی گی انگار داری یه مسيله حل می کنی و ایده می زنی فک می کنم اگه بذاری شعر خودش بیاد بهتر باشه (از تیکه آخر شعرت خوشم نیومد)
پاسخ : چهارمین همایش علوم پایه سمپاد "همایش کرمان"
الکی نگین
تمام کارا دست داوراس هیشکی نمی تونه تقلب کنه تازه اگه هم باشه نهایتا تو سطحای پایین توی نتیجه اصلی تاثیری نداره.
بچه ها واقعا دارن زحمت می کشن کارشونو با حرفاتون کوچیک نکنین
پاسخ : پنجره ها (اشعار من علیرضا)
ممنون از بابت نظراتون توی شعر هم پنجره ها فکر می کردم یه معنی میده ولی مثل اینکه خوب تداعی نشده ولی باز فک نکنم به شعر ضربه زده باشه کلا می خواستم بگم امید های کاذب باعث نابودی همه چی میشن
بازم ممنون ازینکه شعرمو خوندین و نظر دادین ممنون
(رفقای دیگه باز نقد...
پنجره ها
دستم از پنجره ها کوتاه است
هر کسی دست تکان می دهد از پشت مرا
شیشه ی عمر من امروز تلف خواهد شد
کی به آخر رسد این نور امید
دفتر من خودش امروز قدم خواهد برد
طبع من میل ترا می جوید
خط به خط موی به مو می شکند خط سیاه
ای که تو رد شدی و دست تکان می دهیم
دست بر پنجره هایم بزنید
همه جا سرد و...
پاسخ : اشعار من (نگین)
شعرت نسبت به قبل فکنم نزول داشته حالا مهم این نیس مهم اینه که زیاد بنویسی بعد از شاعرای معروفم زیاد شعر بخون خودتو به یه شاعرم محدود نکن از اونجایی که نقدای ما بیشتر جنبه ی احساسی شعر و در بر میگیره(واقعا حرفه ای نیستیم)نقد هایی که دیگرون بر اشعار بزگان نوشتنو بخون فقط...
پاسخ : سوال المپیادی(سوال و حل آن ها با همکاری هم)
بچه ها ببخشید حوصله تایپ نیس
با استفاده از قضیه سینوس ها خیلی راحت اثبات میشه که فک کنم اگه بخوایم از هندسه ناب یه کم بریم بیرون این روش از همشون ساده تره
پاسخ : سهراب،اسطوره ي شعر نو فارسي
نخیرم اینجور نیس اگه فکر کردین سهراب مثل فرانسوی ها دیگه با رئال حال نمیکنه و دوس داره فراتر از اینا بره کاملا اشتباهه شاعر تو مردم شناخته میشه نه به نقد من میخوام بدونم شاعر وظیفش چیه غیر از اینکه برا دل مردم شعر بگه اگه نمی خواد اصلا نیازی به پخش ابیاتش...
پاسخ : بهترین شعری که تا به حال خوندی!
ز دو دیده خون فشانم ز غمت شب جدایی
چه کنم که هست این ها گل باغ آشنایی
همه شب نهاده ام سر چو سگان بر آستانت
که رقیب در نیاید به بهانه ی گدایی
مژه ها و چشم شوخش به نظر چنان نماید
که میان سنبلستان چرد آهوی خطایی
ز فراق چون ننالم من دلشکسته چون نی
که...