پاسخ : حافظ
نمی شه فقط چند تا بیت گذاشت؟
*******
دوش میآمد و رخســـــاره برافروخـــــته بود تا کـجا باز دل غــــمزدهای ســــــوخته بود
رسم عاشق کشی و شـیوه شـــهرآشوبی جامــهای بود که بر قامت او دوخــــــته بود
جان عشـــاق ســــپند رخ خود میدانســت و آتش چـــــهره...
پاسخ : قشنگ ترین بیتهایی که شنیدید
بوســـــــه بر دُرج عقیق تو حلالســـــــت مرا که به افســــوس و جفا مُهر وفا نشکســـــتم
**********
دوســــتان جـــان داده ام بهر دهانــش بنگریــــد کو به چـــیزی مختصــــر چـــون باز می ماند ز من...
پاسخ : حسادت
خُب الان حسودی یعنی اینکه که:
بخاطر اینکه یکی یه چیزی داره که تو نداری از طرف بدت بیاد یا بخوای پایین بکشیش و چهرشو خراب کنی (یکی رو خراب کنی که خودتو بالا بکشی) ؟
یا فقط یه حسّ ـه که دلت میخواست اون چیزی که اون داره تو هم داشته باشی و با خود طرف هم مشکلی نداری ؟
:-/
من دومی ـه رو...
پاسخ : گند های دوران كودكی
من که تازه به سن تکلیف(!) رسیده بودم جولوی پسرداییم روسری می پوشیدم بعد می رفتم رو پاش میشِستم! ;D
داداشم هم بهم می خندید و من واقعاً نمی فهمیدم کجاش خنده داره؟؟؟ :-? ;D
پاسخ : تکست های ِ ماندگار
لحظه هامون خنده هامون // میگیره دنیا مزه بامون
هر 2 تامون، مغز داغون // میریم با هم تو برفــــ و بارون
توی برفــــ هست رد پامون // یه روز میریم سر جامون
از زندگی کم نمیشه ، وقتی این جمع بامون
عشق ، دوست ، همبازی // بودیم به کم راضی
برو میشمرم تا 30 // پیدات میکنم باز...
پاسخ : دارن شان
سرزمین اشباح و حماسه کرپسلی عــــــــــا لـــــــــین! >:D<
نبرد با شیاطین خیــــــــــــلی بی مزه بود! یه قسمت که تو بیمارستان بودن و 3بار از زبان 3تاشون تکرار کرد! دیگه آدم حوصله ش نمی کشید بخونه! 8-| اما کتابای 1تا 6 ِش خوب بود! ;;)
برعکسش سرزمین اشباح تازه از کتاب 6 به بعد...
پاسخ : چند(!) گانه میراث
- فک کنم چون دشمن بودن می گفت! ;D مثلا یه حسی داشته که "این جوجه می خواد منو شگست بده؟؟؟ :P"
- من از 11 سالگی تا 16 سالگی داشتم این کتابارو می خوندم (با توجه به اینکه کتاباش کامل نبود و دیر میومد) و همش فکر می کردم که بلاخره این دو تا به هم می رسن :x :x :x و بعد از 5...
پاسخ : تکست های ِ ماندگار
بگو بیهوده نیست فاصله آب و سراب
بگو سپیدی کاغذ بیهوده نیست
بگو از کوچ پراکنده
فقط کابوس و تنهایی
بگو خواب بود هر چی که دیدم
افسانه بود هر چی شنیدم
نگاه کن شوق دل زدن به دریا
برام شد مرگ تدریجی رویا
.
مرگ تدریجی یک رویا - رضا یزدانی
پاسخ : دستبند بافی [بافتِ گره]
اولیه (سمت راست) با کامواست 4 تای آخر با دمسه، وسطیا هم با کوبلن بافتم!( به ترتیب هم چیدمشون! ;D سمت راستیا قدیمی ترن)
اینم با دمسه هستش...
اینم پترن هاش: ;;)