پاسخ : پول تو جیبی
من خودم هیچ وقت پولی به عنوان پول تو جیبی بهم نمیدادن که بگم هر ماه پول بدن ولی خب لازم داشتم میرگفتم اضافه میموند برای خودم دیگه
برای بچه ام هم ماهی 50هزارتومن کافیه خرجای گندش هم که با خانواده و باباشه دیگ
پاسخ : اگه خانوادت،خانواده اصلیت نبودن چکار میکردی؟؟
دوست داشتم ببینمشون و یه مدت با اونا زندگی کنم تا بااونام اشنابشم بعد از حدود مثلا 6 ماه برمیگردم خوانده قبلیم
پاسخ : دوست داری بچه های آیندت چیکار بکنن .؟!
من دوست دارم مث خودم باشه چون من خودم به مامان بابام احترام میذارم برام مهمن دوست دارم مث خودم اهل هنر باشه خودمم دوست جنس مخالف ندارم تلفن رو رو مامان بابام قطع نمیکنم قهر نمیکنم از خونه برم
البته اینایی که گفتی خیلی تو جامعه مطرحه ولی خوب تو...
پاسخ : من برای پشتیبانی کنکور اماده ام
سلام خوب هنوز که کنکور برگذار نشده وانشاالله جمعه کارای همه بچه ها تمومه
من خودم امسال رتبه 546منطقه پشتیبانم بود برای همین خیلی علاقه مندم که پشتیبان باشم
خداوکیلی اطلاعات مشاوره ای بالایی دارم الانم بچه هامون میزنگن ازم مشاوره میگیرن
دوسال کانونی...
پاسخ : پای دفتر
فقط از کلاس ما 8نفر رفتن دفتر
یک نفر بخاطر درس یاد نداشتن
یک نفر بخاطر اینکه تمریناشو از روی دفتر خواهرش نوشته بود و پای تخته ام یاد نداشت
بقیه همگی باهم دیراومدن سر کلاس (تقریبا حدود 2 دقیقه )اخراج شدند
پاسخ : خاطرات سوتیها
راهنمایی که بودم یه دوستی داشتم اسمش مهدیه بود
نزدیکه عید نوروز بود مدیه رفت دم دفتر معلم دینیمونو صدا زد که بیان دم در
مهدیه :خانوم امتحانامونو کی میارین؟
خانوم :اگه بعد عید زنده بودیم ....بعد عید
مهدیه قبل از اینکه حرف خانوم تموم شه :خدا نکنه !!!
طفلی فک کرده خانوم گفتن...
پاسخ : کارهای هماهنگ شده !
مام خیلی هماهنگ بودیم
لذتی در لغو کردن امتحان بود که در گرفتن نمره 20 نبود همه با هم هجوم میاوردیم دم دفتر اگر قبول میکردن که عالی اگر نمیکردن تا زنگ اخر اینقد یکی یکی بچه ها می رفتن دفتر که از کلافگیش لغو میکردن !
گلدون روی میز دفتر رو می دزدیدیم میاوردیم تو کلاسمون...
پاسخ : سوتیها
یه روز تعدادی از بچه های ما عقب کلاس جمع شده بودن (قبل زنگ شیمی با اقای ق)و داشتن اهنگ میخوندن یه هو ورود معلم شیمیمون که بنده خدا یکم بد قیافه هم بود با اهنگ زیر همراه شد
خوشگلا باید برفصن ....(همراه با دست زدن بچه ها )
ما رو میگی: :)) =)) :))
اقا روی میگی: X-( X-(
بعدم اقا...
پاسخ : لحظه های غرور آفرین
رفته بودم کافی نت برای ثبت نام کنکور هرکی اومد برای ثبت نام معلدل امتحان نهایی هاش کم بود بعد من
که معدلم به نسبت بالا بود با افتخار معدلمو گفتم
از لحظات غرور افرین من بود
پاسخ : لج كردن معلم...!
یه روز دوست من کتابشو رو توی کلاس دیگه ای بغیر از کلاس خودمون جا می ذاره و معلمشون (کسایی که میدونن همون اقا معلم فیزیکمون)هم میرن سر کلاس
دوستم میره و در میزنه و اجازه میگیره که کتابشو برداده
اقا معلم : زهر مار!!!!!تو این خلا هیچی نیست ببند در این خلا رو X-(
برعکس...