نتایج جستجو

  1. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها یه بار تو کافینت نشسته بودم پشت کامپیوتر.یه 2 ساعتی هم میشد که از جام بلند نشده بودم. بعد یهو بلند شدم برم پولشو حساب کنم صندلیه یه صدای بلندی داد!!!!!حالا همه اون جا اینجوری: ;)) ;)) ;D :)) =)) مام برا ضایع کردن همه یه بار دیگه نشستیم بلند شدیم حالا دیگه صداش در نمیاد!!!!!!!دیگه...
  2. قتل

    پاسخ : قتل یه بار یه قورباغه گرفتم تو دهنش گل کردم بعد آب کردم تو دماغ و دهنش تا دار فانی را وداع گفت!!!!!! یه بار یه خرمگس گرفتم تو لیوان آب و کف حمومش دادم بعد تو یه دستمال کاغذی به عنوان حوله پیچوندمش.بعدشم خشکش کردم.ولی مرد.بعد اومدم با یه دستمال کاغذی دیگه کفنش کردم و در آخر هم تو جاک...
  3. قتل

    پاسخ : قتل کوچیک که بودم برام 2 تا جوجه خریدن. یکیشونو از تو یه سوراخ خیلی ریز رد کردم بدبخت له شد ولی زنده موند! بعدش اومدم گذاشتمشون زیر رخت خوابا که مثلا بخوابن.خودمم نشستم روشون!!!!!! مامانم اومد گفت جوجه هات کجان؟حالا منم اینجوری: :| مامانم به زور بلندم کرد با کلی دردسر رخت خوابا رو برداشت...
  4. فمنیسم؟!

    پاسخ : محرومیت زنان در جامعه از گذشته تا کنون (ایران) به نظر من که مملکت باید با دستان خودمون درست بشه. باید این بعضی از این رفتارای دهاتی حذف بشه. مثلا شنیده بودم تو برنامه ای که میگفت تو یکی از شهرای ایران(یادم نیست کدومش)میگن دختر بدون چون و چرا باید 12 سالگی شوهر کنه.حتی با یه پیرمرد زن دار...
  5. فمنیسم؟!

    پاسخ : محرومیت زنان در جامعه از گذشته تا کنون (ایران) وااااااااا!!!!!!!!!! من که تا حالا چیزی در این مورد نشنیده بودم!!!!!!!!!! واقعا همچین کار مسخره ای هم انجام میشه!!!!!!!! به حق چیز های نشنیده!!!!!!! :o :o :o :o :-[ :-[ :-[ :-[
  6. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها یه بار یه نفر به دوستش میگه:تو کی ها on time هستی؟(به جای on line)!!!!!! :)) :)) :)) =))
  7. تصویر کارتونی خودتونو بسازید...

    پاسخ : تصویر کارتونی خودتونو بسازید... با اونم رفتم.باز هیچی نیومد. فک کنم باید برم کافینت.از خونه نمیشه.(البته فردا صبح). از شما هم بسیااااااار متشکرم. شب خوش.
  8. تصویر کارتونی خودتونو بسازید...

    پاسخ : تصویر کارتونی خودتونو بسازید... می دونم.ولی همون دو تا نمیان. دارم دیگه کم کم بی خیالش میشم. مث این که ما شانس نداریم. :-s (:| :((
  9. تصویر کارتونی خودتونو بسازید...

    پاسخ : تصویر کارتونی خودتونو بسازید... به خدا صب تا حالا دارم میرم همین جا. ولی هیییییییییییچ تصویری برام نمیاد. :(( نمی دونم مشکل از کجاست. با اینترنت اکپلورر که میرم که هیییییچ نمیاد. با فایر فاکس هم که میرم میگه چمیدونم یه نرم افزار می خواد برین تو سایت فلان.بعد وقتی میرم بازم هیییییییییچی...
  10. تصویر کارتونی خودتونو بسازید...

    پاسخ : تصویر کارتونی خودتونو بسازید... بازم نشد :-s :-s :-s :-s :(( :(( :(( :(( :(( :(( :(( صب تا حالا 4-5 ساعته که گیرشم. ولی نمیشه که نمیشه... . اصلا هیچی برام نمایش داده نمیشه که بخوام چیزیو انتخاب کنم... . :(( :(( :(( :(( :(( :(( :(( چکار کنم؟؟؟؟؟ ~X( ~X( ~X( :(( :(( :(( :((
  11. تصویر کارتونی خودتونو بسازید...

    پاسخ : تصویر کارتونی خودتونو بسازید... دوستان خواهشا یکی کمک کنه. من تو لینکزیر میرم ولی هیچی برام نمیاد! :(( :(( :(( :(( فقط یه کادر مستطیل شکل کوچیک که توش بالا گوشه یه چیزی خیلی ریز درباره گوگل نوشته. یه کادر بزرگ هم میاد که توش هیچی نیست و وقتی کلیک می کنیم روش که به قول خودش اکتیو بشه اصلا...
  12. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها یه بار تو جمع خونواده نشسته بودیم داشتیم حرف می زدیم. من به داداشم گفتم ما کی دیگه می تونیم بزرگ شدنتو ببینیم.تا گوساله گاو شود دل صاحبش کباب شود.پس کی دیگه می خوای گاو بشی!!!!!!!! (می خواستم بگم بزرگ بشی.):)) :)) =)) =)) :-[ X_X
  13. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها قرار بود رشته ورزشی انتخاب کنیم. من که دوس داشتم بسکتبال باشم. نوبت من رسید. منم به جای این که بگم می خوام برم بسکتبال گفتم می خوام بسکتبالیست بشم!!!!! کلاسمون از خنده ترکیدن!!!! :)) :)) :)) :)) =)) منم که اینجوری: :-[ :-[ :-[ :-[ X_X X_X X_X X_X
  14. خاطرات شیرین از کلاس درس

    پاسخ : خاطرات شیرین از کلاس درس یه بار داداش کوچیکم سر کلاس خودشون بود.معلم یکی رو پا می کنه ازش درس بپرسه. میگه عزیزم اسم غده ای که مسئولیت رشد بدن رو داره چیه؟ ایشون هم به جای این که بگه هیپوفیز میگه پف***!!!!!!! :)) :)) :)) :)) یه بار هم معلمشون یکیو بلند میکنه ازش درس بپرسه میگه عزیزم اسم...
  15. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها یه بار بعد هرگز خواستم مثلا یه تخم مرغ نیمرو کنم واسه خودم. ظرفو دیدم تهش خیلی کثیفه. گفتم با آب پاک نمیشه.بذارین با آب جوش پاکش کنم. آب تا یکی دوسانت ریختم تهش و گذاشتمش رو گاز. بعد یه چند دقیقه همه آبه تبخیر شد و بوووووو #-o #-o :-" :-" :-" هم آبو سوزوندم هم ظرفو هم خونه تا...
  16. خاطرات شیرین از کلاس درس

    پاسخ : خاطرات شیرین از کلاس درس یه بار معلم حسابانمون پا نخته یه مسئله ریاضی خیلی سخت نوشته بود و همه بچه ها هم داشتن با دقت روش فکر می کردن. هر کدومشونم یه راهی میداد بلکه حل بشه. کلاس ساکت ساکت بود. یدفعه یکی از بچه زرنگای کلاسمون خیلی جدی گفت: خب از یکش فاکتور بگیریم... . کلاس منفجر شد...
  17. سرکار گذاری!

    پاسخ : سرکار گذاری ! یه بار با ای دی یه دختر یه دختر دیگه رو سرکار گذاشتم. بعدشم بهش گفتم. بیچاره سرخ شده بود!!!!!! :-[ :-[ :-[ :-[ :-[ :)) :)) :))
  18. ترس دوران بچگی..!

    پاسخ : ترس دوران بچگی...! از عنکبوت به شدددددددددددددددددددددددت متنفر بودم. راستش همین حالا هم ازش می ترسم!!!!! ;D
  19. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها مدیر مدرسمون همین امروز زنگ زد خونه که از قبولی داداشم بپرسه. من برداشتم حواسم نبود اشتباهی بهش گفتن:HELLO!!!!!!!! خودم که ترکیدم از خنده!!!!! :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =))
بالا