اینا پیش فرض نیستند. من براساس معنای واژه ها گفتم. اگر شما میگی علیّت میتونه وجود مستقل داشته باشه، اوّلا اون رو به صورت مستقل تعریف کن، ثانیا چندتا نمونه مثال بزن.
یا مثلا واژه ی درک رو به صورت مستقل تعریف کنید و مثال بزنید.
"روی" و "است" اگر بر چیزی دلالت می کنند، باید اون چیز وجود داشته...
متاسفانه منم قبول ندارم.
قضاوت باشه با خوانندگان.
بستگی داره به تعریف شما از اخلاق. اگر اخلاق رو برنامه ی باید و نبایدهای زندگی بدونیم، مشکلی نداره.
جدای از اینکه خود شما هم اون اوائل برای اخلاق، شرط نکرده بودید که باید هدف، خود اخلاق باشه.
اوّلا من هیچ وقت ادعا نکردم که در ممالک اسلامی،...
خیر، خود علم گاهی اوقات سیاسی میشه و حرف های غلط رو به اسم علم به خورد ملّت میدن. برای مثال خیلی از نظریه های فروید، نظریه های تک خطّی جامعه شناسی، نظریه تکامل داروین ، بحث تاریخی هولوکاست و برخی از نظریه های فمنیستی و غذاهای تراریخته و ... . راجع به سیاسی کاری در این ها، مقاله ها و کتاب ها...
در کل من با شکاکیت شما یا هرکس دیگه ای مشکل ندارم.
هرکسی که دوست داره شکاک باشه ، باشه.
حرف من در کل اینه، کسایی که علم حضوری رو در خودشون می یابند، مثل علم به وجود خود، علم به تصورات ذهنی و ... به این علوم حضوری پایبند باشند.
اونهایی هم که نمی یابند، به شکاکیت خودشون پایبند باشند. تا اونجایی...
نه، در این حد بدیهی نیست. فقط کلّیاتی نظیر حق حیات، حق آزادی و ... بدیهیه. همین.
اگر فکر میکنید بحث داره تکراری میشه، خب ادامه ندید، شاید ما منظور همدیگرو خوب نمی فهمیم.
اگر دوست داشتید، ادامه ی این بحث رو بذاریم تا بقیه هم بیان نظر بدهند.
نه، ادرس بحث رو اشتباه نرید. منظور من چیز دیگه ست...
طبق بحث، هنوز وجود جهان خارج اثبات نشده که بخوایم بریم سراغ متخصّص!
هروقت مقدماتش اثبات شد، میریم.
دخالت سیاسیت یه چیز خیلی بدیهی در تاریخ علمه. حتّی در همین غرب مدرن!
علم حضوری چیزیه که هرکسی در ردون خودش می یابه. یعنی خود معلوم، نزد انسان حاضره، بدون هیچ واسطه ای.
اگر نیافتید، من مشکلی...
مدعای من :
ما با علم حضوری، چیزهایی را می یابیم:
1. وجود خود را می یابیم. این رو بدون کمک از چیز دیگه ای می یابیم، برخلاف نظریه دکارت.
2. وجود حالات، افعال درونی، تصوّرات و ...
اینم بگم که علم حضوری، اثبات شدنی نیست، اگر کسی یافت، خوش به حالش، اگر هم نیافت، که نیافته دیگه، ما کاریش نداریم...
پس شما خودت از این مطلب سر در نمیاری و به دیگران اعتماد کردی؟
-----------------
من به نظام علوم غربی به هیچ وجه اعتماد ندارم و اون رو استعماری میدونم.
در موارد متعددی این قضیه برام ثابت شده.
---------------------------
من از وجود شک نمیخوام به وجود خود برسم. بلکه وجود خود؛ مانند وجود شک، با...
بعضی از مصادیق رو شاید بشه، امّا خیلی هاش رو نمیشه. برای مثال داعشی ها رو نمی تونید محکوم کنید.
منم برای بار چندم:
بر یک فرض غلط بنا شده باشه. چه مشکلی داره؟
شما گفتی که باید براساس بدیهی باشه، که هست. یعنی فعلشون کاملا اخلاقیه.
اگر بخواید فرض های توصیفی رو در خوب و بد بودن افعال دخالت بدید،...
این شمایید که دارید بحث رو منحرف میکنید.
حرف من واضحه. من میگم برفرض که ملاک شما درست باشه، باز هم به درد نمیخوره.
چون نتیجه ی ملاک شما در شرایط مختلف تغییر میکنه.
خب این یعنی چی؟ یعنی اگر کسی به نتیجه ی خلاف دیگران رسید، بقیه حق ندارن اونو محکوم کنند، چون اون فرد طبق ملاک به اون نتیجه رسیده...
الآن این تحقیق عصب شناسی بود یا ادعا؟!
اینم فقط یه سری ادعا بود!
فکر میکنید چون یه نفر، یه سری ادعا کرده، منم باید قبول کنم؟
کوالیا چیه؟
با اون سوال، به زبانی دیگر میخواستم از شما بپرسم که فرق علم با دیگر موجودات چیه؟ چرا به یه چیزی میگید علم!
اینی که گفتی یعنی چی؟
کسی تبیین میکنه؟
یا...
من تو این تحقیقات، دروغ زیاد دیدم. لطفا اصل تحقیقی که دیدید رو بیارید، و از روی اون شرح بدید.
خب این علم رو کی درک میکنه؟
خود علم، داره خودش رو درک میکنه؟!!!!
--------------------
همچنین علوم مختلفی وجود دارند. مثلا دو تا صورت ذهنی، کی این دو تا صورت رو همزمان درک میکنه و اونا رو مقایسه...
با مثال چیزی حل نمیشه.
ملاکی که به راحتی تو شریط مختلف، نتیجه ش عوض میشه، به درد نمیخوره.
شما گفتی اختلافات به خاطر تغییر شرایطه!
وقتی ملاکی نمی تونه شما رو به مصداق درست برسونه به چه دردی میخوره؟!
یعنی برای یک فرد، عمل کردن به اخلاقی که میگید، با عمل نکردن به آن، هیچ فرقی نمی کنه!
حداقل...
توضیح شما خوب بود.
ملاکتون بیش از این کشش نداره.
تو مبانی تون شرایط نبود.
امّا در هرحال، این ملاک در شرایط مختلف کارایی نداره.
اشکال دوم:
مکتب اخلاقی شما، لزوم اخلاقی واقعی نداره. یعنی ضرورتی نداره که انسان ها تابع اون باشند.
چنان که در طول تاریخ انسان ها به این اخلاق عمل نکردند و مشکل...
هنوز بحث به اونجا نرسیده. اگر رسید چشم.
واضح نیست. حس فهم یعنی چی؟
شما حس فهم رو جدای از ادراک میدونی؟
لطفا تحقیقات عصب شناسی که گفتید رو شرح بدید. با تشبیه به آبشار چیزی حل نمیشه.
-------------------------------
کلا یه بیان دیگه:
دوتا شیء مستقل رو در نظر بگیرد، الف و ب. الف قراره ب رو درک...
حس فهم یعنی چی؟
این حس وجودش به شما وابسته ست؟!
به نظر من که محاله علم مستقل از عالم باشه.
امّا اگر شما میگی هست، لطفا تبیین کنید. برای مثال، طبق همین تحقیقات عصب شناسان بگید که فرق موجود عالم و غیرعالم چیه.
یعنی چی میشه که یه موجود عالم میشه، درحالی که علم، وجود مستقلی از اون داره؟
خب خود این اختلافات، به کلّی نظریه ی شما رو بی ثمر میکنه.
یادتون نره که ملاک شما بداهت اخلاقی بود.
حالا این بداهت در هر شرایطی یک مصداق خاص داره وچیزی هم وجود نداره که بشه باهاش همه رو در یک مصداق واحد قانع کرد.
برای مثال، داعشی ها که تعدادشون کم هم نیست. آنها حتّی با قبول داشتن همه ی...
مشکلی ایجاد نمیکنه ولی بی ثمر هستش!
نه، این قضیه کلیّت نداره. بعضی ها از رنج دیگران لذّت می برن و دوست دارن بقیه رو شکنجه کنند! کم هم نیستند! مثلا خیلی از نیروهای امنیتی مثل ساواک و سیا و بعثی ها و ...
بعضی ها هستند که با علم به رنج انسان ها یا حیوانات، اونها رو شکنجه می کنند. مثلا خیلی از...