پاسخ : اشعار بانو الهام لاسمی
مرا بفهم
از میان تجمع سیاه این کلمات در هم و برهم
که شعر بید زده ایست
در تار و پود ِ سکوتی شلوغ
مرا بفهم
در لمس ِ پر شهوت ِ تن ِ سرد ِ اضطراب های تکراری
که از ترس می رسد به کار شنیع شب ادراری ... ...
مرا بفهم
در چشمهایی که از حبس برگشته اند
و از هیچ به...
پاسخ : اشعار بانو الهام لاسمی
چمدانت را که بستی
من هم در گوشه ای از کیف پولت
در لابه لای اسکناس های کهنه ی دست به دست شده بگذار
روح سلاخی شده
نه سنگین ست
نه جای زیادی می گیرد !
===========
روح سلاخی شده ... خیلی زیباست !
پاسخ : اشعار بانو الهام لاسمی
اینم از اولین طرح فوق العاده ی بانو الهام لاسمی !
چشمانت مخملیست
که مرا به کودتا می خواند
تلخ نشو
سرکوب می شود انقلاب ِ عشق
بانو الهام لاسمی یکی از شاعران خوش ذوق و بسیار خوش فکر و خوش آتیه هستند که اشعار زیباشون رو در وبلاگشون میذارن ! امیدوارم با نظراتتون در وبلاگ ایشون و اینجا، به ایشون انگیزه ی نوشتن بدین و باعث بشین روح یک هنرمند در سایه پنهان نمونه !
متشکرم از همتون !
اینم آدرس :banoye-ordibeheshti.blogfa.com...
پاسخ : پارانویای شبانه
از او که یادش رفت
مختصاتی بیافریند
برای تنهایی تنها بودن ...
گله ای نیست !
من
سالهاست
دل سپرده ام
به عنکبوتی که
سقف تنهایی هایم را
تار تنیده است !
(قسمتی از شعر تار )
پاسخ : پارانویای شبانه
سرم
قلبم
پاهایم
درد می کنند
دکتر نمی دانست
من اما ...
می دانم و نمی فهمم
گاه در رگ هایم رخنه می کنی
با اکسیژن دم می گیری
زخم می زنی بر درد
و عشق
عفونت می کند
می زند به مغز
می زند به قلب
می زند به سطرهای این شعر
و باز
می زند زمین مرا
منی که دیگر
درکی از زمان و مکان...
پاسخ : گروس عبدالملکیان
کتاب جدیدم با عنوان " هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست " امروز منتشر شد.
این کتاب شامل 50 قطعه شعر است که همراه با همین تعداد عکس و در 110 صفحه به چاپ رسیده است.
در این مجموعه که با چیدمان یک به یک شعر و عکس طراحی شده، 36 عکاس برجستهی ایرانی همکاری کردهاند که اسامی آنها...
پاسخ : پارانویای شبانه
بسیار متشکرم بابت انتقادتون !
اولا باید بگم هر شاعری در هر سطحی که باشه یه سری کلمات تو شعراش تکرار میشن ! ثانیا کلمات مثل عناصر شیمیایی ان که تعدادشون محدوده و سطرها مثل ترکیب ها ! برای ساخت ترکیب های مختلف جدید باید از عناصر تکراری استفاده کرد ! ثالثا در اشعار سپید مهم...
پاسخ : شعر خوانی گروهی
کاملا باهاتون موافقم دوست عزیز ! من اصلا منظورم این نبود که فقط نو باشه ! چون لبو جان گفته بودن شعر نو نقد خاصی نداره من گفتم اینو ! ینی هم نو هم کلاسیک خوبه به نظرم هردوش لازمه !
بازم ببخشید اگه کژتابی شد !
پاسخ : شعر خوانی گروهی
ببین به نظرم در مورد شعر نو مخصوصا سهراب خیلی بیشتر میشه بحث کرد و معمولا اشعار نو به دلیل مفهومی بودن برداشت های بیشتری میشه ازش کرد !!!
پاسخ : پارانویای شبانه
ممنونم دوست عزیز ! در مورد اینکه مشکل دارید باید بگم شاید این شعرها در حدی نیست که بشه اسمشو شعر گذاشت و اگه بی وزن و قافیه های دیگه ای بخونین خوشتون بیاد !
پاسخ : شعر خوانی گروهی
من فکر میکنم شاعر همونطور که داره جاذبه های آرمانشهر رو تعریف میکنه اینو میگه و این میتونه نماد جاذبه ی جنسی و یا تعبیر عرفانی اون باشه ! البته نظر منه !
پاسخ : شعر خوانی گروهی
به نظرم سهراب تو این شعر همون روند شعر "پشت دریاها " رو داره ادامه میده و از آرمانشهرش صحبت میکنه واین نکته رو از اوایل شعر جایی که میگه "بوی هجرت می آید" میشه فهمید و در آخر شعر هم میگه " و به سمتی بروم ..." و نکته ی جالب و تحسین برانگیز این شعر از نظر ساخت استفاده ی به...
پاسخ : پارانویای شبانه
بسیار بسیار ممنونم فائزه ی عزیز !
کاملا حق با شماست ولی کسی مثل سهراب یا گروس که برای خودشون سبک دارن این سبک ها رو در 30 سالگی به بعد به وجود آوردن و به نظر میرسه ایجاد سبک جدید تجربه ی زیادی می خواد و قطعا تا تجربه ی نوشتنم به 10 سال نرسه نمی تونم و حق ندارم سبک جدید...
پاسخ : پارانویای شبانه
چه رنج لذتبخشی ست
تماشای رفتنت از پشت پنجره ...
که شاید تنها فرصتی ست
که می توان بی منت تماشایت کرد
و خوب می دانی
من
عاشق زجرهای دلپذیرم ...