پاسخ : یکم بحث در مورد یه جمله....
جمله ی قشنگ و پر مفهومیه از نظر من!
نظر خودمو اینجوری توضیح میدم: هر کدوم از اعضای بدن انسان مسلما عضوی از وجود انسان اند،و وقتی چیزی عضوی از وجود محسوب میشه ادم همیشه اونو همراه خودش داره.عوامل متعددی باعث میشه که اون عضو کار خودش رو به درستی انجام نده و در...
پاسخ : مازنده ایم یا زندگی میکنیم ؟
به نظر من دو حالت متفاوت با اون چیزی که تو این قسمت مطرح شده میتونه برای یه فرد وجود داشته باشه:
1- زنده بودن و زندگی کردن
2-زنده نبودن و زندگی نکردن
همه ما برای یه سری اهداف افریده شدیم. در واقع قبل از تولد، ما اون اهداف رو پذیرفتیم چه بسا خیلیا هستن که هنوز...
پاسخ : سوتیها
به خواهرم میگم برو تو حیاط بازی کن ،خونه جای توپ بازی نیس.
میگه: نه نمیرم
میگم: چرا خب؟
میگه میترسم سوسکمار داشته باشه...
حالا من موندم منظورش سوسکه،ماره یا سوسماره؟؟؟؟؟؟ ;D ;D ;D
پاسخ : تا حالا دقت کردین...
تا حالا دقت کردین وقتی یه روز فقط با هدف گوش دادن به اهنگ و دور دور میشینی تو ماشین، از لحظه ای که راه می افتی هر بلایی که می تونی سر دستگاه میاری تا فرکانسو پیدا کنه اما تمام این تلاشا بی ثمر می مونه تا لحظه ای که میرسی به خونه!
پاسخ : عوامل موثر بر دست خط ما
اما در مورد من کنار هر کسی که میشینم دست خطم مثل اون میشه تا به حال هزار جور دست خط داشتم من، اما وای به حال اون روزی که بغل دستیم خرچنگ قورباغه بنویسه ;D
پاسخ : کارگاه سوالات
اگه بخوای شیر سر نره باید لبه ی ظرفی رو که توی اون شیر رو می جوشونی چرب کنی. این کار باعث میشه چسبندگی سطحی شیر با دیواره ی ظرف البته در قسمت لبه خیلی کم بشه و شیر به سمت قسمت های پایین تر ظرف سر بخوره.
پاسخ : سفر در زمان
الان بحث اینه که میشه به این جهان ها سفر کرد یا نه چون این جهان ها مثل دو خط موازی هیچ وقت به هم نمی رسن.اگر زمانی میدان مغناطیسی این جهان ها تحت هر شرایطی به هم برسند میشه با ایجاد تونل از میدان مغناطیسی اطراف جهان خودمون به یه جهان دیگه سفر کنیم که ایجاد این تونل زمانی میسر...
پاسخ : سمپادیهای نیشابور
داشتم دیوونه می شدم دیشب خواب زلزله دیدم. :-ss :-ss
خواب می دیدم مامانم داره برام توضیح میده:دو نوع زلزله داریم؛ زلزله ی باز و زلزله بسته ;D تازه بعدشم نتیجه گرفتم زلزله ای که دیروز اومد از نوع بستش بود(با توجه به توضیحات مادرم در خواب)
بعد یه دفعه زمین شروع کرد به...
پاسخ : سوتیها
سوتی یکی از دانش اموزای مامانم توی امتحان انشا:
ارزو می کنم سایه ی پدر ومادرم همیشه زیر سرم باشه.
و یه جای دیگه تو قسمت حدس ضرب المثل با استفاده از تصویر: کوه به کوه میرسه ولی ادم به ادم نمی رسه!!!!!!!!!!!!!!!
پاسخ : اعترافگاه !
اعتراف می کنم وقتی بچه بودم چون کسی نبود باهام بازی کنه میرفتم حیاط خونمون کلی مورچه جمع می کردم بعد براشون خونه می ساختم و توهم میزدم که مامانشونم بعضی هاشونو میبردم مینداختم تو وانی که براشون ساخته بودم درنتیجه چند تاشون همونجا خفه میشدن.
وقتی هم که میخواستم بهشون غذا بدم ،...
پاسخ : سوتیها
امروز بعد از امتحان ادبیات دوستم بدو بدو اومده پیشم میگه:اون جمال بود یا جلال؟
کلی فک کردم که خدایا مگه از ما تو امتحان اسم شاعر یا نویسنده ای تو مایه جلال یا جمال خواسته بود؟ :-? :-? :-?
بهش میگم نداشتیم اصن یه همچین چیزی...
دوستم: شعرو میگم، (تا تماشای جمال خود کند نور...
پاسخ : خاطرات نوروز 92
وسطای عید بود که زنگ زدم به دوستام حالشونو بپرسم(طرفای ساعت 10 صبح بود)نصفشون که خواب بودن نصفشونم از خواب بیدار کردم...
خییییییییلی دلم به حال خودم سوخت(تو خونه ی ما با وجود قدرت برتری در مقام مادر (که اتفاقا خیلی روی درسای فرزندان خود حساس می باشن)هیچ کس نمی تونه بیشتر...
پاسخ : سوتیها
یه روز من دیر رسیده بودم مدرسه عجله داشتم می خواستم زودتر خودمو به کلاس برسونم که یه دفه یکی از معاونین محترم مرکز(که نه تنها بچه ها بلکه دبیرامونم ازش حساب می برن) جلوم سبز شد بایه کاغذ تو دستش(معمولا تو کاغذای دست معاونمون اسم بچه هایی که تو مدرسه و سر صف بی انضباطی می کنن...
پاسخ : تقلب
وقتی ادم نمیتونه دروغ بگه
ما تو راهنمایی کلا زیاد تقلب می کردیم
یه بار سر امتحان عربی راهنمایی:شما چهارتا دارین تقلب می کنین؟(خداییش در اون لحظه تقلب نمی کردیم ولی خوب سابقه دار بودیم دیگه ;D)
یکی ازماخواست موضوع رو حل کنه هول کرد گفت:خانم به خدا مااهل تقلب...(بعد از چند ثانیه مکث و...
پاسخ : سوتیها
امسال یکی از بچه های تعارفی کلاسمون برگشت به معلم شیمیمون گفت:خانم من یه اشکال دارم میشه تشریف بیارم اونجا...
ینی ما رو میگی =)) =)) =)) =))
پاسخ : یــه سوال با جــوابای متفــاوت و امــا جالب
چه جالب من همیشه به این موضوع فکر می کنم، اگر در اون زمان بودم سعی می کردم منطق رو کشف کنم حالا یه چیزاییم خودم اضافه می کردم از خودم ،خدارو چه دیدی شاید یه روزی به درد خورد ;D و یه سری کلاس های توجیهی اختراع و برگزار می کردم در این رابطه که...