نتایج جستجو

پاسخ : سوتی‌ها یه بار یه معلمی بود ، گفته بود این جلسه فلان کتابو نیارید راتون نمیدم سرِ کلاس؛ منم کتابرو آورده بودما ، بعد یهو غیب شد انگار .:اُ بعد گفتم الان اینو بگم باور نمیکنه که ، رفتم خیلی مظلومانه گفتم دیروز دادم مامانم سیمی کنه ـو اینا ، اونم باور کرد . دقیقا همون موقه یکی گف: "ریحانه...

رصد ، یکی از بخش های نجوم و المپیاد نجوم ـه . تاحالا رصدِ جدّی رفتین؟مدرسه به عنوانِ امپیادی هر چند وقت یکبار شمارو میبره رصد ؟ فک میکنین تاثیرِ رصد رفتن چقدره تو المپیاد اصلا ؟ یاد گرفتنِ چه یخش هایی از رصد مهم تره ؟ و کلا راجع به هر توصیه ای دارین و چیزی میدونین بگین دیگه . باتشکّر...

پاسخ : جملات زیبا مرداب به رود گفت چه کردی که زلالی ؟ رود گفت: گذشتم ..-

پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱] عاه ، چقد حرفِ ریحانه تاثیر گذار بود . :-" همه یهو خیلی مهربون شدن . ؛؛) :)) × فرهنگی اگر خیلی هنر کنه واسه هر کلاس یکی میگیره . :-؟. اونم بد نیس البته ، ولی باید مجبورشون کنید .

پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱] یعنی اگه هفتمو شیشمو این بساط ـا نبود .:دی

پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱] اولن که حلقرو تو بارون ـو مناسبت ـای خاص میزنن ، نمیشه که الکی. تز ندین لدفن . ؛؛) بعدم در راستای حرفِ یکتا ، شما بلد باشین شعرارو ، یک بارم تا آخرِ سال بارون بیاد یک بارم حلقه بزنن شما یاد میگیرین .پس بهونه ام نیارین لدفن .؛؛) خانوم جعفری هم «فوق...

پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱] من کادرو گفتما .؛؛) .سو تفاهم نشه .:دی × شما هم نمیتونید بیاید کارگا .:دی:)):/

پاسخ : سمپادی‌های تهران [دبیرستان فرزانگان ۱] چقد اینجا ترسناکه .من میترسم واردش شم .X_x :-اس:))

پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱] اینا کلا به ماها اهمیت نمیدن .:-جی تازه خوشالم میشن ما نریم .:دی

پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱] اَ ؛ ینی دقیقا روزای کارگاه آفتابه ؟:)) چه خووب.:-؟

پاسخ : اعترافگاه ! اعتراف میکنم تا پارسال ، وقتی یه کلمرو غلط مینوشتم ، روش غلط گیر میگرفتم ، بعد میرفتم بغلش دوباره مینوشتمش :)) :)) .یعنی رو خودِ غلط گیر نمینوشتم ، کلن نصفِ کاغذم سفید میشد یهـو . =)) × اینجوریاس. :))

پاسخ : تکست های ِ ماندگار رضـا یزدانی - کافـه بهشت ×× احساس میکنم تورو از پشت این همه سکوت تو کافه بارون میگیره وقتی میشینم رو بروت از راه که میرسی بازم عطرت می پیچه تو هوا فنجونم رو پر میکنی از حس طعمی آشنا وقتی نگاهم میکنی خورشید تکراری میشه همینجا روی این زمین رود عسل جاری میشه چیزی بگو...

پاسخ : تکست های ِ ماندگار کامران هومن -بگو منو کم داری یه نیمکت تنها یه شعله خاموش یه لحظه یک رویا منو تو در آغوش یه یادگار از عشق رو تن درخت بید یه قصه کوتاه ای وای از این تقدیر بگو منو کم داری بگو بگو کمی غم داری بگو بگو توهم بی قراری یه لحظه آروم نداری مثل یه ابر بهاری بگو که هر شب...

پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱] بییییخیال میترا .:-". بیا عرفه دبیرستان باشیم مثه دبیرستانیای پارسال نشیم .:|

پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱] «بادبادک» ـو باد میکنن ؟ :)) ×دلم خواست .:-<

پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱] تو چرا بیست چهار ساعته تو مدرسه ای ؟:))

پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱] من واقعا خودمم تعجب کرده بودم که ما چرا انقد شادیم ، یعنی سالای پیش سرِ اختتامیه آفتابو مسابقه علمیو اینا ، همه میزدن زیرِ گریه ـو اینا ، ولی ما امسال واقعا "هیچی." بعـد اینکه از کلِ کادرِ مدرسه ، واقعا فقط "جعفری" خیلی خوب بود .فوق العاده بود...

پاسخ : تکست های ِ ماندگار سنگِ صبـور- محسن چاوشی رفیق من سنگ صبور غم هام به دیدنم بیا که خیلی تنهام هیشکی نمیفهمه چه حالی دارم چه دنیای رو به زوالی دارم مجنونمو دل زده از لیلی ها خیلی دلم گرفته از خیلی ها نمونده از جوونی هام نشونی پیر شدم پیر تو ای جوونی تنهای بی سنگ صبور خونه ی سرد و سوت...

پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱] آخ ، بلخره یکی فهمید من بدم میاد از اونجا ..الان کُلی امید گرفتم گفتی سالِ دوم درس میشه.:-":> + سرود ملیِ شما که عالیه .8->

پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱] بعله ،بعله .؛؛ )